نظارت قطرهچکانی به درد آب نمیخورد
کمبود منابع آب در ایران بهلحاظ قرارگیری در نواحی خشک و نیمهخشک جهان بر کسی پوشیده نیست. رخداد جریانات سیلابی و آنی از ویژگیهای اساسی این نواحی محسوب میشود.
کمبود منابع آب در ایران بهلحاظ قرارگیری در نواحی خشک و نیمهخشک جهان بر کسی پوشیده نیست. رخداد جریانات سیلابی و آنی از ویژگیهای اساسی این نواحی محسوب میشود. این در حالی است که میزان متوسط بارش و تبخیر کشور بهترتیب یکسوم و 3 برابر متوسط جهانی است. از نظر پراکنش مکانی، ۷۰ درصد بارشها در ۲۵ درصد اراضی و ۳۰ درصد آن در ۷۵ درصد اراضی رخ میدهد. از نظر پراکنش زمانی نیز، ۷۵درصد بارشها در فصول غیرزراعی و ۲۵درصد بارشها در فصول زراعی انجام میشود. بهگفته بسیاری از کارشناسان، نظام سیاستگذاری در مدیریت آب کشور از دانش اصولی پیروی نمیکند و همین امر روزبهروز موجب پررنگتر شدن بحران آب در کشور میشود. صمت در گزارش پیشرو به بررسی چالشهای مدیریت منابع آب در کشور پرداخته است.
پایش منابع آبی به کمک ماهوارهها
تاثیر ماهوارهها بر بهبود کیفیت زندگی انسان بر هیچکس پوشیده نیست و ماهوارههای مختلف سنجشی، مخابراتی و... که در مدارات مختلف کره زمین هستند، در بسیاری از زمینهها کاربرد دارند؛ از جمله این تاثیرات میتوان به حوزههای پیشبینی آبوهوا، مشاهده منابع زمین، ارتباطات مبتنی بر ماهواره و عکسبرداریهای هوایی و... اشاره کرد. تسنیم در اینباره نوشته است؛ بهگفته علی صادقی نائینی، نماینده سازمان فضایی ایران در ستاد ملی مقابله با پدیده گردوغبار، سازمان فضایی ایران تصاویر ماهوارهای را که از منابع آببند کجکی افغانستان تهیه شده بود، به رایگان در اختیار ستاد ملی قرار داده است تا نمایندگان ایران در کمیساری آب هیرمند با استناد به این تصاویر بتوانند با هیات افغانستان مذاکره کنند. همچنین، تهیه نقشههای گردوغبار نیز به کمک این تصاویر تهیه شده است که براساس آن، کانونهای گردوغبار داخلی و خارجی شناسایی و کنترل این کانونها براساس این تصاویر ماهوارهای دنبال میشود. این موضوع باتوجه به اختلافات آبی میان ایران و افغانستان، کمک بزرگی برای نمایندگان کشور ما محسوب میشود و میتوانند با دست پر در مذاکرات حقابه شرکت کنند.
پروژههای بیاثر در مدیریت بحران آب
حجت میانآبادی، کارشناس در حوزه دیپلماسی آب و استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، در گفتوگو با صمت بااشاره به سازکار موجود در کشور برای حل بحران آب گفت: نظام سیاستگذاری آب در کشور از یک سازکار مشخص و مدون با اصول اولیه دانش سیاستگذاری پیروی نمیکند و دارای ضعفهای جدی است. گفتنی است، این ضعف به ۶ دهه اخیر بر میگردد. امروز نبود آن سازکار مشخص علمی در شرایط فعلی برای بیشتر کارشناسان و حتی مردم مشهود شده است.
وی افزود: متاسفانه در بحث سیاستگذاری منابع آبی، مکانیسمی حول محور پایش و ارزیابی سازکارها وجود ندارد. برای مثال، هیچ گزارشی درباره عملکرد و نتایج پروژهها، همچنین در حوزه اثربخشی طرحهای کلان که بودجه بسیار بالایی هم برای آنها تخصیص داده شده ، بهگونهای که برای جامعه گویا باشد، منتشر نشده است و حتی خود مسئولان هم بیخبر از نتایج و دستاوردها هستند. در واقع، بودجههایی که برای حل بحران آب در استانها بهویژه سیستان و بلوچستان و خوزستان تخصیص داده میشود، فاقد گزارشی بر نظارت عملکرد هستند.
میانآبادی گفت: تاکنون بیش از ۱۱میلیارد دلار به نام پروژههای آب، خاک و کشاورزی اعتبار از صندوق ملی برداشت شده است. حال این سوال مطرح است که اثربخشی این بودجه چه معضلی را در این زمینه از کشور درمان کرده است؟ موضوع اصلی، میزان بودجهای که هزینه شده نیست، بلکه اثربخشی آن مهم است که در برخی پروژهها تنها شاهد وعدههای عملنشده مسئولان پیش از انجام پروژهها هستیم.
نظارت بر اعتبارات
این کارشناس تاکید کرد: دستگاههای نظارتی باید میزان سودبخشی پروژه در تناسب با اعتبارات ریالی و ارزی هزینهشده را موردارزیابی قرار دهند.
بهگفته وی، برای مثال، طرح آبرسانی ۴۶هزار هکتاری استان سیستانوبلوچستان (بخش سیستان) که با صرف هزینهای بیش از ۸۵۰ میلیون دلار انجام شد، چه سودی داشته و چرا بعد از یک سال بهطورکامل کنار گذاشته شده است و در نهایت، هنوز شهروندان منطقه با کمبود آب دستوپنجه نرم میکنند.
وی گفت: متاسفانه پروژههای بسیاری برای حل بحران آب در سیستانوبلوچستان تصویب و برخی اجرایی شده، اما امروز مشکل آب این منطقه حل نشده است. در مثالی دیگر، طرح ۵۵۰ هزار هکتاری کشاورزی خوزستان و ایلام با صرف هزینههای بالا اجرایی شد که این پروژهها نیز در عمل تاثیری در توسعه کشاورزی منطقه نداشتهاند.
میانآبادی بااشاره به ایرادات مکانیسم موجود گفت: بهنظر میرسد در فرآیند ارزیابی و پایش طرحها و پروژههای آبی، استاندارد قابلقبولی وجود ندارد. در واقع، مهمتر از نوع پروژهها و هزینههای اجرای آن، مشکل اصلی در نبود سازکار ارزیابی و پاسخگویی است. بهطوریکه اگر برای حل مشکل آب، بودجهای تخصیص مییابد، باید بعد از اجرای هر پروژه و در بازههای زمانی مشخص و میاندورهای، فرآیند اجرا و تاثیر سودبخشی آن در نگاه کلان ملی موردارزیابی قرار بگیرد و متولیان در دستگاههای عمومی و نظارتی پاسخگو باشند.
وعدههایی شبیه رویا
میانآبادی بااشاره به بهرهبرداری از آبهای ژرف گفت: درباره آبهای ژرف باید گفت که گاهی برخی وعدههایی که مسئولان میدهند، بیشتر شبیه رویا است که احتمال وقوع آن کمابیش صفر است. پروژه بهرهبرداری از آبهای ژرف نیز بهطورتقریبی شبیه همان پروژههای قبلی است که آوردهای برای مردم ندارد و گرهی از بحران آب باز نمیکند.
