نظام بودجهریزی در اکوسیستم دانشبنیان تغییر کند
شرکتهای دانشبنیان نقش مهمی در رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال برای فارغالتحصیلان دانشگاهی در هر نقطهای از جهان ایفا میکنند. اکنون باوجود شعار «تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین» این روزها کسی نیست که اهمیت اقتصاد دانشبنیان را نداند یا دستکم نقلقولی از مسئولان در این ۱۰ ماهه گذشته سال ۱۴۰۱ نشنیده باشد.
کمابیش همه ما می دانیم که دانش بنیان ها «موتور محرکه اقتصاد» در هر کشوری هستند. در برخی موارد هم وقتی که صحبت از پیشرفت غربی ها و قوانین نظام مند آنها در اقتصاد می شود، باید گفت آنها تاریخچه و کارنامه قابل قبولی در توسعه اکوسیستم دانش بنیان داشتند و مسئولان شان تنها به دادن شعارهای توخالی بسنده نکردند؛ صمت بااشاره به جزئیات بودجه ۱۴۰۲ برای دانش بنیان ها با محوریت اشتغال استان ها به گفت وگو با مهدی عبایی، رئیس پارک علم و فناوری استان البرز پرداخت.
بودجه ریزی عادلانه شود
شرکت های دانش بنیان پیشران اصلی برای دستیابی صنعتی شدن پژوهش ها است؛ در واقع وظیفه اصلی شرکت های دانش بنیان انجام پژوهش های کاربردی است و در عمل به این طریق می توانند با حداقل سرمایه گذاری رشد کنند و به شرکت هایی با سودآوری بالا تبدیل شوند. یکی از بخش های مهم لایحه بودجه در بخش تولید، پیش بینی امکان ایجاد صندوق پیشرفت و عدالت در تمام استان های کشور است. در واقع، دولت سیزدهم با این استدلال که علاوه بر تمرکززدایی، هر استان باید بتواند براساس مزیت ها و سند آمایش سرزمین خود رشد پایدار اقتصادی خود را دنبال کند، لزوم تاسیس این صندوق ها در قالب بودجه ۱۴۰۲ به منظور حمایت و رشد متوازن اقتصادی استان های کشور را به میان آورد. در مجموع برای این صندوق ۳۱ هزار میلیارد تومان، یعنی برای هر استان به میزان یک هزار میلیارد تومان منابع دیده شده است؛ منابعی که به قول دولت و رسانه های دولتی اگر اهرم دانش بنیان ها شوند تا چند برابر می توانند به حل مشکلات تولید و رشد پایدار اقتصادی استان ها کمک کنند. گفتنی است، این شرکت ها قابلیت توسعه بسیاری دارند و در عمل هدف اصلی کشور نیز هدایت دانشجویان به سمت ایجاد شرکت های دانش بنیان است، بنابراین تلاش های بسیاری برای میزان موفقیت این شرکت ها و توسعه آنها انجام می شود که یکی از مهم ترین فعالیت ها، ایجاد مراکز رشد و پارک های علم و فناوری است. مهدی عباسی، رئیس پارک علم و فناوری استان البرز در گفت وگو با صمت بااشاره به رقم بودجه تخصیص داده شده برای تولید دانش بنیان و فرآیندهای اشتغال آفرین در لوایح بودجه ۱۴۰۲ معتقد است: نظام بودجه ریزی در توسعه اکوسیستم دانش بنیان باید به عنوان یک اصل برای دولت در نظر گرفته شود. شرح کامل این گفت وگو را در ادامه می خوانید.
باتوجه به موارد یادشده، به نظر شما روند تخصیص ۳۱ هزار میلیارد تومان بودجه به این صندوق به تفکیک هر استان تا چه میزان منطقی و با اصول توسعه اکوسیستم دانش بنیان همخوانی دارد؟
در رابطه با تبصره ۱۸ بودجه ۱۴۰۲ باید گفت، بهتر این است به جای تقسیم ۳۱ هزار میلیارد تومان بودجه به تفکیک هر استان برای افزایش تولید با توان دانش بنیان ها، در اختیار یک مجموعه ای نظیر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری یا صندوق نوآوری و شکوفایی قرار داده شود تا براساس طرح ها و اولویت ها به دانش بنیان ها اختصاص یابد.
