-
بررسی برنامه دولت برای مدیریت منابع آب در گفت‌وگو با کارشناس آب

تامین آب نیازمند کاهش مصرف است

به‌تازگی محمد مخبر، معاون اول رئیس‌جمهوری به تشریح برنامه‌های دولت سیزدهم برای مدیریت منابع آب کشور پرداخته و از ۴ روش، انتقال آب از دریا، آب‌شیرین‌کن‌ها، انرژی هسته‌ای و منابع آب ژرف برای تامین آب موردنیاز کشور در بخش‌های صنعت، کشاورزی و مردم در نقاط گوناگون کشور خبر داده است.

محسن موسوی‌خوانساری، کارشناس آب در گفت‌وگو با صمت می‌گوید: در مجموع پیش‌بینی می‌شود، تمام ۴ روشی که معاون اول رئیس‌جمهوری به‌عنوان راهکار تامین آب از آن صحبت کرده، بین یک تا ۱.۵ میلیارد مترمکعب خواهد بود و شاید به ۲ درصد از کل منابع آب مصرفی تجدیدپذیر کشور هم نرسد.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

۴ روش موردنظر دولت در بخش آب چقدر ظرفیت تامین آب بخش کشاورزی، صنعت و مصارف شرب و بهداشت کشور را دارد؟

معاون اول رئیس‌جمهوری درباره برنامه دولت برای تامین آب صنعت، کشاورزی و شرب و بهداشت به ۴ روش انتقال آب از دریا، آب‌شیرین‌کن‌ها، انرژی هسته‌ای و منابع آب ژرف اشاره کرده است.

اگر بخواهیم مصرف آب تجدیدپذیر ایران را حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب در نظر بگیریم، مجموع این روش‌ها در بهترین حالت به کمتر از ۲ درصد از میزان آب تجدیدپذیر می‌رسد. در حال‌حاضر، ۴ خط انتقال آب از دریا در کشور وجود دارد که هرکدام آنها بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون مترمکعب یا حداکثر ۲۰۰ میلیون مترمکعب ظرفیت دارد.

به عبارتی مجموع تمام آنها کمتر از ۱.۵ میلیارد مترمکعب است. درباره آب‌های ژرف نیز اگر هر چاه در سال کمتر از ۳۰۰ هزار مترمکعب آب داشته باشد، با در نظر گرفتن ۱۰ حلقه چاه موجود، ۳۰ میلیون مترمکعب دسترسی به آب ژرف وجود دارد. به‌طور کل، چاه‌های ژرف کشور توان کمتر از ۱۰۰ میلیون مترمکعب موجود آب دارند.

درباره روش تامین آب از طریق آب‌شیرین‌کن‌ها نیز باید نکاتی را در نظر داشت.

در افق ۱۴۰۴ آب‌شیرین‌کن‌های کشور از نظر ظرفیت و البته با احتساب آب‌شیرین‌کن بندرعباس، کمتر از ۵۰۰ میلیون مترمکعب در سال تولید آب شیرین خواهد داشت. از سویی، انتقال آب از دریا و آب‌شیرین‌کن‌ها برای مصارف شهرها و مناطق ساحلی بسیار مساعد است، اما برای مناطق دوردست تا فاصله هزار کیلومتر بیشتر اصلا مناسب و اقتصادی نیست.

با این حال، انتقال آب از دریا در کشور برای مسافت‌های بسیار دور در حال اجراست. بهتر این بود، به جای اینکه آب را به سمت صنایع ببریم، صنایع را به سمت دریا بیاوریم. پیشنهاد می‌شود در برنامه هفتم روی انتقال صنایع از فلات مرکزی به سواحل دریای عمان برنامه‌ریزی شود.

در مجموع پیش‌بینی می‌شود تمام ۴ روشی که معاون اول رئیس‌جمهوری به‌عنوان راهکار تامین آب از آن صحبت کرده، بین یک تا ۱.۵ میلیارد مترمکعب خواهد بود و شاید به ۲ درصد از کل منابع آب مصرفی تجدیدپذیر کشور هم نرسد.

به‌نظر شما در شرایط کنونی تامین آب شرب در بخش‌های گوناگون نیازمند چه اقداماتی است؟

آنچه در تامین آب مغفول مانده، بحث مدیریت مصرف است. در حال‌ حاضر، آب بدون درآمد کشور، ۲۷ درصد و بخش عمده‌ای از آب شبکه‌های ما در حال تلف شدن است. در واقع بیش از ۸ میلیارد مترمکعب آب در کشور تصفیه شده و با هزینه و زحمت زیاد وارد شبکه می‌شود تا به‌دست مصرف‌کننده برسد، اما بخش زیادی از آن به‌خاطر زیرساخت‌های فرسوده هدر می‌رود.

