رکود، بلای جان بازار مسکن
ناصر چمنی ـ رئیس سابق کانونعالی انجمنهای صنفی کارگران
بازار مسکن همانند هر بازار دیگری دورههای مختلفی را با ویژگیهای خاص هر دوره پشت سر میگذارد. رکود تورمی بازار مسکن یکی از این دورهها است که معمولا هر چند سال یکبار اتفاق میافتد. بررسی این دوره از بازار مسکن از آن جهت اهمیت دارد که شناخت آن میتواند در تصمیمسازی برای مصرفکنندگان و سرمایهگذاران بازار املاک حیاتی باشد. اینکه به چه صورت رکود بخش مسکن به کاهش نرخ تورمی مرتبط میشود، واقعا عجیب است و باید مسئولان ذیربط به مردم هم بگویند که چطور و با چه فرمولی به این نتیجه رسیدهاند. مسلما صحبت از این جور مسائل، شرایط را بدتر میکند. کاهش نرخ مسکن بهخاطر فعالیت یا سیاستگذاری دولت و وزارت راه و شهرسازی نیست، بلکه بهدلیل رکود معاملات بخش مسکن است، چراکه خرید یا حتی اجاره از توان مردم خارج و یک رکود بیسابقه در بازار مسکن در حال تجربه شدن است. رکود با رکود تورمی، ۲ مبحث جدا از هم است که نباید با یکدیگر اشتباه گرفته شود، بهویژه در بحث مسکن رکود ایجادشده بههمراه افزایش قیمتها باعث شده است تا نرخ رشد مسکن، شیب نزولی بگیرد؛ زیرا بیشتر ساختوسازهای انجامگرفته غیردولتی هستند و سازندگان، با انباشت سرمایههای خود روبهرو شدهاند. در این شرایط، تمایل برای تولید مسکن کاهش یافته است و این بازار همانند سالهای قبل برای سازندگان، سوددهی مناسبی ندارد. کاهش نرخ مسکن در شرایط فعلی، دردی را دوا نمیکند و مشکلات بهنوبه خود باقی مانده است. نرخ مسکن در سالهای اخیر افسار گسیخته و رشد غیرقابلکنترلی داشته، البته در ۵ سال اخیر، مسکن بیش از هزار درصد رشد قیمتی را تجربه کرده است. با پولی که الان بهعنوان پول پیش خانه پرداخت میشود، ۵ سال قبل میتوانستید مسکن خریداری کنید. بنابراین اعتقاد دارم، مدیریتها و تصمیمگیریهای غلط در کشور سبب شده است، مسکن تا این حد و اندازه گران شود.
در این شرایط، حتی با کاهش چند میلیونی قیمتها هم نمیتوانیم از ساماندهی و کاهش نرخ مسکن در کشور صحبت کنیم. زمانی که رشد نرخ مسکن از حقوق کارگران پیشی میگیرد و هزینههای بخش مسکن، سبد معیشتی اقشار کمدرآمد را هدف قرار میدهد، قشر ضعیف با چالشهای زیادی روبهرو میشوند. درحالحاضر، حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور را کارگران تشکیل میدهند که نیاز به یک سرپناه مناسب دارند و نباید تا این اندازه درگیر تهیه یک خانه حداقلی برای خود باشند.از سوی دیگر، نوسانات نرخ ارز نیز هزینههای تمامشده ساختوساز را بالا برده و نرخ مسکن را دستخوش تغییرات منفی و خارج از عرف کرده است. در این شرایط، نمیتوانیم امیدوار باشیم که خریدوفروش مسکن با درصد کمی کاهش قیمت، دوباره به روال عادی خود برگردد. روزهایی بود که میشد با چند سال پسانداز، در کنار استفاده از تسهیلات صاحب خانه شد، اما با حال و هوای این روزها، خانهاولیها باید قید خرید مسکن را بزنند، اعداد و ارقام عجیبی هم گفته میشود، صحبت از صبر ۷۰ ساله یا بیشتر است. شاید بهتر باشد، روی خرید مسکن برچسب رویا چسباند؛ البته اجاره مسکن هم وضعیت مساعدی ندارد، خانه به دوش شدن مستاجرها از این محله به آن محله، خود گویای شرایط نامناسب مستاجران است. متاسفانه همین حالا که بنده در حال مصاحبه با شما هستم، بخش بزرگی از جمعیت کشور از بازار مسکن اخراج شدهاند.
بعد از گذشت ۲ سال از عمر دولت سیزدهم، هیچکدام از وعدههایی که برای ساخت مسکن برای اقشار هدف داده شده، رنگ اجرایی به خود نگرفته و در حد همان شعار باقی مانده است. سیاستگذاریهای یکشبه و سلیقهای و همچنین پاک کردن صورتمسئله، اقدام درستی نیست و کشور ما نیاز دارد تا با هدفگذاری و بهره گرفتن از تجربه افراد شایسته، بازار مسکن را به شرایط باثباتی نزدیک کند.بازار مسکن در ایران بسیار پیچیده است و تاکنون اتفاق خاصی رخ نداده تا بخواهیم به آینده این بازار امیدوار باشیم. همانطور که گفته شد، ساختوساز نیز در وضعیت بغرنجی قرار گرفته و هزینه ساخت در کنار رکود بازار، سازندگان را دلسرد کرده است. در نتیجه، باید همچنان با رکود معاملات، رشد نرخ مسکن و همچنین کاهش ساختوساز دستوپنجه نرم کنیم و منتظر اتفاق دیگری نباشیم.بهطورکلی، مسکن در کشور ما گران شده، اما خریدوفروش مسکن نسبت به سالهای گذشته خیلی کمتر شده است، یک نرخ باورنکردنی روی مسکن گذاشته شده که هیچکس توان خرید آن را ندارد، شرایطی در بازار مسکن بهوجودآمده که دچار رکود شده است و بخش زیادی از جامعه، حتی اگر نگاه سرمایهای هم به مسکن داشته باشند، باز هم نمیتوانند مسکن خریداری کنند؛ همه اینها مربوط به سیاستگذاریهای غلط دولتها است که باید اصلاح شود.