-
عضو هیات علمی دانشگاه علم‌و‌صنعت درباره نقش مجلس در وضعیت صنعت خودرو تاکید کرد

لزوم تصمیم‌گیری بر مبنای عقل و منطق

آغاز مجلس دوازدهم بهانه‌ای شد تا نگاهی بیندازیم به آنچه مجلس در ادوار گذشته در مواجهه با صنعت و بازار خودرو کشور انجام داد، نقاط قوت و ضعف را ببینیم و در مقابل از انتظارات‌مان از مجلس دوازدهم بگوییم. واقعیت این است که در ادوار مجلس برای ساماندهی صنعت خودرو قوانین به‌ظاهر خوبی هم وضع  شده، اما ضعف‌هایی هم مشهود است.

لزوم تصمیم‌گیری بر مبنای عقل و منطق

در چند سال اخیر که این صنعت به انحا گوناگون با فراز و نشیب‌های مختلف و گاها روزهای پرالتهاب روبه‌رو بود، عملکرد نهادهای دخیل در سیاست‌گذاری، قانون‌گذاری، نظارت و اجرای قانون در صنعت خودرو بیشتر موردتوجه و مطمح‌نظر کارشناسان، مردم و ذی‌نفعان این صنعت در بخش‌های گوناگون بود. البته به‌واسطه اهمیت صنعت خودرو و طیف گسترده ذی‌نفعان آن، به‌نظر امری طبیعی می‌رسد. در این گزارش با امیرحسن کاکایی، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت که همواره دغدغه این صنعت را دارد و ریزودرشت اتفاقات آن را دنبال می‌کند درباره عملکرد کلی مجلس و انتظاراتی که از نمایندگان دوره دوازدهم برای ساماندهی صنعت خودرو می‌رود به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید. با صمت همراه باشید.

نمایندگان دوره یازدهم مجلس رفتند و دوازدهمی‌ها آمدند، اینکه عملکرد گروه اول چه بود و انتظارات از نمایندگان دوره جدید چیست شاید بتواند در ادامه مسیر قانون‌‌گذاری راهگشا باشد. نخست درباره نقش مجلس برای ما بگویید؟

بله همان‌طور که اشاره کردید، مجلس قبلی تمام شد و مجلس جدید شروع شد؛ همانند مجلس‌های قبلی و روسای جمهور قبلی. اینها هم می‌آیند و می‌روند و بعد از مدتی کسی یادش نمی‌ماند چه کسی چه‌کاری کرد. اما یادمان نرود خداوندی آن بالاست و جهانی که در آن قوانین پیوستگی و بقاء ماده و انرژی و روح وجود دارد؛ از روح یک فرد تا روح یک جامعه یا حتی روح یک تاریخ و اینکه «از هر دست بدهی، از همان دست می‌گیری». آنچه امروز برداشت می‌کنیم، ترکیبی است از تلاش خودمان و آنچه گذشتگان در قالب ژن، فرهنگ و زیرساخت برای ما به ارث گذاشته‌اند. البته جغرافیا و محیط‌زیست هم، خیلی روی زندگی ما تاثیر می‌گذارد. به‌عنوان‌مثال در یکی از خشک‌ترین مکان‌های دنیا زندگی می‌کنیم و اتفاقا حدود سه دهه است با خشکسالی دوره‌ای روبه‌رو هستیم. اما انسان‌ها و جوامع انسانی با تفکر، علم و مهارت، مهندسی و حکمت به‌صورت فردی و جمعی راه‌حل‌هایی، نه‌تنها برای بقا ارائه می‌دهند، بلکه رشد و توسعه را برای خود و جهان اطراف خود و حتی نوع بشریت به همراه می‌آورند.

البته برعکس این موضوع هم درست است. برخی در تخریب زندگی خود یا دیگران یا جوامع دیگر یا حتی کل بشریت، گوی سبقت از یکدیگر می‌ربایند و از همان علم و دانش برای نابودی دنیا استفاده می‌کنند. نمونه‌های آن‌هم در تاریخ زیاد است؛ مغول‌ها، اسکندرها، ناپلئون‌ها، هیتلرها، استالین‌ها و... آنچه از هیتلر نقاش، یک هیتلر آدمکش می‌سازد، ارزش‌های حاکم بر تفکر او و جامعه‌اش است، نه علم و دانش. قطعا نظام نازی یکی از برترین نظام‌های علمی و فنی دنیا در زمان خود بود و بهترین متخصصان را به کار می‌گرفت، اما میلیون انسان را به کشتن داد و انسانیت را به سخره گرفت. البته خداوند جهان را طوری ساخته که هر چیزی ضدخود را می‌سازد. مثلا همین ناپلئون بسیاری از نظام‌های مدرن جدید را به دنیا عرضه کرد. بعد از هیتلر، دنیا تحولات بسیاری به خود دید که از جمله آنها می‌توان به جمع شدن بساط استعمار سنتی و همچنین تبدیل شدن ملت آلمان به ملتی صلح‌طلب و بسیار کارآمد اشاره کرد. این هم‌ بستگی دارد به تصمیماتی که افراد بزرگ و البته سیاستمداران بزرگ دنیا در هر مقطعی می‌گیرند. به‌عنوان‌مثال می‌توانید به نتایج رفتار جهان پیروز بعد از جنگ جهانی اول و دوم توجه کنید. رفتار دور اول، منجر به ظهور هیتلر و نظام نازی شد و رفتار دوم منجر به ایجاد یک صلح نسبتا پایدار و توسعه و تسریع رشد بشر در نیمه دوم قرن بیستم. البته همه‌چیز نسبی است، پس سعی نکنید به کلیت حرف من ایراد بگیرید. به‌عنوان ‌مثال، اگر مسیر آلمان را در قرن بیستم دنبال کنید؛ مشاهده می‌کنید که سیاستمداران، سیاست‌گذاران و قانون‌گذاران در سطوح مختلف، چگونه می‌توانند از یک ملت، یک ملت خونخوار و جنگ جهانی بیرون آورند یا مرکزی برای توسعه کل دنیا. قطعا امروز که حدود هشتاد سال از جنگ جهانی دوم می‌گذرد، کسی نمی‌تواند بگوید دولت و ملت آلمان، ضعیف یا خونخوار هستند و قطعا همه اذعان دارند که یکی از کشورهای مفید جهان محسوب می‌شوند.

اما مجلس. مجلس، رسما قوه مقننه ما ایرانی‌هاست که صفت شورای اسلامی را به‌دنبال دارد، پس تکلیف آن با ارزش‌های مربوطه معلوم است. ما زمان انقلاب آنچه به‌عنوان ارزش دیدیم و آموختیم، این بود که پیامبر (ص) برای مکارم اخلاق و رشد جامعه بشری آمده و اسلام، دین محبت و خوبی است. اساس بر راستگویی و رشد جامعه اعم از سیاه‌وسفید، مسلمان و مسیحی و... است. ارزش در جامعه اسلامی یعنی تقوای بیشتر و هر غیرمسلمان غیرمشرکی (معتقد به یکتاپرستی) می‌تواند در جامعه اسلامی به‌خوبی بهترین زندگی را تجربه کند. داستان‌ها برای ما می‌گفتند از شهرهایی که پزشک نیاز نداشت، چون مردم آن شهر به توصیه‌های اسلام و سنت پیامبر توجه می‌کردند. جامعه اسلامی برای ما جامعه مساوات‌محور نبود، بلکه جامعه عدالت‌محور بود. مساوات آن بود که کمونیست‌ها ادعا می‌کردند و عدالت یعنی فرصت برابر برای تمام جامعه و به رسمیت شناختن مالکیت خصوصی و در نتیجه قبول وجود ثروتمند و فقیر در کنار هم. اما این جامعه با انواع رهنمودهای اسلامی، نوعی از بازتوزیع دائمی و منطقی عدالت‌محور ثروت را در بر داشت. البته در کنار این گفت‌وگوی محوری در زمان انقلاب در سال‌های ۵۶ و ۵۷، مسئله استقلال رأی و آزادی به معنی اصیل آن جزء سه شعار اصلی انقلاب اسلامی بود و هست. البته در آن زمان ژاپن کشوری بسیار پیشرفته بود و یکی از مهم‌ترین آرزوهای ما این بود که ژاپن اسلامی شویم؛ ژاپن کشوری بود که مردمش سختکوش بودند و منظم و با کمترین خاک و منابع زیرزمینی در آن زمان مقام دوم دنیا را در تولید ثروت داشت؛ درحالی‌که کشوری را استعمار نمی‌کرد و دائما فناوری را توسعه می‌داد. البته ما می‌خواستیم با ارزش‌های اسلامی به این جایگاه برسیم و الگوی جهان باشیم.

