دلایل فرار سرمایه از بورس
مصطفی صفاری-کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه از متغیرهای سیاسی و اقتصادی، بیشترین تاثیر را میپذیرد. در هفتههای اخیر، شاهد شدت گرفتن تنش سیاسی در منطقه بودهایم. همین تنشها نیز حکم شوکهای سیاسی را دارند که از رونق بازار سرمایه میکاهد. سرمایهداران بهدنبال کسب بالاترین سود و بهبیان دیگر، ترسو هستند؛ در نتیجه با بروز هر تنش سیاسی از سرمایهگذاریهای پرریسک، فرار میکنند.نتیجه بروز تنشهای سیاسی در منطقه خاورمیانه در میانمدت و بلندمدت مشخص نیست. در چنین موقعیتی، دورنمای عملکرد صنایع نیز روشن نیست، بنابراین نمیتوان برای آینده عملکرد صنایع و سرمایهگذاری در بورس، برنامهریزی کرد. بهاینترتیب شاهد خروج پول از سوی سرمایهگذاران حقیقی بورس و جذب آن به سایر بازارها هستیم. کمااینکه در هفتههای اخیر بهای دلار، سکه و طلا رونق قابلتوجهی داشته است. در همین حال با انتشار اخبار جدید از تنشهای سیاسی، رونق بازار دلار، طلا و سکه بیشتر میشود.در شرایطی که تنشهای سیاسی به ثبات نسبی میرسد، رشد نرخ دلار محرک بازار سرمایه است. تاثیر مثبت نرخ دلار بر عملکرد صنایع بورسی صادراتمحور بالاتر است. در همین حال به رشد ارزش شرکتهای پذیرفتهشده در بورس نیز منتهی میشود. در سالهای گذشته از سیاست تثبیت نرخ دلار از سوی دولت، همواره بهعنوان شاخصه منفی موثر بر عملکرد بورس یادشده است، اما نباید فراموش کرد که در حال حاضر رشد نرخ دلار در بازار آزاد رقم خورده است؛ یعنی همچنان صنایع موظف هستند ارز حاصل از صادرات خود را با بهای بهمراتب پایینتری بهفروش برسانند. در همینحال باید تاکید کرد که رشد نرخ دلار در سایه تنشهای سیاسی حاصل شده و در نتیجه اثرگذاری مثبتی بر عملکرد بورس بههمراه نداشته است. البته چنانچه تنشهای سیاسی با گذشت مدتزمانی تثبیت شود، میتوان به اثرگذاری رشد نرخ دلار بر عملکرد بازار سرمایه، امید داشت.
رشد نرخ بهره بانکی در ماههای پایانی سال ۱۴۰۲ یکی دیگر از مخربترین سیاستهای اجرایی از سوی دولت است که روند سرمایهگذاری در بازار سرمایه را تحتتاثیر منفی قرار داده؛ این اقدام به بیاعتبار شدن بازار سرمایه، منتهی میشود. افزایش نرخ بهره بانکی بهمنزله تامین مالی گران برای صنایع است، بنابراین تجدیدنظر از سوی دولت در سیاستهای اقتصادی خود برای تحقق هدف رشد تولید، ضروری بهنظر میرسد. بدون تردید با اصلاح شرایط و بهبود فضای سرمایهگذاری در بازار سرمایه، این بازار میتواند اثرگذاری ویژهای برای تامین منابع مالی صنایع با نرخ منطقی، برعهده بگیرد.
در همین حال، سیاستهایی همچون افزایش ناگهانی نرخ خوراک، نرخ انرژی، وضع عوارض، نرخ ارز دستوری و.... بهعنوان دیگر دلایلی اصلی از رونق افتادن بورس هستند. در چنین شرایطی، از سودآوری صنایع بورسی کاسته میشود یا فعالیت آنها تحتتاثیر قرار خواهد گرفت.
در ادامه باید از عقبماندگی بورس طی یک سال گذشته و در قیاس با سایر بازارهای موازی بهعنوان محرک منفی این بازار نام برد. بازدهی بازار سرمایه در قیاس با سایر بازارهای موازی طی یک سال اخیر بهشدت پایین بوده است، بنابراین چنانچه تنشهای سیاسی مرتفع شود، میتوان به رونق بورس تهران، امید داشت؛ بهویژه آنکه بسیاری از صنایع بورسی در شرایط ارزنده و سودآوری فعالیت میکنند.
در ادامه باید خاطرنشان کرد که گزارشهای ماهانه عملکرد شرکتهای بورسی در سال ۱۴۰۲، در اردیبهشت منتشر میشود، اما گزارشهای ماهانه عملکرد شرکتهای بورسی، انتشار یافته است. از آمار فروش و رکورد شرکتها میتوان انتظار انتشار گزارشهای سالانه مثبت را از عملکرد و سودآوری شرکتهای بورسی داشت؛ بنابراین بازار سرمایه از ظرفیت لازم برای رشد برخوردار است، هرچند رفع تنشهای سیاسی نخستین پیششرط برای تحقق این رشد بهنظر میرسد. در ادامه نیز، انتظار میرود سیاستهای حاکم بر اقتصاد اصلاح و ضمن رفع مشکلات، چالشهای حاکم بر عملکرد صنایع مرتفع شود.
بدون تردید تا زمانی که بیثباتی در کشور حاکم است، سرمایه مردم بهسمت داراییهای امن از جمله دلار، طلا و سکه خواهد رفت. بهبیان دیگر، شاهد رونق گرفتن بازار سفتهبازی خواهیم بود. همزمان با تشکیل صف فروش در بازار سهام، شاهد رشد نرخ دلار هستیم.