آمارها منطبق بر واقعیت نیست
غلامرضا مرحبا- سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس
بدونشک یکی از مشکلات مهم کشور که در سالهای اخیر مردم با آن دستوپنجه نرم میکنند، بحث بیکاری است.
این روزها دیگر نیازی نیست که برای پیدا کردن بیکاران پی افراد بیسواد یا دیپلمه باشید، چراکه خیلی راحت میتوان از یک جامعه هدف ۱۰۰ نفری حداقل ۵۰، ۶۰ کارشناس (لیسانس) بیکار، ۱۰تا ۱۵ نفر کارشناس ارشد، یکی، دو نفر دکترا و دست آخر ۲۰ تا ۳۰ فرد کمسواد (زیر دیپلم) پیدا کرد. اخیرا مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در کشور را حدود ۸ درصد بیان کرده، این در حالی است که ارزیابیهای صورت گرفته از نرخ بیکاری و اشتغال بیانگر چیز دیگری است. اقتصاد ایران دوره رکود را تجربه میکند و این آمارها با واقعیات اقتصادی همخوانی ندارد.
بهنظر میرسد آمارهای ارائه شده منطبق بر واقعیت نباشد. هر طور که حساب کنیم آمار ۸ درصدی بیکاری در جامعه نمیتواند با واقعیت یکی باشد. باتوجه به اطلاعاتی که ما داریم این آمار خیلی بالاتر است.
در برخی از استانها حتی این آمار به بیش از ۱۴ درصد میرسد. اینکه بر چه اساسی اعلام شده نرخ بیکاری در کشور کمتر از ۱۰ درصد است، بنده نمیدانم. برآورد شخصی بنده این است که آمار بیکاری در کل کشور از ۱۰ درصد فراتر است. هر کس که چند واحد آمار خوانده باشد میفهمد که با دستکاری برخی از شاخصها میشود آمار را هر طور که میخواهیم تغییر دهیم. بنده کسی را متهم به این کار نمیکنم اما میدانم که میشود آمار بیکاری را دستکاری کرد.
اینکه آیا خلق نقدینگی هوشمند بهنفع اقتصاد کشور خواهد بود یا خیر باید گفت تورم بحثی است که تابع شاخصهای اقتصاد کلان است. آنطور که علم اقتصاد به ما میگوید تورم یک پدیده پولی است. ما میتوانیم با استفاده از سیاستهای پولی و ارزی که داریم تورم را کنترل کنیم. خیلی از کشورهای دنیا سعی میکنند با سیاستهای پولی تورم را افزایش دهند، زیرا افزایش تورم برای آن کشور رونق اقتصادی ایجاد میکند.
ما اکنون در کشور هم تورم و هم رکود اقتصادی داریم و دچار رکود تورمی شدهایم. ما میتوانیم با استفاده از سیاستهای پولی که در گذشته از آن استفاده نکردیم، تورم را کنترل کنیم. همه این موارد بحثهایی در زمینه اقتصاد کلان است که باید به آن پرداخته و یکسری کارها انجام شود.
در مطالعاتی که بنده انجام دادم پی بردم ما از برخی سیاستهای پولی در دهه گذشته فقط یک بار استفاده و پول بدون پشتوانه ایجاد کردیم. پول بینبانکی با پولی که در دست مردم است، فرق میکند. این پول بدون ضابطه خلق و سبب ایجاد تورم میشود. تمام این موارد به رکود اقتصادی در کشور دامن میزند. باید گفت نقدینگی فینفسه بد نیست اما زمانی بد میشود که پول هدایت نشود.
وقتی نقدینگی به سمت تولید و مولدهای اقتصادی هدایت نشود، تبدیل به ابزاری برای سوداگری و دلالبازی میشود؛ مانند اتفاقاتی که شاهدش هستیم. یعنی گاهی به سمت بازار ارز میرود، گاهی به سمت مسکن و طلا.
هر جا این نقدینگی بیهدف میرود شروع به تخریب میکند. اگر علم اقتصاد را درست بهکار بگیریم به این شدت دچار نقدینگی بیهدف نمیشویم، اما اکنون تنها راه این است که نقدینگی را هدفمند کرده و به سمت فعالیتهای مولد هدایت کنیم.
آنگاه است که نقدینگی تبدیل به یک اهرم مثبت در اقتصاد میشود و به رفع بیکاری و ایجاد اشتغال کمک میکند.