مهاجرتهای ناگزیر اما مخاطرهآمیز
بهتازگی سیدمحمد حسینی، معاون رئیسجمهوری با اشاره به اینکه دولت برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها برنامه دارد، تصریح کرد: باید جاذبهای در روستاها ایجاد شود تا مبدا تولید شوند و روستاییان در آنجا بمانند.
در ایران موج مهاجرتهای گسترده روستاییان به شهرها پس از اصلاحات ارضی آغاز شد و توسعه نامتوازن روند این سیر مهاجرتی را صعودی کرد. گرچه معاون رئیسجمهوری در ادامه صحبتهای خود به این اشاره کرده که عدهای درصدد ناامید کردن مردم هستند اما دقیقا آنچه بر این سیر مهاجرتی شدت بخشیده، ناامیدی بخش وسیعی از روستاییان کشور برای دسترسی به حداقل امکانات معیشتی، رفاهی، آموزشی، بهداشتی و... بوده اما به هر صورت، این سیر مهاجرتی پیامدهایی هم داشته که به باور کارشناسان، یکی از اساسیترین آنها، مسئله امنیت غذایی است.
کشاورزی از نفس افتاده
حمیدرضا رمضانی، کارشناس ارشد آب در گفتوگو با صمت اظهار کرد: از گذشتهها، کشاورزی اصلیترین شغل ایرانیان بوده اما در ۶۰ سال اخیر بخش کشاورزی در ایران ضربههای جبرانناپذیری خورده و تابآوری آن لحظهبهلحظه کم و کمتر شده است. ازجمله دلایل این آسیبها در بخش کشاورزی میتوان به طرح تقسیم اراضی شاه و خرد شدن اراضی بزرگ کشاورزی و ایجاد خرده مالکی در حکومت پهلوی اشاره کرد. نبود هیچ برنامه اصولی، علمی و منسجم کشاورزی در تمام دولتهای بعد از انقلاب و همینطور تغییر کاربری گسترده اراضی کشاورزی در ۲۰ سال گذشته و تبدیل اراضی به ویلا و شهرک از دیگر دلایل تضعیف اقتصاد روستا و کشاورزی در ایران است.
وی اضافه کرد: اما مهمترین و سهمگینترین ضربه به کشاورزی در ایران زمانی بود که شوراهای شهر و روستا در دهه ۷۰ شکل گرفت. افراد بدون هیچ پشتوانه علمی به شوراها راه پیدا کردند و چون درک درستی از کشاورزی و اشتغالزایی و ثروتآفرینی نداشتند، غالبا در نقش دلال وارد عمل شدند و به هر نحوی و باواسطهگری اراضی روستایی و شهرهای کوچک را به شهرنشینان فروختند. در واقع این شوراها عملا روستاها را از شکل روستایی خارج کردند و روستاهای آباد ایران تبدیل به شهرکهایی برای خوشنشینها شد. این مسئله یکی از ضربههای جبرانناپذیر را بر امنیت پایدار غذایی ایران وارد کرد.
مهاجرتهای ناگزیر
رمضانی گفت: در سال ۱۳۵۵ ایران با جمعیتی برابر با ۳۳ میلیون و ۷۰۸ هزار و ۷۴۴ نفر دارای ۴۵۲ شهر و حدود ۹۲ هزار ۷ روستای بزرگ بود و ۷۶ درصد جمعیت ایران روستایی و ۲۴ درصد شهرنشین بودند. درآمد سرانه در سال ۱۳۵۵ معادل ۳۷ میلیون و ۶۳۳ هزار ریال بوده و این نشاندهنده این است که تحرک اقتصاد روستایی در سال ۱۳۵۵ خوب بوده است. در سال ۱۳۹۰ کشور ایران با جمعیتی برابر با ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار و ۶۶۹ نفر دارای ۱۱۳۹ شهر و ۶۱ هزار و ۷۴۸ روستا بود که ۲۸.۵ درصد جمعیت ایران روستایی و ۷۱.۵ درصد شهرنشین بودند.
وی افزود: در سال ۱۳۹۵ ایران با جمعیتی برابر با ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۰ نفر دارای ۱۲۴۵ شهر و کمتر از ۵۹ هزار روستا بود که ۲۶ درصد جمعیت ایران روستایی و ۷۴ درصد شهرنشین بودند. این آمار نشان از این دارد که روستاهای بزرگ ایران، غالبا خالی از سکنه و نابود شدهاند و در حالحاضر در ایران شاهد روستاهای کمتر از ۲۰ خانوار دائم هستیم که فقط نام روستا را به یدک میکشند اما در اصل شهرکهایی برای خوشنشینان است.
بیبرنامگی و برنامههای مخرب
این کارشناس ارشد آب گفت: طبق آخرین آمار سال ۱۳۹۷ تعداد روستانشینان ۲۰ میلیون و ۷۳۰هزار و ۶۲۵ نفر برابر با ۲۵.۹ درصد روستانشین در کشور وجود دارد. با توجه به این آمار در ۴۰ سال اخیر، بیبرنامگی بزرگترین آفت کشور بوده و به حدی اقتصاد جوامع روستایی که تضمینکننده غذا در ایران است، متزلزل شده است. این شرایط به اجبار مردم را مجبور به ترک یا فروش کاشانه و مهاجرت از روستاها شده و در نهایت روستانشینان راه شهرنشینی را پیش گرفتند. این مهاجران به اجبار در شهرهای بزرگ مشغول به کارهای کاذب شدند.
وی با اشاره به اینکه طرح هادی یکی از مخربترین طرحها و پروژههایی بود که موجب شد روستاها ماهیت و اصالت روستایی خود را از دست بدهند، گفت: در این طرح، کوچه باغات تبدیل به گذر با عرض چند متر و کوچه باغات خاکی یا پوشیده از رستنیها تبدیل به آسفالته شدند و روستاهای مولد تولیدکننده محصولات کشاورزی را آهسته و پیوسته تبدیل به شهرکهایی کردند که محل تردد خوشنشینان شود.
رمضانی ادامه داد: همین بیبرنامگی حاکی از آن است که در ایران روزبهروز بر تعداد جمعیت شهرنشین و حاشیهنشین اضافه و روزبهروز از تعداد جمعیت روستایی کاسته میشود. سوءمدیریت موجبشده درآمد سرانه جوامع روستایی بهشدت افت کند و همین نداشتن درآمد پایدار، فروش اراضی کشاورزی را به همراه داشته است. خوشنشینان که هیچ درک درستی از فرهنگ روستا ندارند، اراضی کشاورزی را از روستاییها خریده، به اراضی کوچکتر تقسیم کرده و مشغول به ساخت ویلا شدند و در نهایت با همکاری بعضی نهادهای دولتی مثل جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، بنیاد مسکن، راه و شهرسازی و... روستاها را از گردونه روستا بودن خارج کردند.
وی افزود: با این روند در حالحاضر بسیاری از روستاها تبدیل به شهرکهای اقماری شدند و پر واضح است که در چنین شرایط ناپایداری با ارزشافزودهای که زمین در روستاها پیدا میکند، دیگر تولیدات روستایی نهتنها کاهش نیافته، بلکه به کلی نابود میشود و امنیت پایدار غذایی به خطر میافتد.
رمضانی گفت: اگر دولت برنامهای اصولی و تشویقی برای روستاییان تهیه و تدوین نکند، بدون شک در آیندهای نهچندان دور این معضل که فعلا چراغ خاموش در حال حرکت است، به یک بحران ملی تبدیل خواهد شد و کشاورزی بهطور کلی در ایران نابود میشود. در نهایت اینکه امنیت پایدار غذایی در دنیا بهقدری مهم و حیاتی است که بعضی از کشورهای دنیا واحدی بهنام ارتش امنیت غذایی و ارتش پایدار زیستی ایجاد کردهاند اما اینکه در ایران تعمدا تیشه بر ریشه روستا و کشاورزی زده میشود، عمیقا جای تامل دارد.
روستاهای بیروح
ابوالفضل میرقاسمی، کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری در گفتوگو با صمت درباره تاثیر مهاجرتهای روستایی بر محیطزیست و امنیت غذایی، گفت: در چند دهه گذشته، نسبت جمعیت روستایی و شهری در ایران معکوس شده است. امروز بیش از ۷۰ درصد جمعیت شهرنشین شدهاند و کمتر از ۳۰ درصد ساکن روستاها هستند. بعضی روستاها نیز صرفا تبدیل به خوابگاه شدهاند و کسانی که در شهر توان پرداخت اجاره خانه و مسکن ندارند، روزها در شهر کار میکنند و شبها به روستا رفته و استراحت میکنند؛ بنابراین برخی از روستاها نقش تولیدی خود را هم از دست دادهاند.
میرقاسمی گفت: واژه روستا از ریشه رستن و رویش میآید و وجه تسمیه روستا بیشتر به فعالیتهای کشاورزی و دامپروری برمیگردد؛ بنابراین روستا جایی است که کارهای تولیدی در آن اتفاق میافتد. در حالحاضر روستاها بخش عمده نیازهای غذایی خود را از شهرها تهیه میکنند. در گذشته روستاها بیشتر مایحتاج موردنیاز را خودشان تامین میکردند اما امروزه با تغییر سبک زندگی و بالا رفتن سطح رفاه و بهداشت در روستاها، افراد نیازمند یکسری کالاهایی مثل مواد بهداشتی هستند که در داخل روستا امکان تولید آنها وجود ندارد.
این کارشناس منابع طبیعی گفت: رابطه شهر و روستا، رابطهای دوجانبه است، به این صورت که یکسری منابع از شهر به روستا و یکسری از منابع از روستا به شهر میرود. این ارتباط باید بهدرستی مدیریت شود. بههرحال لازم است یکسری کالاها مانند نهادههای کشاورزی از جمله کود، سم و بذر از شهر بیاید و محصولاتی که بهواسطه این نهادهها تولید میشود به شهر و میادین میوه و ترهبار ارسال شود.
کشاورزی پرخطر
وی تصریح کرد: فعالیتهای کشاورزی ریسک زیادی پیدا کرده است. آفات و بیماریها، خشکسالی، تنشهای گرمایی، گردوغبارها، سرمازدگی و سیل باعث میشود اراضی کشاورزی از بین برود. از سوی دیگر، بیمههای کشاورزی هم خیلی نمیتواند خسارتهای واردشده را جبران کند. با وجود ریسک زیادی که برای فعالیتهای کشاورزی و دامپروری وجود دارد، روستاییان ترجیح میدهند تغییر شغل داده و در بخشهای صنعتی و خدماتی در شهرها مشغول به کار شوند.
میرقاسمی گفت: مهاجرت روستاییان باعث کاهش فعالیتهای کشاورزی میشود و امنیت غذایی به خطر میافتد. با توجه به اینکه نظام بهرهبرداری کشاورزی در ایران عمدتا نظام دهقانی و خانوادگی است و کشت و صنعتها، شرکتهای سهام زراعی و تعاونیهای تولیدی سهم عمدهای در کشاورزی ایران ندارند، بهرهوری در کشاورزی پایین است. از سوی دیگر، یک مانع فرهنگی در بحث تجمیع اراضی و یکپارچهسازی وجود دارد و نمیتوان خیلی مکانیزاسیون کشاورزی و استفاده از ماشینآلات در اراضی را توسعه داد. کشاورزی ما خردهمالکی و معیشتی است و هر خانواده زمینهای کشاورزی کوچکی دارد که هم به تامین مواد غذایی خانواده کمک کرده و هم بخشی از نیاز غذایی کشور را تامین میکند.
عاملی برای ایجاد گردوغبار
وی بیان کرد: ادامه روند افزایشی مهاجرتها از روستا به شهر، وقفه بیشتری در نظام تولیدی کشور ایجاد میکند و کسانی هم که مهاجرت کردند از تولیدکننده به مصرفکننده تبدیل میشوند. بهگفته این کارشناس منابع طبیعی از سوی دیگر، مهاجرت روستاییان باعث رها شدن زمینهای کشاورزی میشود. وی ضمن بیان این مطلب افزود: زمینی که شخمخورده، پوشش گیاهی طبیعی خود را از دست داده و زمانی که زمین رها میشود، به دلیل اینکه محافظی ندارد، تحتتاثیر فرسایش باد قرار میگیرد و ایجاد گردوغبار میکند.
زمینهای سیلخیز
میرقاسمی افزود: زمینهایی که دستکاری شده، بافت طبیعی آنها از بین رفته و درختان پوشش گیاهی برای حفظ خاک ندارند و به همین دلیل، زمین سیلخیز میشود. سیلخیز شدن بهویژه در اراضی دیم که شخمزدن زمین در جهت شیب است، بیشتر میشود، چراکه شیارها آب را هدایت میکنند، خاک شسته شده و تبدیل به رسوب میشود. این رسوب نیز در پاییندست به پشت مخازن سدها میرسد، جمع شده و سد را از حیز انتفاع خارج میکند. همچنین این رسوبات درکانالها و پشت دریچههای آبگیر میرود یا باعث بالا آمدن سطح مزارع و باعث نرسیدن آب کانالها به مزارع میشود. این مسائل اقتصادی و محیط زیستی تنها بخشی از پیامدهای مهاجرت گسترده روستاییان از شهرهاست.
سخن پایانی
کارشناسان از پیامدهای محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی مهاجرت روستاییان به شهرها میگویند و بسیاری از آنها بر این موضوع تاکید دارند که این مهاجرت ریشه در توسعه نامتوازن اقتصادی و اجتماعی دارد. به باور بسیاری از کارشناسان، بهبود توزيع درآمد، افزايش مخارج دولتي در عمران روستاها، کاهش شکاف دستمزد ميان شهر و روستا و همچنين سرمايهگذاري در بخش کشاورزي منجر به کاهش روند مهاجرت به شهرها خواهد شد.