به طورکلی تخصیص یکسان بودجه به یکایک استان ها این الزام را به وجود می آورد که ورودی مالی در نظر گرفته شده باید ظرف مدت یک سال خرج شود و از آنجایی که در بسیاری از استان ها نگرانی مازاد بودجه در پایان سال وجود دارد، به طرح هایی ورود می کنند که ممکن است بازدهی لازم را نداشته باشد.
در این شرایط تنها به جای مدیریت تولید، جذب و خرج مبالغ از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. در چنین شرایطی، رقابت منفی میان استان ها به وجود می آید که به نفع اکوسیستم دانش بنیانی نیست و ممکن است موازی کاری های بسیاری شکل بگیرد.
به اعتقاد من، اعتبارات باید در راستای نیازمندی های استان ها با در نظر گرفتن توان بومی آنها اختصاص داده شود؛ متاسفانه تخصیص یکسان بودجه منجر به ایجاد رقابت ناسالم می شود. نزدیک به ۷ هزار شرکت دانش بنیان در کشور داریم که ۵ هزار تای آن در تهران مستقر هستند.
به همین دلیل نمی توانیم تهران را با یک استان محروم نظیر ایلام مقایسه کنیم، همچنین برخی استان ها صنعتی نیستند و قابلیت صنعتی شدن را هم ندارند. به طورمعمول این استان ها بهتر است در حوزه های دیگری نظیر فرهنگ و صنایع خلاق فعالیت داشته باشند، به همین دلیل شاید نیازمند بودجه کمتری نسبت به استانی است که دانش بنیان های صنعتی بیشتری در آن مستقر هستند.
بنابراین تخصص یکسان بودجه به همه استان ها بدون در نظر گرفتن ظرفیت های صنعتی و غیرصنعتی یک اشتباه محض است.
باتوجه به اینکه در بسیاری موارد این بودجه ها به عنوان اهرام بانکی در نظر گرفته می شود، دانش بنیان ها توان استفاده از آن را به لحاظ نداشتن شرایط دریافت وام ندارند، به نظر شما معضل اصلی برای تخصیص این میزان عدد و ارقام به اکوسیستم دانش بنیانی چیست؟
موضوع دیگری که از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، تحقق بودجه های تخصیص داده شده از کانال نظارتی پیگیری شود. برای مثال در سال گذشته متاسفانه مبالغی که داده شد، درد زیادی را از دانش بنیان ها رفع نکرد، چرا که آنها به سد محکمی به نام بانک برخورد کردند و بانک ها همکاری و کارآیی لازم را نداشتند و به طورمعمول تمام این بودجه به دانش بنیان ها تخصیص داده نمی شود. به اعتقاد من، دلیل این فرآیند به سنتی بودن بانک ها برمی گردد. نظام بانکداری در کشور به اقتصاد دانش بنیان ها اعتقاد ندارد، چرا که هنوز دارایی های نامشهود برای بانک یک مولفه تعریف نشده است.
این موضوع را هم باید مدنظر داشت که بیشتر فعالان دانش بنیان صاحب دارایی های نامشهود هستند تا دارایی های مشهود؛ در تشریح تفاوت دارایی های مشهود و نامشهود خوب است با این مثال شرح داد؛ تصور کنید اگر یک شرکت دانش بنیان موفق به تولید محصولی فناورانه و خلاقانه می شود، به گونه ای که به تصمیم معاونت علمی و صندوق نوآوری شکوفایی و پارک های علم و فناوری صلاحیت حمایت مالی برای توسعه کسب وکار خود را دارد و از طرفی هم این اطمینان حاصل شده است که می تواند بازگشت سرمایه را در مدت زمان مقرر داشته باشد، اما متاسفانه در بانک ها این فناوری ارزش ریالی ندارد و به طورمعمول برای تضمین خواهان دریافت سند ملک و دیگر تضامین شناخته شدن هستند. در واقع، تولیدات فناورانه که زمان زیادی برای خلق آن صرف شده، از ارزش مالی خاصی برای تضمین برخوردار نیست.