برخی از لوله‌های شبکه آبرسانی تا ۸۰ سال عمر دارند. به همین دلیل ضروری است که یک شبکه آب شرب جدید ایجاد شود.

همچنین باید شبکه آب بهداشتی و شرب از یکدیگر جدا باشد. در چند دهه گذشته درباره کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی اقداماتی انجام شده، اما موفق نبوده است.

به‌عنوان مثال، روش‌های آبیاری تحت‌فشار، نه‌تنها مصرف را کم نکرده، بلکه گاهی مصرف افزایش پیدا کرده، چراکه در کشور ما، زمین کشاورزی زیاد و آب کم است؛ بنابراین وقتی در یک مزرعه‌ای روش نوین آبیاری و روش‌های آبیاری تحت‌فشار پیاده می‌شود، کشاورز بیشتر ترغیب می‌شود در ازای آب صرفه‌جویی شده، سطح آبیاری تحت‌فشار را گسترش دهد.

بنابراین نه‌تنها مصرف آب ثابت می‌ماند، بلکه کشاورز ترغیب می‌شود آب بیشتری از شبکه آبرسانی دریافت کند.

به همین دلیل، ابتدا باید سیستم‌های کنترل حجمی در بخش کشاورزی به کار بیفتد. در حال‌ حاضر سیستم کنترل حجمی به‌طور ناقص اجرا می‌شود، به‌طوری که اغلب چاه‌ها هنوز مجهز به کنتور هوشمند نشده‌اند و تجهیزات اندازه‌گیری در شبکه‌های آبیاری مدرن، نیمه‌مدرن و سنتی است. به همین دلیل نمی‌توان کنترل دقیقی روی مصرف آب کشاورزی داشت. راندمان کشاورزی در ایران حدود ۴۰ درصد است، در حالی که می‌توانست ۵۰ تا ۶۰ درصد بالا برود.

تولید مواد غذایی در ایران برای هر مترمکعب آب حدود یک کیلو و ۲۰۰ گرم است، در حالی که این عدد در کشورهایی که از نظر کشاورزی وضعیت خوبی دارند، بالاتر از ۲ کیلوگرم و حتی در کشوری مانند برزیل ۴ کیلوگرم است.

در زمینه مصرف آب در بخش صنعت نیز باید دست به یک‌سری اقدامات برای کاهش مصرف و بازچرخانی آب زد. گاهی بخش صنعت ما به‌وسیله آب خام تغذیه می‌شود در حالی که باید روش‌های تصفیه مجدد به‌وجود بیاید، تا آب در محیط‌های صنعتی چرخش داشته باشد.

شاهد این هستیم که آب به‌طور مستقیم از شبکه یا از چاه گرفته و مصرف شده و از سوی دیگر، به‌عنوان پساب وارد شبکه‌های آبراهه‌ها می‌شود و منابع آبی را آلوده می‌کند.

اگر مصرف آب تجدیدپذیر ایران را حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب یا کمی کمتر، حدود ۹۵ میلیارد مترمکعب در نظر بگیریم، ۱۲ میلیارد مترمکعب از آن، سهم بخش شرب و صنعت و ۷۵ میلیارد مترمکعب از آن، سهم بخش کشاورزی است.

اگر بتوانیم در مدیریت منابع، ۱۰ درصد صرفه‌جویی در مصرف این میزان آب داشته باشیم به‌راحتی ۱۰ میلیارد مترمکعب آب ذخیره می‌شود که می‌توان آن را جایگزین سیستم‌های پیچیده انتقال آب کرد.

به‌طور کلی و در یک نگاه جامع، شاید انتقال آب از دریا در موارد خاص و مسافت‌های متعادل نسبت به سواحل برای بخش صنعت و معدن توجیه‌پذیر باشد، اما وقتی فواصلی که به بیش از هزار کیلومتر می‌رسد، توجیه‌پذیری آن بسیار دشوار خواهد بود. در نهایت نیاز داریم اولا در بازه زمانی ۱۴۰۱ تا ۱۴۱۰ وارد یک دوره ریاضت آبی شدید شویم و تالاب‌ها، رودخانه‌ها و منابع آب زیرزمینی را احیا کنیم و ثانیا، کمتر به انتقال آب از دریا توجه کرده و به جای آن، صنایع آب‌بر، پتروشیمی‌ها و فرآوری معادن را به سواحل دریای عمان منتقل کنیم.

نکته بعد این است که در ماده ۳۵ برنامه ششم به صرفه‌جویی ۱۱ میلیارد مترمکعب اشاره شده، اما برخی آمارها نشان می‌دهد میزان صرفه‌جویی بسیار کم بوده است.

اگر ۱۱ میلیارد مترمکعب آب صرفه‌جویی می‌شد، می‌توانستیم از طریق آن حقابه طبیعت را پرداخت کنیم تا منابع آبی کشور از جمله تالاب‌ها احیا و بازیابی شود.

