-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->مهدیه قائم‌مقامی

حراج آسمان

مهدیه قائم‌مقامی-کارشناس شهرسازی

حراج آسمان

شاید شما هم مانند من گاهی بیندیشید در آینده ‌ ای نه ‌ چندان دور، آسمان شهرم چگونه می ‌ شود؟ سال ‌ ها است که در محلات قدیمی و جدید شهر، شاهد کنده شدن ساختمان ‌ ها از زمین و عروج ‌ شان به آسمان هستیم. خانه ‌ های ویلایی جای ‌ شان را به آپارتمان ‌ های بدقواره داده ‌ اند. در کوچه ‌ پس ‌ کوچه ‌ های شهر که قدم بزنیم، به ساختمان ‌ هایی به ‌ اصطلاح مدرن برمی ‌ خوریم که حاصل زحمات مهندسان فنی و مسلط بر مسائل شهری و معماری هستند و مهم ‌ تر از آن، نظارت دقیق شهرداری است که با بررسی تمام جوانب مسائل، اجازه ساخت را داده ‌ اند، اما نمی ‌ دانم چرا این ‌ گونه که قد برافراشته ‌ اند، نگاه ‌ شان به مردمان این شهر تحقیرآمیز است.

با اندیشه به این موضوعات درمی ‌ یابیم که تراکم ‌ فروشی دیگر چه صیغه ‌ ای است؟ به سال ۱۳۶۸ برمی ‌ گردیم؛ جایی که دولت تصمیم گرفت، شهرداری شهرهای بزرگ خودکفا شوند و از این ‌ رو برای کسب درآمد، به آنها اجازه فروش تراکم ساختمانی برمبنای طرح ‌ های جامع و تفضیلی تعیین ‌ شده را داد. به ‌ عبارت ‌ دیگر، دولت به ‌ دست خود، شهر را به ارزش مبادله تبدیل کرد. شهرداری ‌ ها بدون برنامه ‌ ریزی برای درآمدهای پایدار خود، رو به تراکم ‌ فروشی آوردند و دلایلی که برای توجیه آن مطرح می ‌ کنند، بدین ‌ شرح است: به ‌ جای اینکه شهر و همه زمین و باغ ‌ ها را زیرساخت ببریم، همین ساخت ‌ وسازها را ارتفاع می ‌ دهیم و سایر فضاها، برای ارائه خدمات باقی خواهند ماند.

همچنین، قانونی جلوه دادن تراکم ‌ فروشی باعث شد که شهرداری به کار خود ادامه دهد، به ‌ طوری ‌ که در سال ۹۳ به ‌ ترتیب ۸۰ و ۷۰ درصد از درآمد شهرداری تهران و اصفهان، طبق گزارش ‌ ها از طریق تراکم ‌ فروشی تامین می ‌ شد.کمی که عمیق ‌ تر به مسئله نگاه کنیم؛ 2 سوال در ذهن نقش می ‌ بندد که آیا کسب درآمد از بلندمرتبه ‌ سازی ساختمان ‌ های مسکونی و تخریب مستمر خانه ‌ هایی، گاهی با عمر ۱۵ سال و کمتر، توجیه خوبی برای تامین بودجه یک ‌ نهاد عمومی مدیریتی و خدمات ‌ رسان شهری است؟ و دوم اینکه آیا شهرها با فروش تراکم اداره می ‌ شوند یا اخذ شارژ؟

باتوجه به آنکه تراکم جمعیتی و ساختمانی شهر در زمره مهم ‌ ترین شاخص ‌ های تاثیرگذار بر کالبد و روح شهر هستند، تعیین تراکم ضمن آنکه در ارتباط با مسائل اقتصادی، زیست ‌ محیطی و کالبدی شهر قرار می ‌ گیرد، از نظر اجتماعی نیز، دارای اهمیت قابل ‌ توجهی است؛ می ‌ توان از بین رفتن خط آسمان، اغتشاشات بصری، روابط غیرصمیمی افراد، معاشرت خشک مردم با یکدیگر، ایجاد سروصدا، نارسایی ‌ های روانی، گرانی نرخ زمین و اجاره خانه، از دست دادن حریم خصوصی زندگی و پوشیده از چشم دیگران، امکان بروز اختلاف بین جمعیت، بروز ناراحتی ‌ های عصبی، بزهکاری، جنایت، افزایش مخاطرات بهداشتی مانند ناراحتی ‌ های قلبی، سرطان و بروز بیماری ‌ های واگیر و امثال آنها را از مصادیق این موضوع دانست.اما خشت اول از آنجا که کج نهاده شده، اصفهان نیز از این برنامه تصویب ‌ شده بی ‌ نصیب نمانده و در رقابت با شهرهای دیگر بعد از تهران، رتبه دوم را به ‌ دست آورده و نتیجه اصلی این رقابت، سلب آسایش شهروندان و آشفتگی سیمای شهر و آسیب رساندن به حس زیبایی ‌ شناسی مردم
است.این نکته شایان ‌ ذکر است که شهرها امروزه به ‌ دست سرمایه ‌ داران و به ‌ شکلی سودجویانه اداره می ‌ شوند. شهرهای ما جای آزمون ‌ وخطا نیستند و باید کاملا تخصصی اداره شوند. از این ‌ رو، باید در برنامه ‌ های درازمدت تراکم ‌ فروشی را به حداقل ممکن رساند و از سوی دیگر باید، بین اخذ عوارض ساخت ‌ وساز و فروش تراکم، حدفاصلی تعیین کرد، زیرا این دو مطلب، کاملا با یکدیگر متفاوت
هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین