خویشتنداری کلید حل مشکلات امروز خاورمیانه است
کمتر کسی تصور میکرد که دامنه تنشهای نظامی اکتبر ۲۰۲۳ میان فلسطین و رژیم صهیونیستی چنین به تمام منطقه خاورمیانه بکشد. کار به جایی رسیده که اکنون چشمانداز روشنی برای صلح مشاهده نمیشود. حتی اختلافنظر میان واشنگتن و تلآویو که شرکای استراتژیک هم به حساب میآیند درباغره آینده غزه و کرانه باختری کاملا مشهود است.
کمتر کسی تصور میکرد که دامنه تنشهای نظامی اکتبر ۲۰۲۳ میان فلسطین و رژیم صهیونیستی چنین به تمام منطقه خاورمیانه بکشد. کار به جایی رسیده که اکنون چشمانداز روشنی برای صلح مشاهده نمیشود. حتی اختلافنظر میان واشنگتن و تلآویو که شرکای استراتژیک هم به حساب میآیند درباغره آینده غزه و کرانه باختری کاملا مشهود است. در این باره علی بیگدلی، کارشناس روابط بینالملل میگوید: «در طول یک قرن گذشته، هیچگاه خاورمیانه چنین به جنگی همهگیر نزدیک نبوده است. چنان تنشها بالا رفته که هر محاسبه اشتباهی میتواند ناگهان همه چیز را دگرگون کند. این امر بهویژه برای کشور ما از اهمیت بیشتری برخوردار است.»آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی صمت با این کارشناس مسائل بینالملل است.
تنشهای خاورمیانه به حدی رسیدند که هر لحظه کشمکشها وارد سطح تازهای میشود. در میانه بحرانی که از ۷ اکتبر آغاز شده، چه تصویری از این تنشها میتوانید ترسیم کنید؟
متاسفانه همانطور که شما هم اشاره کردید سطح تنشها و درگیریها لحظه به لحظه در حال افزایش است. این افزایش فزاینده سطح درگیریها بر میزان نگرانیها هم در ایران، هم در کشورهای منطقه و هم دیگر کشورهای جهان افزوده و مشاهده میکنیم که دولتهای امروز جهان اغلب با هراس به تنشهای نظامی اخیر نگاه و دائم از گسترش سطح آن ابراز نگرانی میکنند. در این فضای بهاصطلاح گرگومیش، آغاز یک جنگ بزرگ و واقعی از همیشه نزدیکتر بهنظر میرسد.
ایالات متحده و دولت آن، چه نقشی در افزایش تنشها داشتند؟
کاخ سفید بهطور خاص، باوجود حمایتهای صریحی که از اسرائیل داشته، هیچگاه به اندازه امروز با دولت حاکم بر تلآویو دچار مشکل نشده بود. تا پیش از جنگ اخیر گفته میشد بایدن حاضر به دیدار با رئیسجمهوری راست افراطی اسرائیل نشده و در میانه اعتراضات مرتبط با اصلاحات قضایی در آن کشور، صراحتا کاخ سفید از اقدام دولت افراطی تلآویو انتقاد کرده بود. پس نتانیاهو نهتنها مردم چندانی را بهعنوان پشتیبان خود ندارد که حتی مهمترین حامی دولتش هم از رفتار و رویه او ناراضی است.
با این همه امریکاییها دائم بر حق اسرائیل در دفاع از خود تاکید دارند. شکاف بایدن و نتانیاهو را در کجا میشود مشاهده کرد؟
امریکاییها در گام نخست بهشدت مخالف افزایش تنشها هستند و از اینکه جنگ به لبنان و دیگر کشورها کشیده شود، دفاع نمیکنند. همچنین آنها حامی اسرائیل هستند و دفاع از موجودیت آن بخشی از استراتژی منطقهای ایالات متحده است. با این همه میزان اختلافاتی که اکنون میان واشنگتن و تلآویو وجود دارد، در ۷۵ سالی که از عمر اسرائیل میگذرد، بیسابقه بوده است.
سطح تنشها به اندازهای بوده که در یکی از تماسهای تلفنی که میان نتانیاهو و رئیسجمهوری ایالات متحده انجام شد، بایدن از عصبانیت تلفن را روی نتانیاهو قطع کرد و باوجود اینکه نتانیاهو با تشکیل دولت مستقل فلسطینی مخالفت میکند، واشنگتن همواره بر تشکیل دو دولت تاکید داشته و دارد.این یک ناسازگاری استراتژیک میان دو شریک دیرینه است که یکی خواهان حاکمیت بر تمام سرزمینهای فلسطینی است و دیگری خواهان تشکیل کشوری مستقل برای حاکمیت بر مردم فلسطینی. علاوه بر امریکا اغلب کشورهای جهان خواهان تشکیل دو کشور هستند و سازمان آزادیبخش فلسطین که همه گروههای فلسطینی جز حماس و جهاد اسلامی در آن عضو هستند هم خواهان راهحل دو کشور و دوملتی هستند.
تنشها تنها در منطقه غزه و اسرائیل تشدید نشده است. دریای سرخ کانون تنشهای دیگری است که کشورهای دیگر را در مقابل حوثیها قرار داده است. اثرات اقتصادی این تنشها چه میتواند باشد؟
دریای سرخ یک آبراه استراتژیک و بسیار مهم است؛ بر همین اساس تنشهای اخیر بهشدت بر دامنه بحران اقتصادی کشورهای منطقه افزوده است. یک نکته را نباید نادیده بگیریم که امروزه سیاست نقشی پررنگ در عملکرد و روند اقتصادی کشورهای خاورمیانه و بهطور خاص ایران دارد و هر تحولی در سیاست بهسرعت در بازارهای اقتصادی خود را نمایان میکند. به همین دلیل اگر نظام تصمیمگیری کشورها تصمیمات مطلوب سیاسی اتخاذ نکنند، بهسرعت با نارساییهای مهمی در کشورهای خود مواجه میشوند. دریای سرخ آبراهی استراتژیک و تعیینکننده است و همین موجب شده حملات حوثیها به کشتیهای تجاری با واکنش نظامی کشورهای غربی و اعضای ناتو مواجه شود. تاثیر این آبراه چنان بزرگ است که گزارشهای رسمی نشان میدهند تنشهای اخیر در این منطقه ۴۵ درصد از حجم مراودات تجاری اقتصاد کوچک اسرائیل را دچار اخلال کرده است. اسرائیل اقتصادی قدرتمند و پویا ندارد و بهطور کلی ابعاد تولید و صنعت این کشور به اندازه کشوری با جمعیت کمتر از ۱۰ میلیون نفر است. پرواضح است که آنها نمیتوانند در میانمدت در مقابل این وضعیت و تعطیل شدن تجارت دریایی خود تاب بیاورند.از سوی دیگر نظامیگری یک وجه مهم از سیاست تلآویو است. آنها حدود ۳۰۰ هزار سرباز ذخیره داشتند که در شرایط عادی درگیر مشاغل خود بودند، اما پس از عملیات ۷ اکتبر آنها به ارتش پیوستند و حالا دولت نتانیاهو باید دستمزد این نیروها را هم بپردازد و از قضا در این زمینه هم ناتوان است که بر همین اساس بخشی از این نیروی ذخیره ارتش را دوباره استراحت داده است.
بهزبان سادهتر هزینه جنگی به این پیچیدگی و وسعت برای اقتصادی چون اسرائیل بسیار سنگین و گران است و آنها نمیتوانند از پس آن بر بیایند. در عین حال کشورهای نفتخیز خاورمیانه هم که تعدادشان زیاد است با نوسانات جدی در بازار جهانی طلای سیاه مواجه شدند که این امر موجب کاهش صادرات و افزایش نرخ شده است. پس این تحرکات نهتنها اقتصاد اسرائیل که یک طرف این جنگ است را متاثر کرده و خواهد کرد که دیگر کشورهای جهان هم نمیتوانند از ترکشهای آن در امان بمانند.
تنشها به مرزهای ایران هم کشیده و گاهی خبرهایی مبنی بر درگیری منتشر میشود. این فضا نشانه چیست؟
حواشی چند روز اخیر نشاندهنده این است که زمینه برای افزایش تنشها و تبدیل این جنگ به یک جنگ منطقهای با طرفهای درگیر فراوان وجود دارد و اگر مسئولیتپذیری در حکومتها وجود نداشته باشد، خاورمیانه چون بشکه باروتی است که بهسرعت میتواند دچار حریق شود.در روزهای اخیر اخباری مبنی بر ترور چند فرمانده مقاومت منتشر شده که بیانگر تمایل نتانیاهو به گسترش دامنه درگیریها است. در عین حال نیروی مسلح کشورمان تحرکاتی در نقاطی از سوریه، عراق و پاکستان داشته که بهباور من چندان درست و آیندهنگرانه نبود. اقداماتی از این دست نشاندهنده قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی نیست و حتی ممکن است موجب بدنامی شود و اینطور جلوه میکند که ایران هم یکی از پایههای تنش و ناآرامی در خاورمیانه است. این مهم در حالی است که حتی عربستان سعودی هم بهدنبال کاهش تنشها است و در گفتوگویی که پیش از این با وزیر خارجه ایران داشتند، خواهان کاهش تنشها و تمرکز بیشتر بر کمک به حل بحران غزه شده بودند.
پس میتوانیم بگوییم امروز خاورمیانه دیگ جوشانی است که هر دم ممکن است دمای آن بالاتر برود و دامنه آن به تمام کشورها برسد؟
شاید برای اینکه بخواهیم پیشبینی کنیم که همه کشورهای خاورمیانه وارد جنگ خواهند شد، باید بیشتر صبور باشیم، اما بهطور اجمالی نمیتوانیم نادیده بگیریم در طول یک قرن گذشته، هیچگاه خاورمیانه چنین به جنگی همهگیر نزدیک نبوده است. میزان تنشها چنان بالا رفته که هر محاسبه اشتباهی میتواند ناگهان همه چیز را دگرگون کند. این امر بهویژه برای کشور ما از اهمیت بیشتری برخوردار است. جمهوری اسلامی دشمنان زیادی دارد و شاید هیات حاکمه اسرائیل هم مایل باشد که پای ایران را در کنار نیروهای مقاومت به درگیریهای نظامی مستقیم باز کند، اما بهنظر من ایران باید با خویشتنداری کامل تصمیمگیری کند. ایران اگر امروز در پی انتقامجویی باشد، باتوجه به وضعیت موجود کشور و منطقه، ممکن است متحمل هزینههای گزافی شود.مسئله مهم این است که گرچه دولت سیزدهم از ابتدای حمله ارتش اسرائیل به غزه نشان داد که در پی دخالت مستقیم در این جدال نیست، اما بهدلیل روابطی که میان جمهوری اسلامی و گروههای محور مقاومت وجود دارد، خود به خود ایران در کانون همه تنشها خواهد بود و هر تصمیم اشتباهی میتواند ایران را درگیر چالشهای سنگین کند.
بهعنوان یک کارشناس بینالملل میتوانید بگویید چه عاملی موجب واکنش نظامی ایران در سه کشور شد و دستاورد آن چه بود؟
ایران در آستانه انتخابات قرار دارد و ناخواسته توسط اسرائیل مورد هدف قرار گرفته است. به همین دلیل نیروهای مسلح برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی حمله به سه نقطه در کشورهای همسایه را عملی کردند.باید به مسئولان نظامی و تصمیمگیران ارشد کشور خاطرنشان کنیم که این اقدامات در این وضعیت پرتنش میتواند بهضرر ما تمام باشد. بهطور مثال حمله به عراق گرچه به اقدام مشابه ازسوی این همسایه غربی منجر نشد، اما اربیل که مقصد بسیاری از کالاهای صادراتی ایران بود اقدام به تحریم کالاهای تولید ایران کرده است. از زاویه نظامی هم این اقدام اقتدار کشور را نشان نداد، زیرا پاکستان به ایران حمله متقابل کرد. تصمیم حمله به پاکستان چنان غیرمنتظره بود که من هم بهعنوان یک تحلیلگر تصور میکردم این حمله هماهنگ، اما اقدام متقابل پاکستان نشان داد خبری از هماهنگی نبوده است.
پاکستان از نظر نظامی کشوری قوی محسوب میشود. تنش نظامی با این کشور چقدر منطقی است؟
بههیچ وجه منطقی و عاقلانه نیست. پاکستان صاحب دهمین ارتش قدرتمند جهان، صاحب بمبهای اتمی و همچنان قویترین دستگاه اطلاعاتی کشورهای منطقه است. درگیری نظامی با این کشور حتی ازسوی هندوستان با یک میلیارد جمعیت هم کار راحتی محسوب نمیشود.