ریاضت آبی به چه معناست؟

ریاضت آبی به معنای این است که بیش از یک‌سوم مصارف آب کشور کاهش پیدا کند و اجازه بدهیم این میزان آب صرفه‌جویی شده به سمت تالاب‌ها و رودخانه‌ها هدایت شود. امروز رودخانه‌های دائمی ما، فصلی و رودخانه‌های فصلی ما، خشک شده است.

خشک شدن تالاب‌ها در فلات مرکزی ایران، اکوسیستم‌ها را تهدید می‌کند و بهم خوردن تعادل اکوسیستم‌ها عوارضی مانند پدیده گردوغبار را به همراه دارد؛ بنابراین نیاز داریم، وارد یک دوره ریاضت آبی شویم و تالاب‌ها و منابع آبی را احیا و بازیابی کنیم.

مدیریت منابع آب برای گذار از بحران را چگونه می‌بینید؟

بحث مدیریت منابع آبی و چالش‌های مرتبط با آن، می‌تواند کل زنجیره اقتصاد را دچار دست‌اندازهای جدی کند؛ از این‌رو، رویکرد نهادهای دولتی در مواجهه با این ابربحران، حائز اهمیت است.

بسیاری از کارشناسان عقیده دارند مدیریت نادرست منابع آبی در کنار مصرف نادرست ذخایر موجود، علت اصلی هدررفت آب و خشکسالی‌های اخیر است. در گام نخست باید به این نکته توجه داشت که نمی‌توان تفکیکی میان مدیریت منابع آب سطحی و زیرزمینی قائل شد و هر دو این مباحث، رابطه تنگاتنگ و درهم‌تنیده‌ای با یکدیگر دارند.

سپس برای بررسی مدیریت منابع آبی باید مشخص کرد در زمینه کدام‌یک از حوضه‌های آبریز، قصد تحلیل و تفسیر داریم، چراکه هر حوضه، شرایط اقلیمی و جغرافیایی منحصر به خود را دارد و باید به‌طور مشخص و تفکیک‌شده به مسائل مرتبط با هر حوضه آبریز بپردازیم.

هر حوضه آبریز شامل منابع آب تجدیدپذیر و ثابت است. طی سال‌های متمادی، بیش از توان ذخایر و منابع تجدیدپذیر برداشت آب داشتیم و در عمل به استفاده از ذخایر آب ثابت رسیدیم.

نتیجه مهم بهره‌گیری و برداشت بی‌رویه از ذخایر آب تجدیدپذیر، نرسیدن آب به تالاب‌ها و خشک شدن آنهاست که در سال‌های اخیر به دفعات شاهد این‌گونه پیامدهای منفی بوده‌ایم.

همچنین استفاده از ذخایر ثابت آب (که در عمل منابعی برای نسل‌های آینده است.) از دیگر پیامدهای برداشت‌های گسترده از منابع آبی است؛ ازاین‌رو، رسیدگی به رفع نقایص مدیریت منابع آبی ضرورت ویژه‌ای دارد. در زمینه مدیریت منابع آبی و پایداری اکوسیستم که به‌عنوان یک زنجیره بهم متصل هستند، در ۵ دهه گذشته بی‌توجه بودیم و نتایج منفی و بحران‌های ایجاد شده را امروزه در نقاط گوناگون کشور مشاهده می‌کنیم.

این بی‌توجهی‌ها منجر شده بیش از نیمی از ذخایر آب ثابت را از دست بدهیم. ابربحران‌های محیط زیستی به‌وجود آمده به‌دلیل مصرف نادرست منابع آبی، توجه به راهکارهای رفع آن را گوشزد می‌کند.

به‌عنوان نخستین و اصلی‌ترین راهکار باید به استانداردهای جهانی در مصرف آب بازگردیم. به‌عبارتی، چاره‌ای جز کاهش برداشت از منابع تجدیدپذیر آبی نداریم. به‌طور معمول و استاندارد باید ۶۰ تا ۷۰ درصد منابع تجدیدپذیر آبی برداشت شود و بهره‌برداری بیش از آن، سبب تخریب منابع آبی خواهد شد. حال مسئله اساسی، پیدا کردن نقطه مناسب کاهش مصرف آب است. به بیانی دیگر، باید برنامه‌ریزی شود در کدام قسمت مصرف آب کاهش یابد.

سخن پایانی

در مجموع روش‌هایی که دولت برای تامین آب بخش کشاورزی، صنعت و شرب و بهداشت در نظر گرفته، ضمن اینکه با توجه به شرایط اجرای آن از لحاظ محیط زیستی قابل نقد است، نمی‌تواند آب موردنیاز را پوشش دهد. دولت به جای روی آوردن به روش‌های تولیدی، باید اقداماتی در راستای کاهش مصرف آب در بخش‌های گوناگون پیاده‌سازی کند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین