چرا بازار کریسمس در تصرف چینیهاست؟
یکی از مواردی که در سالهای اخیر روی کالاهای کریسمس و دیگر جشنها جلب نظر میکند، درج عبارت «Made in china» روی بیشتر کالاهاست.
این موضوع به حدی فراگیر شده که حتی اگر شاهد عرضه سفرههای هفتسین کوچک چینی هم باشیم چندان جای تعجب ندارد.
میتوان گفت بازار شب کریسمس و مراسم و جشنهای ملی و آیینی مختلف در ایران به نوعی تبدیل به عرصه جولان تولیدات چینی شده است؛ کالاهایی که با توجه به برخی از آنها ما را به این فکر میاندازد که برای عرضه کالایی به این سادگی که در یک کارگاه کوچک و بدون ابزار و تجهیزات خاص میتوان نمونه آن را تولید کرد، چه نیازی به واردات است؟
بدون شک این موضوع مختص بازارهای ایران و فقط مربوط به بازارهای شب کریسمس نیست.
درواقع چین با نوع نگرشی که در سالهای طولانی خود در بازارهای بینالمللی به تولید و صادرات داشته، توانسته با وجود اعمال تمام محدودیتها و ممنوعیتهایی که در کشورهای مختلف برای واردات کالاهای چینی وجود دارد، اقتصادهای بزرگ را نیز تحت تاثیر قرار دهد و بسیاری از بازارها را به تصرف خود درآورد.
یکی از دلایل موفقیت چینیها در این زمینه مربوط به شناخت کافی آنها از نیاز بازارهای مختلف است.
تجارت امروز دنیا نشان داده تولید زمانی میتواند دارای بیشترین صرفه اقتصادی باشد که با توجه به نیاز بازار انجام شود و تولیدکننده نیز با حداکثر توان به فعالیت بپردازد.
با این استدلال به این نتیجه خواهیم رسید که تولیداتی از این دست اگر هم در کشور ما انجام شود به دلیل کمبود تقاضا در بازار و فصلی بودن بازار آن، هیچگاه نمیتواند از نظر هزینههای تمامشده سهم مناسبی از بازار را از آن خود کرده و با کالای چینی رقابت کند.
چین طی سالهای اخیر با استفاده از نیروی کار متناسب، تولید انبوه و بازاریابیهای گسترده و کاهش سود توانسته مسیر و هدف خود را در بازارهای بینالمللی بهدرستی مشخص و خریداران را به سوی خود جلب کند.
این برنامهریزی و حرکت به سوی اهداف تعیینشده تجاری تا حدی صحیح بوده که حتی قدرت بزرگ اقتصادی و تجاری مثل ایالات متحده نیز نتوانسته با سیاستهای محدودکننده خود، چین را از این مسیر منحرف کند.
فاصله تولید ما از کشوری مانند چین در این زمینه بسیار زیاد است. درواقع تفاوت در این موضوع به قدری زیاد است که کالای وارداتی چینی با وجود آنکه با نرخ امروز دلار خریداری میشود، باید برای آن هزینههای حمل و گمرک پرداخته شود و برای رسیدن بهدست خریدار از چند واسطه میگذرد باز هم نرخ تمامشدهای کمتر از نمونه داخلی همین کالا دارد و به همین دلیل نیز همواره خریداران خود را در بازار دارد.
حمایت از تولید نمیتواند از مسیر غیرمنطقی آن صورت گیرد و به همین دلیل حتی اگر مسیرهای قانونی واردات از چین را برای کالاهای مختلف مسدود کنیم، نیاز موجود در بازار برای کالای با نرخ پایینتر، روزنههای ورود این کالاها را به بازارهای داخلی ما باز میکند.
در نهایت اینکه زمانی میتوانیم در تولید این قبیل کالاها، شانهبهشانه چین حرکت کنیم که همان برنامهریزیها و سیاستگذاریها را در تولید در پیش بگیریم.
در غیر این صورت باید مانند بسیاری کشورها بپذیریم کالاهایی از این دست در بازار ما از طریق تولیدکنندگان چینی تامین شود.