جمهوری اسلامی ایران در مرکز مهمترین منطقه تولید انرژی جهان قرار دارد و مزید بر آن، بزرگترین دارنده ذخایر هیدروکربوری جهان نیز بهشمار میرود و این ویژگیها موید آن است که دیپلماسی انرژی باید یکی از رئوس دیپلماسی خارجی کشور باشد.اما با نگاهی به گذشته، توفیق نداشتن کشور در برقراری روابط قدرتمند انرژیمحور با دیگر کشورها بهویژه کشورهای همسایه و متناسب با ظرفیتهای کشور، مشهود است. سهم یکدرصدی ایران در تجارت گاز طبیعی جهان، باوجود داشتن دومین ذخایر جهانی گاز طبیعی، شاهدی بر این مدعا است.
دولت سیزدهم در شرایطی روی کار آمد که با خروج امریکا از برجام، زمینه اعمال محدودیتهای هرچه بیشتر بر صنعت نفت کشور فراهم شده بود و در طول 2 دهه پیش از آن جریان، امریکا و کشورهای همسو با سیاستهای آن کشور تلاش کرده بودند تا جمهوری اسلامی را از متن همه طرحهای بینالمللی و منطقهای تولید و انتقال انرژی دور نگه دارند و گزینههای جایگزین ایران را از نظر مالی و سیاسی حمایت کنند.
باوجود این، دولت رئیسجمهوری شهید از همان ابتدا جهتگیری مهمی را در سیاست خارجی مشخص و دنبال کرد که «اولویت آن، توسعه و تقویت روابط با همسایگان و مناطق کمترتوسعهیافته» بود.
صنعت نفت در این راه باتوجه به قدرت نقشآفرینی بالای خود، در اولویت توسعه همکاریها و احیای روابط با همسایگان قرار گرفت.
توسعه روابط با بسیاری از همسایگان، در گرو تنشزدایی در روابط با کشورهای اثرگذار خاورمیانه بوده است. بههمینمنظور و منطبق با اهمیت مسئلهشناسی در رفع تنگناها، بازیابی روابط دیپلماتیک با عربستانسعودی بهعنوان کشوری مسلمان و اثرگذار بر دامنه وسیعی از کشورهای منطقه، در دستور کار دولت سیزدهم قرار گرفت و با بهبود روابط و تبادل سفرا، یکی از مهمترین موانع توسعه روابط با دیگر کشورهای منطقه از طریق وساطت سیاسی یک قدرت بزرگ اقتصادی به نام چین مرتفع شد. بر این اساس و باتوجه به جایگاه ایران در زمینه تولید نفت و گاز، دیپلماسی انرژی بهپای ثابت توسعه همکاریهای دوجانبه با همسایگان و مشتریان راهبردی در سراسر جهان در دولت سیزدهم تبدیل شد.
محمدصادق مهرجو، کارشناس انرژی بااشاره به اینکه امضای تفاهمنامه واردات گاز از روسیه نشان از قدرت بالای دیپلماسی انرژی ایران دارد، گفت: ایران اگرچه بهعنوان دومین دارنده ذخایر گازی جهان شناخته میشود، اما این مسئله موجب نشده است تا ناترازی در مصرف گاز کشور برطرف شود. بهعبارتی روزانه نزدیک به ۳۰۰ میلیون مترمکعب ناترازی گاز وجود دارد.
بهگزارش مهر، وی بااشاره به اینکه ما نیاز به تزریق گاز در مخازن نفتی داریم تا افت فشار نداشته باشیم، خاطرنشان کرد: اساسا درآمد کشور از صادرات نفت خام میگذرد، یکی نفت خام است و دیگری پتروشیمی؛ اگرچه گاز جزو اقلام پردرآمد صادراتی کشور نیست، اما نفت خام از اهمیت بسزایی برخوردار است و ۷۵ درصد توان تولیدی کشور در جنوبغرب کشور واقع شده و برای همین تزریق گاز در میادین بسیار حیاتی و مهم است.
این کارشناس انرژی بیان داشت: متاسفانه بهدلیل ناترازیهای موجود چندین سال است که تزریق گاز به میادین نفتی بسیار کاهش پیدا کرده و از طرفی ناترازی در فرآورده منجر به واردات شده است،بهطوریکه سال گذشته نزدیک به ۹۰۰ میلیون دلار گازوئیل واردات بهعنوان سوخت دوم برای زمستان در نیروگاهها مورداستفاده قرار گرفت.
مهرجو بااشاره به اینکه ما این امکان را داریم که افزایش ظرفیت در ذخیره گاز طبیعی داشته باشیم و از طرفی مدیریت مصرف بهتری در زمستان داشته باشیم، خاطرنشان کرد: زمانی که در تابستان ناترازی داریم و باتوجه به رقم موردنیاز در تابستان هم نمیتوانیم تزریق گاز داشته باشیم.
در این شرایط ذخایر ثانویه بهخطر میافتد و عاقلانه است که واردات گاز داشته باشیم و بهجای آنکه گازوئیل خریداری کنیم، گاز خریداری کنیم. زیرا ارزش هر لیتر گازوئیل خریداریشده ۶۰ سنت است، یعنی ارزانترین گازوئیل خریداری شده، اما گاز وارداتی میتواند هر مترمکعب بهمیزان فروش گاز به اروپا باشد، یعنی ۲۲ سنت و در این شرایط واردات گاز مقرون بهصرفهتر است.
این کارشناس انرژی بااشاره به تعهدات گازی ایران به سایر کشورها، یادآور شد: باتوجه به اینکه بین ۷۰ تا ۸۰ میلیون مترمکعب تعهدات صادراتی داریم و اکنون میخواهیم خط لوله صلح را بهسمت پاکستان و هند فعال کنیم، اما با کدام گاز؟ هرچقدر پایداری شبکه در فصل سرد سال بیشتر باشد، میتوان بهعنوان مبدأ و مرجع صادرات گاز به همسایهها مطرح شد. کشور ما از موقعیت استراتژیکی برخوردار است و چرا این موقعیت را به ترکها بدهیم!
وی ادامه داد: رقابت بسیار بسیار نزدیکی داریم و میتوانیم با ذخیرهسازی گاز آن را به عراق و ترکیه صادر کنیم. اینکه ما فکر کنیم چون دومین دارنده هستیم، گاز وارد نکنیم، منطق درستی نیست. اگر گازکشی به اقصی نقاط کشور داشته باشیم، بسیار فاجعه بار است، زیرا در هیچ کشوری 2 حامل ارزان انرژی مورداستفاده قرار نمیگیرد و با منطق حکمرانی انرژی همخوانی ندارد.
مهرجو در خاتمه یادآور شد: در شرایط فعلی برای هاب گازی شدن میتوان محل انتقال گاز شد. بهعبارتی روسیه به دریای گرم دسترسی ندارد و ما در کنار دریای عمان و خلیجفارس واقع شدهایم و میتوانیم ظرفیت چابهار را فعال و گاز را سوآپ کنیم و فعال شدن امکانات ال ان جی را در دستور کار قرار دهیم. ما باید جزو ۱۰ کشور اول صادرکننده گاز باشیم و چرا از موقعیتی که داریم، استفاده نکنیم.
امین نوربخش، کارشناس انرژی بااشاره به اینکه صادرات گاز روسیه پس از جنگ کاهش یافته، گفت: روسیه پس از جنگ اوکراین صادرات گاز این کشور به اروپا بسیار محدود شده و نزدیک به ۱۱۰ تا ۱۲۰ لیتر میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۲۳ نسبت به 2 سال قبل خود کاهش یافته است. روسیه با وضعیتی مواجه است که امکان صادرات گاز را ندارد که در این شرایط باید جایگزینی برای اروپا پیدا کند یا کاهش تولید داشته باشد که منجر به کاهش درآمد میشود.
این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: اکنون روسیه بهدنبال صادرات به چین است که باتوجه به زیرساختهای موجود استفاده حداکثری از آن میکنند و عزم ایجاد زیرساختهای جدیدتری را هم دارند.
نوربخش اظهار داشت: یکی از دیگر روشهایی که روسیه بهدنبال جایگزینی اروپا است آنکه، صادرات از طریق الانجی انجام بگیرد.
بهگفته این کارشناس، انرژی هرکدام از این روشها دارای محدودیتهایی است که نمیتواند کل کاهش صادرات به اروپا را پوشش دهد و همانطور که گفته شد، ظرفیت صادرات گاز روسیه به چین محدود است که برای افزایش آن نیاز به سرمایهگذاری بیشتری دارد. ضمن آنکه هر دو کشور وابستگی بیشتری به یکدیگر داشته باشند و برای روسیه مطلوب نیست که چین را تماما جایگزین اروپا کند.
وی ادامه داد: صادرات ال ان جی که نیاز به سرمایهگذاری بیشتری دارد و تکنولوژی در محدودیت است و امکان ساخت ال ان جیهای بزرگ را ندارد، دچار محدودیت است. بهنظر میرسد کشور روسیه در سالهای آینده ۴۰ تا ۷۰ میلیارد مترمکعب در سال مازاد داشته باشد.
نوربخش خاطرنشان کرد: در حال حاضر روسیه بهدنبال بازارهای دیگری نظیر ترکیه، ایران و... است. در این شرایط ایران باید از این فرصت استفاده کند و قراردادهایی با حجم بالا و بلندمدت واردات گاز از روسیه منعقد شود و باید توجه کنیم که عمده این قراردادها نباید سوآپ باشند، زیرا سوآپ نقش حداقلی دارد و کشور ما حق ترانزیتی دریافت میکند.
این کارشناس انرژی بااشاره به اینکه قراردادهایی که منعقد میشود، باید بلندمدت و نه در قالب سوآپ گاز باشند، خاطرنشان کرد: در صورتی که روسها پیشنهاد سوآپ دارند، باید یک حجم قابلتوجهی هم واردات گاز داشته باشیم که اختیار آن دست خودمان باشد و نقش فعالانهتری در بازار منطقه ایفا کنیم و تنها سوآپ، گزینه جذابی نیست.
وی ادامه داد: هر حجمی واردات از روسیه داریم، باید بتوانیم آن را صادر کنیم. بهعنوانمثال اگر سال آینده ۲۰ میلیارد مترمکعب گاز از روسیه وارد کردیم، باید عین همین را افزایش صادرات به مقاصدی که میخواهیم داشته باشیم و این میزان از واردات را به مصارف داخلی نرسانیم.
نوربخش ادامه داد: به این معنا که اگر استفاده از گاز روسیه در استانهای شمالی مقرونبهصرفه است، در کنار آن صادرات به عراق و ترکیه را افزایش دهیم و مجموع صادرات و واردات نباید منفی شود، زیرا در صورت منفی شدن هم ناترازی گازی و هم وابستگی به کشورهای خارجی افزایش پیدا میکند و باید قراردادهای بلندمدتی منعقد شود تا از این طریق بتوانیم برنامهریزیهای بهتری برای آن داشته باشیم و اکنون که روسیه در محدودیت قرار دارد، بتوانیم قراردادهای بهتری را منعقد کنیم.
وی خاطرنشان کرد: میتوانیم تعاملات گستردهتری با روسیه در حوزه گاز داشته باشیم و بازارهای منطقهای را بین خودمان تقسیم کنیم.
بهعنوانمثال در بازارهای غرب آسیا که برای ما اهمیت بیشتری دارد، روسیه ورود نکند و در بازارهای راهبردی روسیه مثل چین و اروپا ورود نکنیم و تعامل برد ـ برد داشته باشیم.
این کارشناس انرژی در خاتمه یادآور شد: همچنین روسیه میتواند بهلحاظ فنی و سیاسی در قراردادهایی که با کشورهای دیگر داریم؛ مانند تکمیل خط لوله پاکستان به ما کمک کند و در صورت رعایت این نکات، واردات گاز از روسیه امری مثبت است و میتواند ما را در اهداف برنامه هفتم توسعه و رسیدن به حداقل ۲۰ میلیارد گاز کمک کند.