به عبارت دیگر، دانش فنی برای بانک ها تعریف نشده و سند خانه و ملک از دانش بنیان بودن افراد مهم تر است. برای مثال اپلیکیشن هایی که ترابرد مالی بالایی دارند، آنها دارایی شان نامشهود است که اتفاقا از برخی دارایی های مشهود از ارزش مالی بالاتری برخوردار و چنین سازکاری در دنیا تعریف شده است.
بنابراین، تنها تصویب مبالغ و اعداد و ارقام در قالب بودجه برای توسعه اکوسیستم دانش بنیان در کشور کافی نیست، اجزای این اکوسیستم باید به گونه ای همراستا با یکدیگر باشند که دست کم به دقت دانش بنیان هایی که نیازمند تمکن مالی برای توسعه و تولید هستند، برسد، اما متاسفانه با سیستم بانکداری فعلی کشور، فرآیند مفیدی با هدف افزایش اشتغال انجام نمی گیرد. بانک ها به قدری در اجرای سازکار حسابداری همیشگی و البته منسوخ خاص خود تاکید دارند که در نهایت فرقی میان یک فرد معمولی با افرادی که در قالب شرکت های دانش بنیان و به منظور افزایش تولید فعالیت می کنند، وجود ندارد.
اگر می خواهیم اتفاق درخوری برای شرکت های دانش بنیان برای توسعه اشتغال بیفتد، تنها راهش این است که بانک ها بخشی از دارایی های نامشهود را به عنوان تضامین بپذیرند.
ارزیابی شما از روند بودجه ریزی در اکوسیستم دانش بنیان و فیلترهای نظارتی برای تخصیص بودجه چیست؟ به عبارت دیگر، روند کارشناسی در سازمان برنامه بودجه تا چه میزان منجر به توزیع عادلانه بودجه در میان اجزای اکوسیستم دانش بنیانی شده است؟
در اصل بودجه ریزی یکی از معضلات اصلی دانش بنیان ها است که دامنگیر پارک های علم و فناوری هم شده است. انتظار می رفت باتوجه به اینکه شعار سال «تولید،دانش بنیان و اشتغال آفرین» است؛ چنین مشکلاتی رفع شوند؛ اما همچنان بودجه ریزی از سوی سازمان برنامه وبودجه تنها در حد چند درصد افزایش داشته است.
برای مثال اگر یک پارک علم و فناوری رقمی به عنوان بودجه در سال نخست فعالیت خود دریافت می کرد، متاسفانه عدم سنجش کیفی، منجر به تخصیص اعتبارات ناعادلانه می شود و طبق یک روند درصدی، میزان اعتبار، فارغ از عملکرد مجموعه در سال های آتی افزایش پیدا می کند؛ همچنین اگر مجموعه ای نقش جدی در تولید و ثروت کشور داشته، مورد اغماض قرار می گیرد و این در میزان بودجه دریافتی سال های آتی تاثیری ندارد، همچنین اگر مجموعه ای هم نقش چندانی در شاخص های تولید نداشته باشد، همان میزان درصد افزایش اعمال می شود.
به صراحت می گویم افرادی که به عنوان کارشناس در سازمان برنامه و بودجه وظیفه تعیین اعداد و ارقام را برعهده دارند، حقوق کاری را دریافت می کنند که در اصل انجامش نمی دهند، چرا که هیچ ارزیابی از روند فعالیت پارک های علم و فناوری و دیگر مجموعه های دانش بنیانی در کشور وجود ندارد و برای هرکدام براساس همان بودجه سال نخست سال به سال طبق درصدی افزایش پیدا می کند. گفتنی است، به شکل معمول این بودجه ها براساس ارتباطاتی که میان مدیران پارک های علم و فناروی با سازمان مدیریت و بودجه وجود دارد، تعیین و تکلیف می شود و هیچ ارزیابی کیفی انجام نمی گیرد. به عبارت دیگر، اگر ارتباطات وجود داشته باشد؛ این افزایش بودجه اتفاق می افتد. در غیر این صورت، هر چقدر هم که مجموعه ای فعال و در راستای اقتصاد دانش بنیان فعالیت کرده باشد، چون نظارت کیفی وجود ندارد، افزایش بودجه ای هم شکل نمی گیرد. از آنجایی که سال اقتصاد دانش بنیان است، باید بودجه براساس درآمدهای دانشی برنامه ریزی شود.
به نظر شما، راهکار موثر در این زمینه چیست؟
باید بودجه ریزی عملیاتی داشته باشیم؛ اینکه اگر میزانی از بودجه به پارک علم و فناروی تخصیص داده می شود، باید مواردی نظیر اینکه در طول یک سال، چه رویدادهایی برگزار شده یا چند شرکت استارت آپی و دانش بنیان در محل پارک مستقر هستند، حتی اینکه پارک موردنظر چقدر در حمایت دانش بنیان ها نقش مستقیم و غیرمستقیم داشته و مواردی از این قبیل، می تواند شاخص های مهمی در تخصیص بودجه برای مجموعه های خرد و کلان دانش بنیانی به حساب بیاید. به اعتقاد من، نبود شفافیت در بودجه ریزی به ویژه در ابعاد خرد نظیر پارک های علم و فناوری مهم ترین معضل این بخش است، وقتی به پارکی ۱۰۰ میلیارد تومان و به پارکی دیگر ۵ میلیارد تومان تخصیص داده می شود، بنابراین میزان تولید و عملکرد پارکی که ۱۰۰ میلیارد دریافت کرده، باید به اندازه همان رقم باشد، نه اینکه فقط هر سال درصدی بنا به فراخور رقم نخستی که تخصیص داده شده است، در نظر گرفته شود. این شکاف باعث شده که هزینه های یک پارک به هدر برود و پارکی دیگر برای رویدادهای خود با مشکل مواجه شود.
در کل، اصلاح نظام بودجه ریزی پارک های علم و فناوری باید به عنوان یک اولویت مهم در سازمان برنامه و بودجه کشور مدنظر قرار داده شود. متاسفانه روال غیراستانداردی در این زمینه حاکم است و کارشناسی که کوچک ترین اطلاعاتی از این اکوسیستم ندارد، در بهارستان برای اجزای گوناگون در استان ها تصمیمات مالی می گیرد.
سخن پایانی
همان گونه که در این گفت وگو مطرح شد، بودجه های تخصیص داده شده فارغ از هر رقمی که باشند، در درجه نخست، زمانی به کمک شرکت های دانش بنیان می آیند که نظام بانکداری اقتصاد دانش بنیان را به رسمیت بشناسد و این روند باید نه فقط در کلام و کاغذ، بلکه در عمل اجرایی شود. به گفته بسیاری از فعالان اکوسیستم دانش بنیان، مهم ترین بخشی که دولت در تبصره ۱۸ باید در نظر بگیرد، این است که همتراز با دارایی های مشهود، برای دارایی های نامشهود فناورانه هم ارزش قائل شود و از طرفی، بانک ها هم این دارایی ها را به عنوان سند تضمین وام، موردپذیرش قرار دهند. افراد عادی بدون هیچ فعالیت تولیدی به راحتی وام می گیرند، اما دانش بنیان ها چون تضامین بانکی ندارند، متاسفانه نمی توانند از بودجه های تخصیص داده شده بهره لازم را ببرند.