-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->شهناز نوایی

چالش‌های اشتغالزایی در معدن

شهناز نوایی-کارشناس و فعال معدن

چالش‌های اشتغالزایی در معدن

بخش معدن ظرفیت اشتغال بالایی دارد، البته به ‌ شرط اینکه شرایط لازم برای بهره ‌ بردار فراهم باشد. یکی از بزرگ ‌ ترین عواملی که مانع رشد کسب ‌ وکار و رونق معدن می ‌ شود، مشکل قدیمی حمل ‌ ونقل است. فعالیت معدنی به جاده و زیرساخت نیاز دارد تا دسترسی بهره ‌ بردار به بازار فروش تسهیل شود، اما دولت تاکنون برای حل این مشکل کمک چندانی نکرده است.

نبود جاده یا مسیر مناسب، استهلاک ماشین ‌ آلات به ‌ ویژه لاستیک، هزینه بالای سوخت، فرسودگی وسایل حمل ‌ ونقل و مشکلاتی ازاین ‌ دست باعث می ‌ شود که بهره ‌ بردار برای رساندن محصول خود به بازار با مشکلات عدیده ‌ ای دست ‌ به ‌ گریبان شود، ازجمله اینکه صاحبان وسایل حمل ‌ ونقل یا اصلا قبول نمی ‌ کنند که مسیر طولانی را از معدن تا بازار فروش طی کنند یا هزینه ‌ های سرسام ‌ آوری طلب می ‌ کنند که مقرون ‌ به ‌ صرفه نیست.

از سوی دیگر، فعالیت معدنی همواره با مزاحمت ‌ هایی از جمله معارضان محلی یا ارگان ‌ ها و سازمان ‌ هایی مانند محیط ‌ زیست، منابع طبیعی و امثال آن روبه ‌ رو است که مشکلات عدیده ‌ ای ایجاد می ‌ کنند و حتی کار را به تعطیلی می ‌ کشانند. اگر با مساعدت دولت و همکاری نهادها و سازمان ‌ های ذی ‌ ربط این چالش ‌ ها برطرف شود، معدن از نظر سوددهی بهترین محل کسب ‌ وکار و ایجاد اشتغال است.جدا از توان و ظرفیت بالای معدن در اشتغال مستقیم، این حوزه به ‌ شکل غیرمستقیم هم موجب رونق و آبادانی آن محل می ‌ شود. شاهد مثال اینکه امروزه در کنار بیشتر معادنی که در مناطق بیابانی یا محروم احداث ‌ شده ‌ اند، شهرها یا شهرک ‌ های آبادی به ‌ وجود آمده ‌ اند.بدیهی است که رسیدن به این نقطه، کمک دولت را می ‌ طلبد، اما متاسفانه تاکنون حمایت لازم انجام نگرفته است. هر مدیری که می ‌ آید، به ‌ دلخواه، تصمیمات جدیدی اتخاذ و بایدها و نبایدهایی دیکته می ‌ کند. مرتب قوانین دست ‌ وپاگیر وضع و به ‌ صورت دستورالعمل، بخشنامه و مانند آن ابلاغ می ‌ شود که مشکلات را بیشتر و پیچیده ‌ تر از قبل می ‌ کند.

درباره بحث اشتغال ذکر یک نکته ضروری است. بخش معدن همواره با ایرادی روبه ‌ رو است که دهان ‌ به ‌ دهان می ‌ چرخد. می ‌ گویند اگر تولیدات معدنی به ‌ صورت خام در معرض فروش یا صادرات قرار نگیرند، فرصت بیشتری برای اشتغال به وجود می ‌ آورند.در پاسخ به این ایراد باید 2 موضوع را در نظر گرفت؛ اول اینکه هر ماده ‌ ای که استخراج می ‌ شود تا حدی فرآیند فرآوری را طی می ‌ کند و کاملا خام نیست. در واقع، وقتی ذخیره سنگ معدن به ‌ صورت کیوب بریده می ‌ شود، مرحله اولیه فرآوری را پشت ‌ سر گذاشته است، هرچند معمولا مسیر فرآوری به ‌ طورکامل طی نمی ‌ شود، چون این کار پیچیدگی ‌ های خاص خود را دارد.البته مسلم است که اگر بهره ‌ بردار بتواند محصولی را فرآوری کند، هم زمینه اشتغال بیشتری فراهم می ‌ کند و هم از نظر اقتصادی، برایش به ‌ صرفه ‌ تر است، اما این کار به سرمایه زیادی نیاز دارد. برای مثال درباره معدن سنگ ساختمانی، می ‌ توان گفت چیزی معادل 2 برابر سرمایه اولیه لازم است تا کارخانه یا کارگاهی برای سنگبری احداث شود و به بهره ‌ برداری برسد.دیگر اینکه بیشتر اوقات، ماده فرآوری ‌ نشده، مشتریان بیشتر و بهتری پیدا می ‌ کند. به ‌ عنوان مثال، خریدار سنگ ساختمانی ترجیح می ‌ دهد باتوجه به نیاز و نوع مصرف، کیوب ‌ ها را با ضخامت ‌ های مختلف برش دهد یا با تیپ و فرم خاصی صیقل بدهد؛ برای همین بازار به محصول خام گرایش بیشتری نشان می ‌ دهد.

نکته پایانی درباره بحث اشتغال این است که مسئولان و تصمیم ‌ گیران باید از توان و تخصص تشکل ‌ های معدنی و نمایندگان بخش خصوصی، کمک و مشورت بخواهند تا فعالیت در بخش معدن تسهیل شود، دسترسی به امکانات گسترش پیدا کند و کارها روان و بدون دست ‌ انداز پیش برود.خاطرم هست، پیش ‌ تر جلساتی در وزارتخانه برگزار می ‌ شد که نمایندگانی از سنگبری ‌ ها، بهره ‌ برداران و کارشناسان بخش خصوصی را دور هم جمع می ‌ کرد و فرصتی برای همفکری بود. پیشنهاد می ‌ کنم که این نشست ‌ ها دوباره برگزار شود تا با بحث و گفت ‌ وگو بتوان به تصمیماتی سازنده رسید.زیرا قوانین و دستورالعمل ‌ هایی نسنجیده از سوی مدیران و مسئولانی که اغلب آشنایی چندانی با بخش معدن ندارند، آسیب ‌ های فراوانی به این حوزه وارد می ‌ کند و معدنکاران را از ایفای نقش در رونق اقتصاد و کمک به رشد و توسعه کشور بازمی ‌ دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*