صنعت سنگ و چالش گسست صنفی
سیامک اخطاری_فعال حوزه صادرات سنگ
برخی اصول اساسی حکمرانی در صنعت سنگ ساختمانی عبارتند از: شفافیت اهداف، شفافیت نقشها و مسئولیتها و اطلاعرسانی، توجه به توسعه پایدار بهنفع نسلهای آتی، توانمندسازی برای اجرای نقشهای واگذارشده و پاسخگویی در قبال تصمیمها و عملکرد روسا و شفافیت در اطلاعرسانی. 4 کارکرد اساسی برای هدایت و مدیریت یک تشکل منسجم در صنف سنگ هم شامل موارد زیر است: خطمشیگذاری، تدوین استراتژی، تصمیمسازی عملیاتی و پایش و نظارت و تنظیم مقررات. حال باتوجه به نکات فوق و رعایت اصولی مشتمل بر مشارکت حداکثری، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی، وفاق عمومی، حقوق مساوی، عدالت، اثربخشی، کارآیی و مسئولیتپذیری را میتوان شاکلهای قوی و منسجم برای توسعه و پیشرفت صنعت سنگ ایران دانست.
در حال حاضر باتوجه به تنوع و گوناگونی تشکلهای صنفی صنعت سنگ، از جمله تشکلهای منشعب از اتاق بازرگانی و اتحادیههای کارفرمایی یا معدنی، بهنظر میرسد از نظر قانونی نقصانی در تعریف و جایگاهسازی نهادها نداشته باشیم، اما با نگاهی کلاننگر و راهبردی، هرچند این پراکندگیها میتوانند اهدافی قوی داشته باشند، در زمینه هدفگذاری و نتیجهگرایی، موجب تفرق آرا، گسست صنفی و نوعی پراکندگی در سیاستگذاری و اجرا میشود. گاه تشکلی قانونی با عضویت عده بسیار محدودی، خود را دارای وجاهت حرفهای معرفی میکند، اما مفاد و اصول حکمرانی مطلوب، به شکلی گویا و مفید در آن روشن نیست یا به شکل سیستمی تبیین نشده، زیرا از حداکثر نسبی در صنف برخوردار نیست (بهعنوان مثال کشور ما در حال حاضر چیزی در حدود ۸ تا ۹ هزار واحد تولیدی معدنی و صنایع وابسته دارد، اما تعداد اعضا برخی انجمنها در این حوزه گاه از اعدادی بین ۱۸۰ تا ۲۵۰ نفر فراتر نمیرود). تاکنون برای مشروعیت بخشیدن به فعالیت تشکلها و اقدامات صنفی زحمات زیادی کشیده شده و تلاشهای زیادی برای حفظ حقوق صنفی در جریان است. برای فتح قطب شمال، نیازمند کشتی اقیانوسپیمای بزرگ و قدرتمندی هستیم؛ در حالی که امروز قایقهای کوچک و پراکندهای برای رسیدن به همان هدف به آب زدهاند. از سوی دیگر، تشکلهایی ایجاد شده که باوجود جذب حداکثری اعضا و تراکم ذینفعان از واحدهای معدنی و صنعتی، باز هم راه درازی برای دستیابی به توسعه کیفی در پیش دارند. برای اینکه نمونهای عینی پیش چشم داشته باشیم، تشکلهای فعال در دیگر کشورها میتوانند الگویی مناسبی باشند. فعالیت این مجموعهها مبتنی بر سیستمسازی (یکپارچهسازی)، مشروعیتبخشی و سازماندهی صنفی است.
علاوه بر این، هر واحد صنفی دارای کد شناسه و کارنامه ارزشیابی حرفهای است، بنابراین متناسب با سازماندهی، شاهد تجمیع قوا در ردهها و زیرشاخههای معدنی و صنعتی هستیم. یکی دیگر از نکات قابلتوجه، تمرکز بر آگاهیرسانی به اعضا است و روشن کردن این موضوع که تشکل قرار است چه نقشی ایفا کند و چه ارتباط مفید متقابلی باید بین آنها جریان داشته باشد. به این ترتیب یک تشکل میتواند با برخورداری از حداکثر نسبی، جدی گرفته شود و مانند بازوی تصمیمگیری و نقشآفرینی صنفی از طرف تصمیمسازان دولتی بهرسمیت شناخته شود و عمل کند. بهبود روشها در سایه استمرار، مطالعه و بررسی آنها اتفاق میافتد. اطلاعرسانی شفاف از زمان ارائه برنامه آغاز میشود و با نقد و بررسی همزمان ادامه مییابد و در نهایت با ارائه گزارش عملکرد فنی و مالی با چارچوبهای بازرسی بهپایان میرسد. به این ترتیب، تشکلها میتوانند اعتماد اعضا را جلب کنند و اشتیاق بیشتری برای مشارکت و همکاری بهوجود آورند و این تازه آغاز راه است، زیرا با مستندسازی عملکردها و مشخص کردن ردپا در مسیری که طی شده، اعتماد اعضای صنف به کیفیت خدماترسانی و هماهنگیها افزایش مییابد، البته به این ترتیب توقع اعضای صنف بالاتر میرود و هیاتمدیره منتخب در دورههای بعد، مسئولیت بهمراتب سنگینتری برای اعتلا و رشد خواهند داشت. بهمنظور سیستمسازی هم میتوان از روشهای ساده مکانیزه استفاده کرد. یکی از این روشها استفاده از فرمهای ساده اطلاعات و مستندسازی اتفاقاتی است که تاریخچه فعالیتهای هیاتمدیره هر واحد صنفی در آن گنجانده شده است. این سیستمسازی منجر به ایجاد ساختاری برای ارزشیابی عملکرد میشود. این روش به خودی خود در بازه زمانی میانمدت و بلندمدت به رقابتی میانجامد که در نهایت منجر به پیشرفت و توسعه کمی و کیفی خواهد شد.
برای ایجاد چنین انسجامی، نیازمند آشنایی با اندیشههای پیشرو و نوآورانه و بکارگیری آنها هستیم تا شاهد نوعی دگردیسی در برخورد با تشکلهای صنفی باشیم و نتایج آن را در ارتقای صنعت سنگ ایران مشاهده کنیم.
بهعبارت دیگر، برای تغییر شرایط موجود، صنعت سنگ نیازمند تبیین دیدگاههای سیستممحور است. در سیستمسازی، اعضای صنف به فرد یا گروه خاصی وابسته نیستند و توان افراد در مجموعه دیده میشود، به این ترتیب با پرهیز از فردگرایی، ساختاری خواهیم داشت که در گذر زمان، مسیر مطلوب خود را بهشکلی پایدار ادامه میدهد.
بهعبارتی در این سیستم با تغییر افراد، سیاستهای کلی مبتنی بر نفع ملی و توسعهای دچار تغییر نمیشود و با اینکه بازبینی و بهبود مستمر وجود دارد، اما تمرکزی بر سلیقه عده محدود یا شخصی خاص ایجاد نخواهد شد.
کمک به ایجاد انسجام صنفی و همگرایی حداکثری را میتوان بهعنوان اهداف کوتاه و میانمدت معرفی کنیم که مقدمهای است برای رشد و توسعه صنعت سنگ ایران ، بنابراین ایجاد آگاهی صنفی و توسعه فرهنگی تشکلگرایی در صنف سنگ ایران، مهمترین و مناسبترین گام در این مسیر است، زیرا رشد و توسعه، بدون مشارکت حداکثری و تجمیع قوا دشوار است.