خام یا فرآوری مسئله این است
سیامک حاجسیدجوادی -فعال صنعت سنگ
در تاریخ ۱۸ تیر ۱۴۰۲، شماره ۳۶۷۳ صمت، یادداشتی با عنوان «نقدی بر خامفروشی در سنگ ساختمانی» در روزنامه صمت منتشر شد که با ارائه آمارهایی نادرست، انتقاداتی به صادرات سنگ بلوک وارد آورده بود. بنابراین، لازم میدانم بهطوراجمالی این موضوع را موردبررسی قرار دهم تا مانع ایجاد شبهه در ذهن مخاطب شود. در قسمتی از این یادداشت آمده است: «ترکیه ۴۴ درصد درآمد ۲ میلیارد دلاری فروش سال ۲۰۱۷ خود را، از ۲۷ درصد حجم فرآوری بهدست آورده و ۵۵ درصد این درآمد را از ۶۸ درصد حجم فروش بلوک خام و اسلب کسب کرده، که این یعنی قسمت عمده درآمد از حجم کمتری فرآوری، ایجاد شده است. حمایت از ماشینسازی داخلی و توسعه صادرات هم با حضور فیزیکی این کشور در بازارهای هدف، از جمله ایالاتمتحده در یک دهه از سال ۲۰۰۸ الی ۲۰۱۸ ثبتشده و مستندات از اداره اقتصاد ترکیه قابلدسترس است.» اما در سال ۲۰۲۱ میزان تولید معادن سنگ ترکیه ۱۳ میلیون تن بوده که از این مقدار ۴ میلیون و ۲۳۳ هزار تن با تعرفه ۲۵۱۵ (تعرفه گمرکی بینالمللی سنگهای بلوک و اسلب خام گروه آهکی یا ماربل) صادر شده است که این مقدار ۳۲.۳ درصد تولید این کشور را تشکیل میدهد. بهعبارتدیگر، این کشور نزدیک به ۳۳ درصد تولید خود را بهصورت بلوک با میانگین نرخ ۱۸۶ دلار بر تن و جمع صادرات ۷۸۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار صادر کرده است. در همین سال، صادرات سنگبریده و فرآوریشده «کات تو سایز» با تعرفه ۶۸۰۲ (تعرفه گمرکی سنگهای فرآوریشده)، ۳ میلیون و ۳۳۲ هزار تن بوده که با جمع مبلغ یک میلیارد و ۲۵۴ میلیون دلار و میانگین ۲۰.۳ دلار بر مترمربع یا ۳۶۸ دلار بر تن شده است. در یادداشت موردنظر اعلام شده است که «این رقم صادرات سنگ فرآوریشده یا بریده معادل با ۲۷ درصد حجمی تولید سنگ کشور ترکیه است» که مطلبی نادرست و غیرکارشناسی است، زیرا برای تولید و فرآوری ۳ میلیون و ۳۳۲ هزار تن سنگبریده فرآوریشده، برمبنای استانداردهای صنعت سنگ، نیاز به حدود ۶ میلیون تن سنگبلوک یا همان سنگخام اولیه برای فرآوری است که معادل با ۲۷ درصد تولید حجمی کشور ترکیه نبوده و حدود ۴۶ درصد تولید این کشور (۱۳ میلیون تن) است. از طرفی، در صورتی که درآمد حاصل از صادرات سنگ فرآوریشده با این تعرفه را در نظر بگیریم (یک میلیارد و ۲۵۴ میلیون دلار) میانگین درآمد حاصل از این تعرفه در حدود ۲۱۰ دلار بر تن بهدست میآید. این درآمد شامل سهم هزینه سنگبلوک یا خام اولیه، بهعلاوه هزینههای برش و فرآوری که برای تولید سنگبریده و فرآوریشده «کات تو سایز» است، که در حدود ۱۰ دلار بر مترمربع برآورد میشود. با در نظر گرفتن میزان بهرهوری ۸ مترمربع بهازای هر تن سنگخام بلوک برای برش، روشن میشود که هزینه عملیات فرآوری آن حدود ۸۰ دلار بر هر تن سنگ کوپ یا خام است، پس بهعبارتی، میزان درآمد حاصل از خود سنگخام یا بلوک، معادل با ۱۳۰ دلار بر تن (۲۱۰-۸۰) بهدست میآید. به عبارتی، بهمیزان ۵۶ دلار کمتر از درآمد میانگین صادرات سنگبلوک یا خام است. در یادداشت مربوطه، میزان ارزشافزوده و درآمد حاصل از سنگ فرآوریشده بهمراتب بالاتر از صادرات سنگخام نشان داده شده، که براساس محاسبات فوق، خلاف آن صادق است. جدا از این بحث، سوال اصلی این است که چرا همه کشورهای لیدر و صاحب بازار در صنعت سنگ مانند ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، یونان و هندوستان هم بلوک یا سنگخام، صادرمیکنند و هم سنگبریده و فرآوریشده را؟ یا اگر ارزشافزوده صادرات بلوک بیشتر است، پس چرا آن را بهصورت بریده هم صادر میکنند؟ برخی دلیل آن را اشتغالزایی و حمایت از تولید داخلی کشور میدانند، در حالی که در تجارت اگر فعالیتی توجیه اقتصادی نداشته باشد، در کوتاهمدت متوقف میشود. دلیل اصلی این است که تمام تولید معادن سنگ، کیفیت سنگ بلوک و کوپ صادراتی را ندارند. به عبارت دیگر معمولا ۳۰ تا ۴۰ درصد دارای این کیفیت هستند و الباقی ارزشی بهمراتب پایینتر دارند که باید در کشورهای مرجع بریده شده و برمبنای نرخ تثبیتشده آن در بازارهای جهانی، که حاصل صادرات بلوک و اسلب فرآوریشده است، قیمتگذاری و صادر شود.خلاصه اینکه، در تمام کشورهای لیدر بازار در صنعت سنگ مانند ایتالیا، اسپانیا، یونان، ترکیه، هند و... سنگکوپ یا بلوک سوپرصادراتی را بههمان صورت، و با بیشترین ارزشافزوده صادر میکنند و الباقی را که نمیتوان بهصورت بلوک صادر کرد، در داخل کشور بریده و فرآوری میکنند و به بازارهای هدف میفرستند.دلیل دوم آن است که کشورهایی مانند چین و هند، بالای ۹۰ درصد وارداتشان از جهان با تعرفههای غیرفرآوری است و آمارها نشان میدهد درصد بسیار بالایی از صادرات ترکیه بهصورت بلوک و خام بههمین کشورها است. به عبارتی، اگر ترکیه ۳۳ درصد سنگ تولیدی بلوک خود را به این کشورها صادر نکند، کشش بازار جهانی به آن میزان ارزشافزوده نیست و باید به همان میزان تولید خود را کاهش دهد.