-
معاون اسبق وزیر کشاورزی در گفت‌وگو با صمت :

گشایش اقتصادی بدون تغییرات سیاسی ممکن نیست

معاون وزیر جهاد کشاورزی در دولت روحانی می‌گوید: «باتوجه به مسائلی که از سال گذشته درباره بررسی لایحه بودجه در کمیسیون‌های مربوطه در مجلس شنیده می‌شد، انتظار اصلاحاتی اساسی در بودجه ضعیفی که سازمان برنامه تحویل مجلس داده، نمی‌رفت. تنها چیزی که از پس این بحث‌های میان مجلس و دولت در عصر قدرت یکدست نمایان بود، اختلافات فزاینده میان دو قوه بود.»

گشایش اقتصادی بدون تغییرات سیاسی ممکن نیست

معاون وزیر جهاد کشاورزی در دولت روحانی می‌گوید: «باتوجه به مسائلی که از سال گذشته درباره بررسی لایحه بودجه در کمیسیون‌های مربوطه در مجلس شنیده می‌شد، انتظار اصلاحاتی اساسی در بودجه ضعیفی که سازمان برنامه تحویل مجلس داده، نمی‌رفت. تنها چیزی که از پس این بحث‌های میان مجلس و دولت در عصر قدرت یکدست نمایان بود، اختلافات فزاینده میان دو قوه بود.»

علی قنبری، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس عنوان می‌کند: «برای کنترل تورم نمی‌توان به آینده دل بست و باید برنامه‌ریزی‌های کافی انجام شود. دولت سیزدهم روشی را در پیش گرفته که خود به خود بر نرخ تورم و نرخ رشد نقدینگی خواهد افزود و به‌جای اینکه تورم را کنترل و شرایط فعلی را مدیریت کند، خودش تبدیل به عاملی شده که تشدید‌کننده جهش‌های قیمتی و انواع نابسامانی‌ها است.»

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت‌وگوی صمت با این استاد دانشگاه است.

سال ۱۴۰۳ با تنش‌های سیاسی و منطقه‌ای شروع شده است. در آغاز سال، چه چشم‌اندازی برای اقتصاد ایران در سال جاری پیش‌بینی می‌کنید؟

از نظر من چشم‌انداز نگران‌کننده‌ برای امسال هم ادامه دارد. تمامی عوامل و مولفه‌های بحران‌ساز که وضعیت فعلی را رقم زده‌اند، پابرجا هستند و به‌نظر هم نمی‌رسد در نظام تصمیم‌گیری تغییر چندانی نسبت به سال گذشته به‌وجود بیاید. این امر موجب می‌شود برآورد من در زمینه شاخص‌های کلان اقتصاد در سال ۱۴۰۳، تشدید مشکلات فعلی و بحران دامن‌گیر معیشتی باشد. به‌طور خاص می‌توانیم به بحث مربوط به شاخص نرخ تورم بپردازیم. ما همچنان با نابسامانی‌های زیادی مواجهیم. درست است که شدت رشد نقدینگی نسبت به گذشته کاهش یافته، اما نرخ تورم کاهش نیافت که این امر نشان می‌دهد مشکل تورم نه‌تنها حل نشده، بلکه چنان مزمن شده که کنترل رشد نقدینگی هم تاثیر شگرفی بر آن نخواهد داشت. ضمن اینکه در یکی دو ماه گذشته به‌شدت از ارزش ریال کاسته و نوسانات قیمتی مهمی نیز در بازار ارز دیده شده است. در ابتدای زمستان سال گذشته هر دلار امریکا با نرخ ۵۰ هزار تومان خرید و فروش می‌شد، اما در روزهای پایانی سال تا ۶۰ هزار تومان هم میان متقاضیان و فروشندگان دست به‌دست شد. این روزها نیز شاهد بودیم که نرخ هر دلار امریکا تا بیش از ۶۴ هزار تومان هم بالا رفت.

به‌زبانی ساده‌تر این افزایش نرخ به یک معنا نشان می‌دهد که در مدتی کمتر از 2 ماه، ۲۰ تا ۳۰ درصد از ارزش پول ملی کشور کاسته شده است؛ پس همان‌طور که مشاهده می‌کنیم جهش تورمی همچنان سایه خود را بر سر اقتصاد کشورمان حفظ کرده و نمی‌توانیم این انتظار را داشته باشیم که در سال جاری هم گشایش خاصی صورت بگیرد.

