خاورمیانه درگیر جنگ آب میشود؟
عباسقلی جهانی- عضو سابق شورای جهانی آب
منطقه خاورمیانه کاملا خشک است و در برخی کشورها مثل امارات، کویت یا قطر و عربستان اصلا منابع آب تجدیدشونده نداریم و منطقه فاقد ریزش طبیعی باران و منابع آب تجدیدشونده است. این مسئله موجب میشود با افزایش جمعیت و تقاضای آب و از سوی دیگر محدود و صفر بودن منابع آب تجدیدشونده مسائل پیچیدهای اتفاق بیفتد. مثلا در گذشته انتقال آب از ترکیه به کشورهای عربی مطرح بوده و حتی انتقال آب از طریق قطب جنوب و یخهای شناور به عربستان مطرح است؛ بنابراین میبینیم که موضوع آب در این منطقه تا چه حد مهم و آسیبپذیر است.
اگر مباحث حفظ آب رعایت و دیدگاههای توسعه پایدار در نظر گرفته نشود و همکاریهای لازم صورت نگیرد منطقه بهطور بالقوه مستعد تنش در حوزه آب است. اکنون کشورهای عربی باوجود سرمایههای عظیم نفتی از مناطقی هستند که بیشترین آب را برای تامین نیاز از دریا برداشت میکنند، اما همچنان افزایش جمعیت منطقه را مستعد، تنشهای بزرگ میکند.
طبق پیشبینیهایی که در محافل بینالمللی انجام شده کشورهای منا (خاورمیانه و شمال افریقا) بهعنوان مناطق ایجاد تنش آبی مطرح هستند. از سوی دیگر کشورهایی که دارای منابع نسبی آب هستند برداشتهایی برای توسعه کشور خود انجام میدهند. همیشه تنشها و جنبههای سیاسی در جهات مختلف بر گفتوگو غالب بوده و اکنون نیز جایی برای گفتوگو در منطقه باقی نمانده است. اکنون هر کس به هر میزان که بخواهد از منابع آبهای مرزی و مشترک استفاده میکند، چون معاهدهای هم وجود ندارد و اغلب کشورهای منطقه حتی ایران به کنوانسیون مهمی که در زمینه آب وجود دارد، نپیوستهاند، در حالی که اگر ۵۰ کشور به این کنوانسیون ملحق شوند وجهه بینالمللی پیدا میکند؛ بنابراین در زمینه آب مشترک نیز چون گفتمانی وجود ندارد هر کشوری که امکان بیشتری دارد از منابع آب مشترک استفاده بیشتر میکند و این خود مشکلاتی را در آینده رقم میزند که نمونههایی را در ارتباط با ترکیه میبینیم که چه میزان مسئله عمیق شده، آثار و تبعات زیادی داشته و بهشکل گستردهای خود را بروز میدهد. کشورهای منطقه با برداشت بیش از حد از آب رودهای دجله و فرات در شرایط فقدان دیپلماسی آب و سکوت در این زمینه، سبب شدهاند مناطقی که قبلا تالاب بوده خشک شوند و ریزگردها هم از آثار این مسئله است. اکنون کشورها صرفنظر از وابستگی به منابع آب مشترک، بهطور بالقوه در تنش آبی قرار دارند؛ ضمن اینکه چون در استفاده از منابع آب مشترک گفتمانی وجود ندارد آثار و تبعات آن را در محیطزیست هم میبینیم. اکنون هیچ دریچه باز و چشماندازی دیده نمیشود که عزم سیاسی برای حل موضوع باشد. همه در سخن میگویند آب موضوع جنگ نیست و باید عاملی برای صلح باشد اما واقعیت این است که مسئله آب نیازمند تفکر، تعامل و دکترین است.