استاندارد تدوین پروژههای آبی
وی بااشاره به مدل استاندارد چینش سازکار برای تدوین پروژههای آبی کشور گفت: باتوجه به تنوع اقلیمی کشور و به فراخور موجودی و امکاناتی که طبیعت در هر منطقه و اقلیم در اختیار بشر میگذارد، باید پروژههای متناسب با آن را طراحی کرد. در واقع، تجویز یک نسخه برای همه اقلیمها در کشور امکانپذیر نیست. در اصل، هر نوع اقلیم در کشور شرایط ویژهای دارد که به موجب آن تامین زیرساختها و آب هر منطقه نیز باید منحصربهفرد و مشخص باشد. بنابراین، پیش از تدوین پروژه باید سازکار و نگرش موجود را تغییر داد و با تکیه بر ویژگیهای منطقه و آمایش سرزمین گام برداشت. در حقیقت، برای تحقق اهداف باید بهجای تغییر پروژه و اجرای پروژه جدید، به اصلاح فرآیند پرداخت.
تغییرات اقلیمی و کمآبی
محمدجواد طباطبایی، رئیس انجمن سیستمهای سطوح آبگیر در گفتوگو با صمت و بااشاره به بارشهای نیمه دوم سال کشور و ارتباط آن با پر شدن مخازن سدها گفت: میزان آب مصرفی از سدهای بزرگ طوری محاسبه میشوند که معمولا میتوانند تغییرات آبوهوایی را در طی چند سال تنظیم کنند. بهعبارتدیگر، مخازن سدها بهنوعی تعبیه شدهاند که بارشها و روانابها را برای چند سال نگه میدارند تا طی چند سال بعدی، پاسخگوی نیاز آبی باشند، بنابراین بارشها در عملکرد سدها تاثیرگذار نیستند. چهبسا آبی که مصرف میکنیم، حاصل بارندگیهای چند سال اخیر است. بنابراین، گفتنی است، در ساخت سدها برآورد اولیه آب ورودی در نظر گرفته شده است و عملکرد جداگانهای از بارشها در تامین آب دارند.
وی افزود: اما آن فرآیندی که اکنون شاهدش هستیم و در تامین آب مخازن هم اثرگذار است، این است که متوسط بارندگی در درازمدت مقداری کاهش پیدا کرده، در واقع ۲۵۰ میلیمتری که کشور سالانه باید آب دریافت میکرد، چند سالی است که به ۲۲۰ میلیمتر رسیده است. بهاعتقادمن، کاهش متوسط بارندگیها ناشی از تغییرات اقلیمی است که برنامهریزان باید آن را در نظر بگیرند و الگویی صحیح در مدیریت مصرف آب ارائه کنند.
طباطبایی گفت: علاوه بر کاهش متوسط بارندگی با افزایش سطح زیرکشت که بهتناسب آن میزان مصرف آب در حوزه کشاورزی زیاد شده؛ مجموع این دو عامل شرایط را برای بحرانیتر کردن آب فراهم کرده است. همچنین، صنایع آببر زیادی هم نقش جدی در مصرف آب دارند. باوجود افزایش مصارف آب شهری که کیفیت بالایی هم میطلبد و تغییر اساسی استانداردهای زندگی انسانها، هزینههای آب بالا نرفته است و مایه حیات از ارزش واقعی خود برخوردار نیست. بنابراین، بیشتر از اینها باید مدیریت مصرف آب را در بخشهای کشاورزی، شهری و صنعتی تعدیل کنیم.
روانابهایی که دزدیده میشوند
وی بااشاره به کاهش روانابهای سطحی و باوجود بارندگیها که ناشی از برداشتهای غیرقانونی است، گفت: چند سالی میشود که میزان روانابهای سطحی از کاهش محسوسی برخوردار شدهاند. در حقیقت، باوجود بارندگیهای فراوانی که در برخی از سالها رخ میدهد، روانابها کاهش پیدا کردهاند. احتمال میرود که برداشت غیرمجاز از آنها انجام میشود که علت آن، برداشت مستقیم و غیرقانونی از رودخانههایی است که آب سدها را تامین میکنند. در حقیقت، روانابها وارد سد نمیشوند و بهمنظور مصرف، از رودخانهها پمپاژ میشوند. ناگفته نماند که این پدیده هنوز به اثبات کامل نرسیده و در حال بررسی است.