طی این ۴۵ سال فرازوفرودهای زیادی را دیدیم. به‌طور مشخص شخصا چشم‌انداز ۱۴۰۰ که بعدا شد چشم‌انداز ۱۴۰۴ را به‌عنوان برنامه خودم می‌دیدم، چراکه اتفاقا میانسالی من مقارن شد با تولد این چشم‌انداز و برنامه‌های متناسب با آن. اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، خیلی دور از تمام آن چشم‌اندازهای مطرح ‌شده است و قطعا هیچ‌کس وضعیت کشور را مانند آنچه وعده داده شده بود، نمی‌داند. از وعده‌ها که بگذریم، واقعا اوضاع محیط‌زیست و زیرساختی هم مسیر خوبی را طی نکرده است. نه آب‌وهوای خوبی داریم و نه اوضاع شهرها و راه‌هایمان متناسب با جایگاهی است که می‌خواستیم. در طول روزهای کاری در ترافیک تهران می‌دویم و در روزهای تعطیل در ترافیک راه شمال یا جنوب. زمانی اشخاصی به خاطر همین ترافیک تهران و برنامه‌های مرتبط، تنبیه‌های سنگینی به خود دیدند، اما امروز حتی یک نفر هم به خود زحمت نمی‌دهد ببیند چرا قوانین راهنمایی و رانندگی در همین تهران بزرگ به این راحتی زیر پا گذاشته می‌شود.

از صنعت خودرو و مجلس برای ما بگویید. این مواجهه را چگونه می‌بینید در بحث عملکرد قبلی‌ها و انتظارات از نمایندگان جدید چه موضوعاتی باید مورد توجه باشد؟

واقعیت این است که در زمینه صنعت خودرو و بازار آن، اوضاع اصلا خوب نیست. البته اگر خوب دقت کنیم درباره بیشتر صنایع این وضعیت را شاهدیم و تورم و بی‌برنامگی اقتصادی، بیداد می‌کند. تعداد بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌های خلق‌الساعه متناقض به حد غیرقابل‌تحملی برای کارآفرینان و مدیران صنعتی و خدماتی رسیده است. بانک‌ها عملا به رباخوارهای بزرگی تبدیل ‌شده‌اند که فقط به فکر بقای خود هستند و کاری به نتایج کارشان در جامعه و توسعه آن ندارند. دولت‌ها هم که به‌جای اینکه مراجع اتلاف توان یک ملت (مانند بانک‌های ناکارآمد، صندوق‌های بازنشستگی ناکارآمد و برنامه‌های ناکارآمد) را مورد بررسی قرار دهند و مسیر را اصلاح کنند، با چاپ پول و ایجاد تورم و البته اخیرا وضع مالیات‌ها و عوارض جدید، دوباره هزینه آن ناکارآمدی‌ها را از جیب یک ملت می‌پردازند. این وسط اختلاسگرها و ابردلال‌های فرصت‌طلب هم هستند که جیب ملت را خالی می‌کنند.

واقعیت این است که دو مجلس قبلی درباره صنعت خودرو و بازار آن خیلی بدعمل کردند. عملا آنچه دیدیم، تخریب صنعت و مانع‌تراشی برای توسعه صنعتی بوده است و کار مردم را به‌جایی رسانده‌اند که تنها راه نجات کشور را واردات خودرو می‌دانند. طوری قانون‌گذاری و ریل‌گذاری کرده‌اند که در سطوح مختلف جامعه به‌راحتی صحبت از تعطیل شدن این صنعت می‌شود و برخی دنبال این هستند که صنعت و بازار را دودستی تحویل چینی‌ها بدهند. دلال‌های ثروتمند در کنار برخی کارآفرینان خسته، در واردکردن خودرو مسابقه گذاشته‌اند. خیلی جالب است؛ واقعا تا ۴، ۵ سال پیش نمی‌توانستم چنین جامعه و دولتمردانی را تصور کنم که چنین در تخریب صنعت می‌کوشند و ناامید از هرگونه اصلاح زیربنایی دنبال ظواهر هستند.

کافی است به قوانین در عمل توجه کنید و بفهمید چه خبر است. اصلا بی‌خیال قوانین و هزارتوهایی که جلوی راه کارآفرینان صنعتگر ایجاد کرده‌اند. کمی به نشانه‌های کلان نگاه بیندازید. خودتان متوجه می‌شوید امروز دلالی افتخار بزرگی است و هر کارآفرین توسعه‌محوری، مظنون بالقوه و بعضا بالفعل. معیارها مشخص است. همین سال گذشته تولید ایران‌خودرو و سایپا ۶ درصد کاهش داشته و تولید مونتاژکاران بیش از ۸۶ درصد رشد را تجربه کرده است. دو خودروساز اصلی ایرانی، هزاران میلیارد تومان زیان داده‌اند و مونتاژکاران هزاران میلیارد تومان سود برده‌اند. واردکنندگان ‌هم که تازه راه افتاده‌اند و امسال به شما قول می‌دهم اگر با همین دست‌فرمان پیش برویم، حجم ریالی فروش و سود واردکنندگان از مونتاژکاران‌ هم جلو خواهد زد. همان‌طور که ۱۴۰۲ حجم ریالی فروش و سود مونتاژکاران از مجموع دو خودروساز که به ظاهر ۷۸ درصد بازار را در اختیار دارند، جلو زد. خلاصه امسال رو کم کنی‌ خواهیم داشت بین دلالان و کاسبان تحریم.

شاخص دیگری که می‌توانید مشاهده کنید، شاخص‌های بورس و سودآوری آن است. چرا مردم اینقدر به سمت سرمایه‌گذاری در بازار ملک و دلار و طلا می‌روند؟ چرا خودرو از حالت سرمایه‌ای به حالت مصرفی درنمی‌آید؟ چرا وقتی درآمدهای مولتی‌میلیاردی ثروتمندان اینقدر بالا می‌رود، حقوق کارگران به همان نسبت بالا نمی‌رود؟ چرا اختلاف طبقاتی گسترش‌یافته است؟ چرا این همه مسکن تولیدشده توسط بانکداران و مراجع بزرگ مالی، خالی مانده است؟ این چراها و صدها چرای دیگر به ما نشان می‌دهد که قوانین ما علیرغم نام‌های زیبایی که دارند، در عمل ضدونقیض هستند و عملا همیشه دلال‌ها و فرصت‌طلب‌ها و بعضا افراد فاسد، خیلی بیشتر از افراد سر بهزیر و کاری سود می‌برند. اسامی زیبایی همچون قانون بهبود مستمر محیط کسب‌وکار (مصوب ۱۳۹۰)، قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل چهل و چهارم (مصوب ۱۳۸۶ و تکمیلی ۱۳۹۷) و قانون ساماندهی صنعت خودرو (مصوب ۱۴۰۱) و دستورالعمل تنظیم بازار خودرو سواری (مصوبه ۱۴۰۰)، از جمله موارد به ظاهر زیبایی هستند که متاسفانه یا درست اجرا نمی‌شوند یا در برخی موارد تناقض دارند.

بله و یکی از این موارد قانون ساماندهی صنعت خودرو است این قانون را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

قانون ساماندهی صنعت خودرو، تنها کاری که نکرده ساماندهی صنعت بوده و راه را تمام‌قد برای واردات باز کرده است. بدتر از آن‌ نه‌تنها قوانین پیشرفته قبلی در زمینه واردات خودرو را نقض کرده و تسهیلگری زیادی در این زمینه انجام داده، بلکه دولت را موظف کرده موضوع واردات خودرو دست‌دوم را هم از منظر فنی تسهیل کرده و کاری کند که این نوع خودروها به تعدادی که بازار متعادل شود، وارد شود. اما در شرایطی که تورم ۴۰ درصدی داریم، بازار متعادل معنی دارد؟ آنچه تاکنون مانع واردات گسترده خودرو بوده، نه مقاومت مسئولان اجرایی، بلکه کمبود ارز و عدم‌همکاری شرکت‌های معتبر بین‌المللی با طرف‌های ایرانی بوده است.

