مردم فناوران را نمیشناسند
یکی از سیاستهای صندوق نوآوری و شکوفایی در حمایت مالی از شرکتهای دانشبنیان و طرحهای نوآورانه، بهویژه برای طرحهای بهنسبت کوچک، «تامین مالی جمعی» است.
در قالب این ابزار، اشخاص علاقهمند، اعم از حقیقی و حقوقی، فارغ از سن، جنس و موقعیت جغرافیایی میتوانند از طریق سکوهای معتبر و موردتایید فرابورس ایران، در تامین مالی طرحهای نوآورانه مشارکت کردند و در سود و زیان آنها شریک شوند. این روش تامین مالی به ویژه از آنرو حائزاهمیت است که منابع تازهای، فراتر از منابع بخش دولتی یا عمومی موجود و با ماهیت بخش خصوصی و مردمی به زیستبوم دانشبنیان و استارتآپی کشور تزریق میکند. بهگفته علی وحدت، رئیس سابق صندوق نوآوری و شکوفایی یکی از عناصر مهم در موفقیت تامین مالی جمعی، جلب اعتماد مردمی است که قرار است در طرحها سرمایهگذاری کنند، چون در این ابزار، سرمایه مردم در معرض ریسک قرار میگیرد و به هر دلیل، ممکن است طرح سرمایهپذیر به موفقیت نرسد و سرمایهگذاران دچار زیان شوند. بههمیندلیل، ما در صندوق نوآوری و شکوفایی برای تشویق مردم به سرمایهگذاری در طرحهای فناورانه و نوآورانه، به تضمین سرمایه مردم فکر کردیم و توانستیم با ابزار بیمه اصل سرمایه، خیال سرمایهگذاران را راحت کنیم. صمت در این گزارش به راهکارهای افزایش سرمایهگذاری و اهمیت جذب سرمایه مردمی در اکوسیستم دانشبنیان پرداخته است.
راههای بقای اکوسیستم نوآوری
در سالهای اخیر با توسعه اکوسیستم کارآفرینی شرکتهای نوپا در ایران و افزایش تعداد شرکتهای نوپـا در کشـور، زمینـه ایجـاد اشتغال و به ظهور رسیدن ایدههای نوآورانه جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی فراهم شده است. بیشتر ایدهها و فعالیتهای اکوسیستم موجود روی فعالیتهای خدماتی مانند فروش و حملونقل و بهصورت آنلاین متمرکز شـدهاند و باتوجه به موفقیت چند شرکت در این حوزهها، بیشتر افراد جدیدی که میخواهند به اکوسیستم وارد شوند، به همین حوزهها تمایـل دارند. این موضوع بیشک شکست را در این حوزهها بالا برده است و از سوی دیگر، میتوانـد منجـر بـه سـرخوردگی کارآفرینـان از یـکسـو و همچنین کاهش اثرات اقتصادی و ایجاد اشتغال در اکوسیستم شود. هدایت و حمایت از کارآفرینان و بهویژه سرمایهگذاران جدیدی که به اکوسیستم وارد میشوند، به سمت حوزههای کمتر موردتوجه و با ظرفیت بالا و اثرات اجتماعی و اقتصادی و ملی بالا در شرایط کنـونی هم به بقای اکوسیستم کمک خواهد کرد و هم اثرات آن را افزایش میدهد.
مردم قابلاعتمادتر هستند
داوود اولیایی، فعال دانشبنیان در زمینه سرمایهگذاری در گفتوگو با صمت گفت: وقتی صحبت از سرمایهگذاری مردمی در اکوسیستم دانشبنیان میشود، پیش از هر اقدامی نیاز به توسعه فرهنگ دانشبنیان و ترویج آن در جامعه داریم. در واقع، قبل از آن باید مفهوم اکوسیستم استارتآپی و دانشبنیان برای مردم جا بیفتد، در حالی که هنوز مفهوم اکوسیستم دانشبنیان برای آحاد مردم کشور جا نیفتاده است.
وی افزود: در واقع، مردم عادی نگرشی درباره سرمایهگذاری روی اکوسیستم دانشبنیان ندارند و اگر هم بخواهند سرمایهگذاری کنند، ترجیح میدهند در حوزههای دیگری نظیر خرید طلا یا ملک سرمایههایشان را صرف کنند.
بهگفته اولیایی، جمعآوری سرمایهها و حمایتهای مردمی از اکوسیستم دانشبنیان باید بر طبق یک ساختار نظاممند جلو برود که در بطن آن از حمایتهای دولتی برخوردار باشد. برای مثال، باید برای مردم محسوس باشد که سرمایهگذاری روی اکوسیستم دانشبنیان تا چه میزان میتواند سرمایه آنها را زیاد کند.
اولیایی گفت: باید ساختاری بهوجود بیاید تا عموم مردم بدانند که در چه حوزههایی و با چه میزان سوددهی میتوانند سرمایهگذاری کنند و در غیر این صورت، شناختن همه دانشبنیانها برای آحاد مردم امری بیهوده است. در واقع، اکوسیستم استارتآپی معمولا باید برای اقشار جوان دانشآموزی و دانشگاهی شناسانده شود و از فعالیتهای آنها برای این قشر بیشتر گفته شود، نه آنکه افرادی که سن بالایی دارند و نمیتوانند شناخت کافی از فناوری کسب کنند. اما برای جذب سرمایهگذاری مردمی را درگیر موضوعاتی کنند که تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی آنها میگذارد. برای مثال، در استان سیستانوبلوچستان باتوجه به معضلاتی که دارند، میتوان استارتآپهایی را مشخص کرد و با اطلاعرسانی جامع به مردم در قالب صندوقهای گفتهشده به جمعآوری سرمایهگذاریهای مردمی پرداخت. در واقع، باید این روند بهصورت هدفمند و زیرنظر صندوقهای مالی ادامه پیدا کند. اولیایی گفت: مردم عدد میشناسند و برای این شناخت نیازمند فرهنگسازی مفهوم دانشبنیان در قالبهای عددی هستیم. حتی اقشار تحصیلکرده هم در جریان اکوسیستم نیستند، بهویژه در کشورمان که میزان فقر بالا است و بیشتر مردم در تلاش برای گذراندن امور روزانه خود هستند؛ اما برای استفاده از سرمایه جمعی در اکوسیستم دانشبنیان باید صندوقهای جمعی در قالب طرحهایی ایجاد شوند که در قالب استانها به فعالیت بپردازند.
صندوقهای مردمنهاد، یک راهکار سرمایهگذاری
این فعال دانشبنیان تاکید کرد: چنین روندی موجب شکوفایی ظرفیتهای منطقهای در استانهای مختلف کشور هم میشود. برای مثال، از آنجایی که ۵۶ ظرفیت مدنی کشور در استان سیستانوبلوچستان قرار دارد، اما نخستین چیزی که از اشتغال مردم میتوان فهمید؛ قاچاق سوخت است. در همهجای دنیا، مسئولیت اجرای یک ساختار وقتی به مردم واگذار شده، بهتر جواب داده است تا هنگامی که دولت دست اندر کار است. در واقع، باید با عمومیسازی این صندوقها در میان مردم اکوسیستم دانشبنیان را مردمیتر و نقش دولت را از حامیان مالی تبدیل کرد، اما دخالتهای آسیبزننده آن در این اکوسیستم باید حذف شود. وی افزود: برای مثال، صندوق نوآوری و شکوفایی باتوجه به بودجههایی که دارد، میتواند تعداد زیادی از شرکتهای دانشبنیان را پوشش دهد، اما بهدلیل رسوخ فرآیندهایی که ناشی از تصمیمات غلط دولتی است، معمولا بودجهها بهسختی به دانشبنیانها تعلق میگیرد، چرا که همهچیز بهنظر مدیر مربوطه وابسته است و این روند براساس نظر شخصی و نه استانداردهای حمایتی جلو میرود.
قانون جهش دانشبنیان، یک گام مهم
یکی از سیاستهای کلان اقتصادی، افزایش سرمایهگذاری در راستای گردش پول بهمنظور افزایش تولید داخلی است. سیاوش صمیمی، مدیر طراحی و توسعه ابزارهای سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی در گفتوگو با صمت بااشاره به رفع موانع سرمایهگذاری بانکها در اکوسیستم دانشبنیان گفت: تاکنون روال اصلی در خدماتی که بانکها به شرکتهای دانشبنیان میدادند، اینگونه بود که آنها نمیتوانستند سرمایهگذاری و مشارکت داشته باشند، نه در این حوزه، نه در سایر حوزههای غیربانکی؛ بنابراین، تنها تسهیلات با نرخهای ترجیحی و صدور ضمانتنامه و بهطورکلی ابزارهای مبتنی بر بدهی، موضوع تعامل سهطرفه بانکها، صندوق نوآوری و شکوفایی و شرکتهای دانشبنیان بود. روش تعامل نیز به این صورت بود که صندوق نوآوری و شکوفایی بخشی از منابع پولی خود را در حساب جاری برای مدتی معین و در عوض بانک مربوطه تسهیلات با نرخهای کمتر در اختیار شرکتهای دانشبنیان قرار میداد یا الزام به مسدودی حساب را برای آن شرکت مرتفع میساخت و نظایر آن.
وی افزود: منع بانکها از سرمایهگذاری در حوزههای غیربانکی در قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور مصوب سال ۱۳۹۴ اتفاق افتاده بود و آنها اجازه سرمایهگذاری در هیچ حوزه غیربانکی اعم از اینکه ساختمان و راهسازی باشد یا صنایع تولیدی را نداشتند که البته همچنان هم این اجازه را ندارند و بهلحاظ اقتصادی بهطورکامل هم منطقی است، اما طبق ماده ۱۸ قانون جهش تولید دانشبنیان (مصوب اردیبهشت امسال)، این اجازه به بانکها داده شد که در طرحهای دانشبنیان را سرمایهگذاری کنند، با این شرط که بهطورحتم با همراهی و مشارکت صندوق نوآوری و شکوفایی این اتفاق بیفتد. این روند که تا چندی پیش از سوی بانک مرکزی بهعنوان تخلف بانکها در نظر گرفته میشد، با تصویب قانون و البته پس از ابلاغ سازکارهای اجرایی آن بهعنوان فعالیت قانونی بانکها تلقی خواهد شد. بهگفته مدیر طراحی و توسعه ابزارهای سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی، سرمایهگذاری بسان ارائه وام نیست که دارای نرخ باشد و شخص دریافتکننده پول، بدهکار و بانک تنها طلبکار باشد؛ سرمایهگذاری بهمعنی مشارکت و شریک شدن است، یعنی آنکه بانک و صندوق نوآوری و شکوفایی منابع مالی در اختیار شرکتهای دانشبنیان یا نوآور و فناور فعال در حوزه اقتصاد دانشبنیان قرار میدهند و در عوض، سهام آن شرکت را در اختیار میگیرند و عضوی از سهامداران میشوند، با همان حق و حقوق اعلامی در قانون تجارت. سیاوش صمیمی ادامه میدهد: در سرمایهگذاری، سرمایهگذاران که در اینجا بانکها و صندوق نوآوری و شکوفایی هستند، با کارآفرینان و سایرین شراکت دارند و همگی در سود و زیان متناسب با سهام در اختیار شریک هستند؛ البته ذکر این نکته هم ضروری است که این سرمایهگذاری بهصورتمستقیم اتفاق نمیافتد و از طریق نهادهای واسط مثل صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه و شرکتهای سرمایهگذاری مشترک، عملیاتی خواهد شد. بهگفته صمیمی، سازکار اجرای قانون جهش دانشبنیان اینگونه است که طرحها و شرکتهای فعال در حوزههای اولویتدار، در صدر لیست سرمایهگذاری قرار بگیرند.
شرکتهای نوپا هم حمایت مالی میشوند
صمیمی درباره سرمایهگذاری روی شرکتهای نوپا و تازهتاسیس در اکوسیستم دانشبنیان گفت: بخش دیگری از سیاستهای صندوق نوآوری و شکوفایی به حمایت از شرکتهای کوچکتر و نخبگان اختصاص دارند. تاسیس ۲ صندوق نیکوکاری را مدنظر قرار دادیم که منافع بهدستآمده از این ۲ صندوق، یکی به بنیاد ملی نخبگان و دیگری به صندوق نوآوری و شکوفایی میرسد و میتواند در قالب کمکهای بلاعوض مورداستفاده قرار گیرد. از موضوعات دیگری که میتواند منجر به سرمایهگذاری در اکوسیستم دانشبنیان شود؛ کمک به توسعه تامین مالی جمعی است که مناسب برای شرکتهایی است که بهدنبال سرمایه در گردش با دوره بازپرداخت یکساله هستند. در این روند، صندوق، ضمانت شرکت متقاضی را برعهده میگیرد و بانکها بخشی از منابع موردنیاز خود را از طریق سکوهای تامین مالی جمعی تامین میکنند.
شرکتهای هدف، اولویتبندی میشوند
وی بااشاره به روند اختصاص این نوع منابع به شرکتهای دانشبنیان گفت: برای اجراییسازی این سرمایهگذاریها و تفاهمنامههای منعقدشده در سالهای گذشته، منابع موردتفاهم از طریق نهادها و ابزارهای تعریفشده به شرکتهای دانشبنیان یا شرکتهای فعال در حوزه دانشبنیان تخصیص مییابد. شیوه ارزیابی و تصمیمگیری برای تخصیص هم، مطابق اصول حاکمیت شرکتی نهادهای سرمایهگذاری یا قوانین بالادستی است، اما بههرحال با تزریق منابع تجمیعشده پیرو این تفاهمنامهها که رقم آن بالغ بر ۴۰ هزار میلیارد تومان است و بهمرور جمعآوری و تشکیل میشود، به زیستبوم نوآوری و دانشبنیان کشور، بازیگران عرضهکننده منابع بیشتر میشوند و شانس شرکتها در تامین و کسب منابع مالی افزایش مییابد. در این شرایط، بهطورطبیعی شرکتهای توانمند و با چشمانداز رشد بهتر، زودتر از این خدمات بهرهمند خواهند شد.
سخن پایانی
سرمایهگذاران در بازار سرمایه شاهد طیف گستردهای از مشکلات هستند، بههمیندلیل باید یک نهاد حاکمیتی وجود داشته باشد که بهعنوان هماهنگکننده رابط ایندو قرار گیرد و این 2 گروه را به زبان مشترک در سازمانی واحد که سازمان بورس باشد، برساند. گفتنی است، این نهاد میتواند صندوق نوآوری و شکوفایی که نهادی برای تامین سرمایه اکوسیستم دانشبنیانی در کشور است، باشد. در حال حاضر، نبود زبان مشترک میان استارتآپها، بزرگترین مسئله پیشروی سازمان بورس برای فعالیت استارتآپها هستند.