این کارشناس ادامه داد: افزایش رسوبات هم، بحرانی دیگر است به این شکل که سالانه حجم زیادی از رسوبات وارد سدها میشود. علت آن هم به چرای بیرویه دام برمیگردد که پوشش گیاهی مراتع را از بین میبرند. این فرآیند باعث میشود که هم حوضه آبخیز تخریب و هم حجم مخازن سدها با رسوبات اشغال شود.
بهگفته وی، متهم اصلی، حضور دام زیاد در مراتع است. در حال حاضر ۱۰ الی ۱۵برابر ظرفیت مراتع و پوشش گیاهی آنها از بین رفته است که با بارندگی در این مناطق، رسوبات زیادی وارد آب سدها میشوند.
جمعآوری آب در سطح زمین
طباطبایی درباره اهمیت توسعه روشهای غیرمتمرکز برای تامین آب کشور نظیر سطوح آبگیر گفت: در روش سطوح آبگیر معمولا کنترل رواناب از مبدأ مطرح است و با روشهایی متمرکز نظیر سدسازی در تضاد است. بهعبارتدیگر، آب از همان ابتدا جمعآوری میشود، در حالی که روشهای متمرکز نظیر سدسازی، اجازه جریان آب را تا پاییندست میدهند و با جمع شدن در مخزنی، آن را به مصرف میرسانند. گفتنی است، جاری شدن آب در مسیرهای طولانی، معایبی نیز دارد از جمله؛ تبخیر در طول جریان، افزایش رسوبات سطح و ... .
وی ادامه داد: اگر بخواهیم روزی از روشهای دیگری جز سدسازی بهتامین آب بپردازیم، توسعه سیستمهای سطوح برای تامین آب روش قابلاتکاتری است. در این روش، آب در محل بارش و مبدأ بهرهبرداری میشود و میتوانیم با استفاده از آن، آب بارندگی را مهار کنیم و بهطورمستقیم به مصرف برسانیم. برای مثال، همانگونه که تفکیک زباله در مبدأ روش درستی برای استفاده مجدد است و عدمتفکیک آن، تبدیل به معضلی برای محیطزیست شده است، استفاده از آب باران در مبدأ هم از آلوده شدن آن در طول مسیر و هدررفت زیاد جلوگیری میکند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا برای بکارگیری این روش نیاز است که هر خانه مخزنی برای جمعآوری آب داشته باشد، گفت: برای راهاندازی این سیستم در کشور، تمام خانهها نیازمند مخزن برای جمعآوری آب نیستند. معمولا چنین خانههایی باید در استانهای شمالی که بیشتر روزهای سال بارندگی است، ساخته شوند که برای مصرف آب شرب، روشهای سادهتری را میطلبد. آب باران، پاکترین آب در طبیعت است. در این نوع سیستمها، آب ابتدای بارندگی مورداستفاده شرب قرار نمیگیرد و معمولا اجازه داده میشود که ۱۰ تا ۱۵دقیقه از بارندگی بگذرد و بعد شروع به جمعآوری آب میکنند. بهرهبرداری از سطوح آبگیر، ماهیت سازگارانه دارد که آسیبی برای تامین آب به طبیعت وارد نمیکند.
سخن پایانی
در گذشته روشهای آبیاری کشاورزی متکی به این روش بوده که به آبیاری سیلابی معروف است، البته در هر استانی به زبان محلی آن منطقه با نامی خاص شناخته میشود؛ اما بعدها بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و سدها، جایگزین آن و این روشها کنار گذاشته شد. در حال حاضر که آبهای زیرزمینی ما در معرض خطر است، این روشها میتواند جایگزین استانداردی باشد. متاسفانه سیاستگذاری تامین آب در کشور متمرکز است و هنوز وارد روشهای غیرمتمرکز نشدهایم و همچنان راهکارهای سنتی ادامه دارند.