در نهایت تلاش قانون‌گذار برای رسیدن صنعت خودرو به چه سطحی است؟

من اصلا متوجه نمی‌شوم که این وسط نفع عامه مردم و توسعه صنعتی کجای بازی است؟ اینکه دلارهای ناشی از فروش نفت و مس زیر قیمت به چینی‌ها را تبدیل به خودرو کنیم و به ایران برگردانیم، یعنی کشور پیشرفت کرده است؟ اینکه برویم در کشورهای منطقه از بازارها آنها، بدون هیچ پشتوانه فنی و جدی، خودرو وارد کنیم و بریزیم داخل بازار، باعث ایجاد رقابت سالم می‌شود؟ آیا این فشاری که از طریق دلالی و واردات بر بازار و اقتصاد کشور وارد می‌شود، باعث می‌شود ایران‌خودرو و سایپا، اصلاح شوند؟ آیا این دو شرکت، ذاتا مشکل دارند یا اینکه همین وکلای مجلس بودند که با دخالت‌ها و قانون‌گذاری‌های خود در کنار برخی مسئولان دولتی، نمی‌گذارند آنچه در توان دارند، ارائه دهند؟ چرا باید یک پروژه چند بار افتتاح شود یا قبل از طی کردند تمام مراحل کنترل کیفی به بازار عرضه شود؟ چرا تیراژ بر کیفیت ارجحیت دارد؟ چرا باید سایت‌های زیانده توسعه پیدا کنند؟ چرا در سایت‌های تعطیل‌شده خارجی همچنان هزینه می‌شود و جمع نمی‌شوند؟ چرا درحالی‌که حجم تولید دو خودروساز پایین آمده و زیاندهی افزایش یافته، تعداد پرسنل آنها زیادتر می‌شود؟ چرا قیمت‌های خودروهای اصلی که بخش عمده تولید این دو خودروساز است و مصرف‌کننده آن عامه مردم هستند بر مبنای قیمت‌های تمام‌شده شهریور ۱۴۰۱ قیمت‌گذاری می‌شوند؟ چرا در به‌روزرسانی قیمت‌ها تعلل می‌شود؟ چرا برای مونتاژکاران ۱۷ درصد سود، معقول و قابل‌قبول است، اما برای خودروساز داخلی، ۶ تا ۱۰ درصد سود (عملیاتی) در نظر گرفته می‌شود (که البته در عمل حدود متوسط ۵ تا ۱۰ درصد زیان واقعی به ازای هر خودرو است)؟ چرا دو خودروساز خصوصی نمی‌شوند؟ واقعیت این است که بسیاری از این چراها برمی‌گردد به رفتار قانون‌گذار و خواسته‌های مجلس شورای اسلامی.

درباره مجلس جدید چه نظری دارید؟

امیدوارم این مجلس انقلابی، واقع‌گرا و اصولگرا باشد و بر مبنای عقل و منطق و ارزش‌های پایه (عدالت، توسعه، استقلال و...) تصمیم‌گیری و نظارت کند. صرف اینکه نام انقلابی روی خود بگذاریم و قوانینی از عناوین زیبا تولید کنیم که دائما به اختلاف طبقاتی دامن می‌زنند و صنعت و توسعه واقعی را فدا می‌‌کنند، نشد کار انقلابی. انقلابی واقعی، جرأت دارد با واقعیت‌ها رودررو شود و بر مبنای عقل و منطق و ارزش‌ها دست به انقلاب در روش‌ها در جهت رشد و توسعه بزند. ما امروز واقعا احتیاج به یک انقلاب و جراحی بزرگ در صنعت خودرو داریم. البته نه از آن جراحی‌هایی که نتیجه‌اش تحویل دودستی صنعت به خارجی‌ها و توسعه واردات باشد؛ بلکه صنعتی می‌خواهیم که مایه افتخار و سربلندی کشور باشد و در راستای رفاه و عدالت در کل کشور، حرکت کند و بتواند به‌طور واقعی در یک بازار رقابتی، رقابت‌پذیر عمل کند. ان‌شاءا...

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین