عقربه ها ساعت 9:45 دقیقه شامگاه پنج شنبه 30 مرداد امسال را نشان می داد که ماموران ضربت سرکلانتری چهارم پلیس پیشگیری تهران که 4 مامور سوار بر موتور بودند در طرح مبارزه با فروشندگان مواد مخدر، سارقان و اراذل و اوباش در حال گشت زنی بودند که به خودروی پراید سفید رنگی مشکوک شدند.​

ماموران با نزدیک شدن به خودروی پراید راننده را که مرد 30 ساله بود شناسایی کردند، بهرام که در گذشته به خاطر فروش مواد مخدر، شرب خمر و زورگیری دستگیر شده بود از سوی ماموران پلیس شناسایی شد و دستور ایست برای راننده صادر شد.

متهم که به فرار خود ادامه می داد 2 مامور موتور سوار در تعقیب وی بودند تا اینکه متهم پشت چراغ قرمز چهارراهی در منطقه تهرانپارس رسید، متهم وقتی ماموران را در یک قدمی خود دید به صورت دنده عقب شروع به حرکت کرده و 2 مامور موتور سوار را زیر می گیرد و در این صحنه خودرو از روی بدن گروهبان یکم حامد ضابط و ستوان یکم محسن حسینی رد می شود.

در ادامه 2 مامور دیگر که سوار بر موتور بودند به تعقیب پرداخته و موفق به دستگیری بهرام شدند و در ادامه گروهبان یکم حامد ضابط و ستوان یکم محسن حسینی به بیمارستان منتقل شدند اما حامد ضابط 21 ساله ساعت 5 صبح جمعه 31 به شهادت رسید.

خبر داغ :امیرمحمد زند از ماجرای ازدواج پنهانیش پرده برداشت+فیلم

بدین ترتیب بازپرس غلامی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران در محل حاضر شد و بهرام در صحنه جرم ادعا کرد که برای انجام کاری به شمال کشور رفته بودم و در مسیر بازگشت در شهر آمل مردی را به عنوان مسافر سوار بر خودرویم کردم و وقتی به تهران رسیدیم او را خودرو پیاده شد که در همین صحنه ماموران در حال گشت زنی به من مشکوک شدند و چون سابقه دار بودم از ترس تصمیم به فرار گرفتم و در پشت چراغ قرمز متوجه ماموران نشدم و به صورت دنده عقب تصمیم به فرار گرفتم که آنها را زیر گرفتم.

خانواده شهید حامد ضابط خواستار قصاص عامل شهادت پسرشان شدند و بهرام صبح روز یکشنبه 2 شهریور ماه برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و این در حالی بود که در اعترافات ابتدایی ادعا کرده بود که دست خودش نبوده و صداهایی به او دستور داده تا فرار کند.

5 بار بخاطر حمل و نگهداری مواد مخدر و یک بار بخاطر سرقت 7 میلیون 500 هزارتومان به زندان رفتم و آخرین بار 3 سال به خاطر سرقت پول ها زندان بودم، بعد از آژادی توبه کردم و دور خلاف را خط کشیدم و باور کنید نمی خواستم این اتفاقات رقم بخورد.

شب حادثه مواد کشیده بودم و وسایل مصرف مواد مخدر نیز همراهم بود، وقتی پلیس را دیدم و دستور ایست داد ترسیدم و فرار کردم، می دانستم اگر پلیس مرا دستگیر کند به خاطر وسایل مصرف مواد مخدر و مواد مخدری که همراهم بود حتما به زندان می روم و نمی خواستم دوباره از دخترم جدا شوم. باور کنید که یک صدا در سرم می شنیدم که دستور می داد فرار کنم.

بهرام 31 سا له در حالیکه اشک می ریخت گفت: 17 ساله بودم که ازدواج کردم و یک دختر 13 ساله دارم، همه زندگی ام دخترم است و نمی توانم بدون او زندگی کنم، اگر دخترم با خبر شود که یک مامور را شهید کردم دخترم همه زندگیم است و نمی توانم قبول کنم که دیگر نمی توانم با او زندگی کنم. نمی دانم دختر اگر بفهمد که پدرش یک مامور را به شهادت رسانده چه فکری درباره پدرش می کند و این افکار و نگرانی در زندان دوام نمی آورم و از بازپرس پرونده ام می خواهم که مرا هر چه زودتر مجازات کند چون طاقتم تمام شده است.

آن شب با 3 مسافر به تهران آمدم و آنها را در شرق تهران از ماشین پیاده کردم، پس از رفتن مسافران شروع به مصرف حشیش و شیشه کردم تا در مسیر بازگشت به شهرمان خوابم نبرد که همان لحظه 2 موتور گشت پلیس به من مشکوک شدند و دستور ایست دادند، ترسیده بودم که صدایی در سرم دستور داد که فرار کنم و من هم تحت فرمان دستوری که در ذهنم بود پا به فرار گذاشتم اما وقتی به چراغ قرمز رسیدم ترافیک بود و 6 خودرو جلویم قرار داشت، آینه ماشین را دیدم که 2 موتور گشت کلانتری در یک قدمی من هستند به همین خاطر تصمیم به فرار به صورت دنده عقب گرفتم.

متوجه شدم اما فکر نمی کردم برایش اتفاقی افتاده باشد ، بعد از زیر گرفتن 2 مامور وارد یک خیابان شدم که با خودروی پژو 206 سفید رنگی تصادف کردم و 2 مامور دیگر پلیس که با موتور در تعقیبم بودند با شلیک چند تیر هوایی مسیرم را بستند و دستگیر شدم.

خانه ام در یکی از شهرهای شمالی کشور است و چون با ماشین مسافرکشی می کنم و مسافر به تهران می آورم و به شهرمان می برم فکر می کنند که درگیر کار هستم که به خانه نرفتم.

بنا بر این گزارش، متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس غلامی در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

منبع:رکنا