ما منابع زیرزمینی بسیاری در کشورمان داریم که یک فقره آن منابع گسترده نفتی و گازی است. همین میدان مشترک ایران با قطر چنان از نظر منابع گاز غنی است که همسایه جنوبی ما که تحریم نبود با منابع میدان گازی پارس جنوبی چنین پیشرفت حیرت‌انگیزی را در یکی دو دهه گذشته تجربه کرده است. این در حالی است که ایران در سایه تحریم‌ها نه‌تنها موفق به بهره‌برداری از این میدان بزرگ به اندازه همسایه خود نبوده، بلکه از سایر منابع خدادادی هم به اندازه لازم استفاده نکرده است. جدا از منابع زیرزمینی و معدنی گسترده کشور، ما با نیروی انسانی وسیع و کارآمدی مواجهیم که بسیاری از آنها در حال مهاجرت هستند. در یک وضعیت نرمال و روبه توسعه این نیروی انسانی باید به کار گرفته می‌شد تا مسیر توسعه ایران هموارتر شود، اما این سرمایه مهم، به خدمت توسعه دیگر کشورها در آمده و علاوه بر آن بسیاری از آنها که در داخل کشور مانده‌اند هم در جای خود قرار ندارند. ایران در کنار سرمایه انسانی و معدنی، تاریخی طولانی و غنی هم دارد که موجب شده روحیه خاصی در مردمان آن وجود داشته باشد. موقعیت ژئوپلتیکی ایران هم ظرفیتی خاص و ویژه است که مورد استفاده مناسبی قرار نگرفت. مجموع موارد یادشده سبب می‌شود شدت مشکلات بیشتر شود.

در روزهای اخیر در میانه اخبار، بودجه امسال هم تبدیل به قانون شد. روند بررسی لایحه را چطور دیدید؟

واقعیت این است که باتوجه به مسائلی که از سال گذشته درباره بررسی لایحه بودجه در کمیسیون‌های مربوطه در مجلس شنیده می‌شد، انتظار اصلاحاتی اساسی در بودجه ضعیفی که سازمان برنامه تحویل مجلس داده، نمی‌رفت. تنها چیزی که از پس این بحث‌های میان مجلس و دولت در عصر قدرت یکدست نمایان بود، اختلافات فزاینده میان دو قوه بود.

بر همین اساس پیش از مصوبه اخیر مجلس هم امید چندانی نسبت به عملکرد مثبت نمایندگان مجلس وجود نداشت. متاسفانه در روند بررسی بودجه هم مشاهده کردیم که کسری بودجه را قطعی فرض کردند و در عین حال لایحه پیشنهادی ازسوی دولت هم کمتر به اصول علمی مربوط به بودجه‌ریزی مالی متکی بود؛ یعنی من اگر بخواهم مهم‌ترین نقطه ضعف لایحه مذکور را بیان کنم، به نبود انضباط و انسجام اشاره خواهم کرد.

به‌نظر شما کسری بودجه ۳۵۵ هزار میلیارد تومانی خیلی زیاد است؟

بله؛ بسیار زیاد است، زیرا این رقم به تصویب مجلس رسیده و نباید تردید کنید که در عمل رقمی بسیار بیش از این به‌وقوع خواهد پیوست. همچنین من شنیدم برخی از کارشناسان کسری تراز واقعی را بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرده‌اند. این رقم برای شاخص کسری بودجه احتمالی بسیار بالاست. پیش‌تر مرکز پژوهش‌های مجلس پیش‌بینی کرده بود به‌ازای هر ۱۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه‌ای که از طریق پولی حل‌وفصل می‌شود، یک تا و یک و نیم درصد بر شدت تورم افزوده شود. حالا شما تصور کنید ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از این کسری پیش‌بینی‌شده را به‌شکل پولی تامین کنند. تنها از این محل ۱۰ تا ۱۵ درصد تورم به اقتصاد ایران تحمیل خواهد شد.

کنترل نرخ تورم از ابتدای روی کار آمدن دولت رئیسی به‌عنوان یک هدف مطرح شده، اما به آن دست پیدا نکردند. برای امسال چقدر این مهم شدنی است؟

به‌نظر من باتوجه به رکود تورمی شدیدی که بر اقتصاد ایران حاکم شده، هیچ اتفاق مثبتی نخواهد افتاد و به‌احتمال قوی امسال هم تورم کشور بیش از ۴۰ درصد خواهد بود. به‌زبان ساده‌تر من پیش‌بینی می‌کنم در پایان ۱۴۰۳ برای چهارمین سال پیاپی تورم کشور بیش از ۴۰ درصد باقی بماند.

برای کنترل تورم نمی‌توان به آینده دل بست و باید برنامه‌ریزی‌های کافی انجام شود. دولت سیزدهم روشی را در پیش گرفته که خود به خود بر نرخ تورم و نرخ رشد نقدینگی خواهد افزود و به‌جای اینکه تورم را کنترل و شرایط فعلی را مدیریت کند، خودش تبدیل به عاملی شده که تشدید‌کننده جهش‌های قیمتی و انواع نابسامانی‌ها است..

به این ترتیب در سال جاری نرخ تورم همچنان بالا خواهد بود و مهم‌ترین عامل آن هم سیاست‌‌های تورم‌زایی است که ازسوی دولت اعمال می‌شود و نتیجه این اقدامات تشدید فقر جامعه و تضعیف قدرت خرید مردم خواهد بود.

رئیس کل بانک مرکزی وعده کاهش تورم به ۲۰ درصد را داده بود و مسئولان هم از کاهش نرخ تورم سخن می‌گویند. شما این اظهارات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من شک دارم آقای فرزین خودشان هم چندان یقینی به عملی بودن این وعده داشته باشند. متاسفانه ایشان با اینکه دانشگاهی است، مبنای استدلالی وعده خود را اعلام نمی‌کند و این مهم موجب افزایش تردیدها نسبت به واقعی بودن وعده او می‌شود. واقعیت این است که گرچه گفته شد نرخ رشد نقدینگی تا ۲۶ درصد هم کاهش یافته، اما همان‌طور که مشاهده کردیم تورم کشورمان به کمتر از ۴۰ درصد نرسیده است. این وضعیت نشان می‌دهد تورم ایران تا حد زیادی ناشی از نوسانات نرخ ارز، نرخ حامل‌های انرژی و کسری بودجه است، به همین دلیل باوجود شدت سختگیری‌ها در بخش پولی و بروز مشکلات بیشتر برای بنگاه‌ها و بخش تولید در تهیه سرمایه در گردش، همچنان تورم فزاینده به‌وضوح قابل مشاهده است.

همچنین در همین مدت همان‌طور که گفتم با یکسری نوسانات شدید در بازار ارز و طلا مواجه شدیم. این نوسانات به‌حدی بود که موجب کاهش ۲۰ درصدی قدرت پول ملی شده است. یعنی در همین مدتی که همچنان سیاست رسمی نهاد سیاست‌گذار پولی انقباضی است، ما با یک تعدیل بزرگ مواجه شده‌ایم. اظهاراتی از این دست بیانگر ِآرزوهای مسئولان است، اما نتیجه مثبتی در پی ندارد. از ابتدای دولت سیزدهم بارها وعده کنترل تورم یا فرمان رفع فقر مطلق را صادر کردند، اما در زمین واقعیت چیزی تغییر نکرد. این گفته هم به‌نظر من از همین جنس است.

باوجود موارد یادشده فکر می‌کنید کدام دسته از اقدامات منجر به گشایش اقتصادی در ایران می‌شود؟

فکر می‌کنم باید تصمیم‌گیران کشور به این نتیجه برسند که خروج از وضعیت فعلی به سود همه خواهد بود. این در سطوح مختلف مدیریت کشور باید جا بیفتد که رفع موانع به‌معنای کنار گذاشتن آرمان‌ها نیست، بلکه به‌معنی اضافه کردن واقع‌گرایی به آرمان‌گرایی است و بهبود وضعیت همین امروز مردم. برای رفع بحران فعلی نیازمند این هستیم که کاری عالمانه در سطوح مختلف انجام گیرد که گاهی چنین عطفی در سیاست‌گذاری کشورمان مشاهده نمی‌کنم. ضمن اینکه نباید تردید داشته باشید که اقتصاد ایران تا حدود زیادی تابعی از روابط خارجی و منطقه‌ای است. مسئله تحریم‌ها و ماندن در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف، موانعی جدی هستند که هر تغییری در شرایط آنها به‌سرعت در وضعیت اقتصادی کشورمان نیز نمایان می‌شود؛ بنابراین گشایش بدون تغییر در موارد یادشده ممکن نیست.

برخی معتقدند مشکلات فعلی اقتصاد ایران ریشه اقتصادی ندارد و به همین دلیل مسئولیتی را نباید به تیم اقتصادی دولت نسبت داد. شما سابقه کار در حوزه اجرایی را دارید، این توجیه را می‌پذیرید؟

در این صورت هم کسی حرف در دهان مسئولان دولت سیزدهم نگذاشت و خودشان وعده‌های عجیب و غریبی مطرح کردند و دلخوش به برنامه‌ای ۷هزار صفحه‌ای بودند که با گذشت نزدیک سه‌چهارم از عمر دولت سیزدهم هنوز کسی یک صفحه از آن را ندیده است.

دولت سیزدهم از نیروهای ناتوانی در مدیریت اقتصادی خود استفاده کرد و این نیز مزید بر علت شده و شرایط کشور را دشوارتر کرده است. این واقعیات را نمی‌توان با پرت کردن حواس‌ها به فراموشی سپرد. منظور من از انتخاب مدیران توانمند این نیست که آقای رئیسی سراغ نیروهایی خارج از طیف سیاسی خود می‌رفت. اگر واقعا قصدشان رفع مشکلات فعلی بود در میان اصولگرایان هم مدیرانی توانمند وجود داشتند که به‌مراتب بهتر از مدیران فعلی می‌توانستند کشور را اداره کنند.

ضعف تیم اقتصادی دولت سیزدهم چنان عیان است که می‌توانیم بگوییم تیم اقتصادی این دولت ضعیف‌ترین تیم اقتصادی دولت‌هایی است که پس از جنگ سر کار آمدند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین