بر ازدواج مهدی طارمی و سحر قریشی اینروزها همه ی فضای مجازی را پر کرده است و امروز میخواهیم به این مسئله بپردازیم. سحر قریشی اینروزها به ارتباط هایش جواب نمیدهد. او تصمیم گرفته گفتگو نکند و برای خیلی ها سوال است که چرا این بازیگر سینما و تلویزیون سکوت کرده است.
در همین زمینه شنیده میشود مهدی طارمی که خود اصلا گفت و گو نمیکند، به سحر قریشی هم که گفته میشود قرار است ازدواج کنند، تاکید کرده گفت و گو نکند تا آب ها از آسیاب بیفتد. اظهارات قریشی درمورد ورود بانوان به استادیوم، جنجال ساز شد.
تقاضای مهدی طارمی از سحر قریشی
اسم:سحر قریشی
تاریخ تولد:۱۳۶۶/۱۰/۶
محل تولد :تهران
سحر قریشی «زاده ۶ دی ۱۳۶۶ در تهران» بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایران است.او درسال 88 با بازی در فیلم سینمایی لج و لجبازی به تهیه کنندگی آقای زبر دست و کارگردانی سیدمهدی برقعی وارد عرصه سینما شد.سحر قریشی توسط سارا خوئینی ها برای بازی دراین فیلم انتخاب شد که سرآغاز ورود سحر قریشی به سینما و تلویزیون شد.
سحر قریشی پس ازآن از طریق سیاوش خیرابی به سهیلی زاده معرفی شد و آقای سهیلی زاده برای نقش یلدا وی را انتخاب کرد.او بعد از ایفای نقش یلدا در سریال دلنوازان به شهرت رسید.
مهدی طارمی و سحر قریشی
بیوگرافی مهدی طارمی
اسم:مهدی
اسم خانوادگی:طارمی
تاریخ تولد:۱۳۷۱/۴/۲۷
محل تولد:بوشهر
تاهل:مجرد
پای تخصصی :راست
بازیکن تیم :پرسپولیس
عدد پیراهن :۹
مهدی طارمی در 27 تیر ماه سال 71 در بوشهر متولد شد.
او بازیکن تیم ملی فوتبال است ودر اردیبهشت سال 93 به باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران پیوست. او همینطور پیشینه بازی در تیم های شاهین بوشهر و ایران جوان بوشهر را دارد.
واکنش سحر قریشی و مهدی طارمی به خبر ازدواجشان
خبری که مثل بمب در شبکه های مجازی منتشر شد ازدواج مهدی طارمی بازیکن پرسپولیس و سحر قریشی بود. سحر قریشی که گفته می شد با امید علومی ازدواج کرده هست. این روزها شایعه ازدواج سحر قریشی با یک فوتبالیست سوژه اصلی شبکه های مجازی شده هست.پس از این که سحر قریشی ازدواج با یک فوتبالیست را تکذیب نکرد, برخی در شبکه های مجازی این مضوع را
به مهدی طارمی ربط دادند.
پست جدید مهدی طارمی و خبر شایعه هم زمان با این پست در شبکه های مجازی بابت ازدواج سحر قریشی با یک فوتبالیست, این شائبه را بوجود آوردکه طارمی همان فوتبالیست هست که گرچه این موضوع در حد همان شایعه مانده و هنوز اظهار نظری در مورد این شایعه منتشر نشده هست.
کامنت حسین ماهینی نیز این شایعه را قوت بخشید.
مهدی طارمی این روز ها به همراه تیم ملی فوتبال در اردوی اتریش حضور دارد و فردا با تیم ملی به مصاف پاناما میرود.اما سحر قریشی بازیگر سینما و تلویزیون به خبر ازدواج با یک فوتبالیست واکنش نشان داد.
واکنش سحر قریشی
خبری عجیب در شهر پیچید و به نوع خود دیدنی بود. موضوع از این قرار بود که اسم سحر قریشی بعنوان فردی برده می شد که قرار هست با یکی از بازیکنان معروف در لیگ برتر ازدواج کند. برای اطلاع از صحت و سقم این موضوع با این بازیگر سینمای کشورمون تماس گرفتیم.
به گزارش پارس ناز سحر قریشی در خصوص شایعه ازدواجش با یک فوتبالیست گفت: اینبار قرار هست با چه کسی ازدواج کنم؟ «با خنده» فکر میکردم میخواهید در خصوص برادرم با من گفت و گو کنید. فقط این را بگویم که کاربران شبکه های مجازی از این حرف ها چندان میزنند.وی افزود: ازداوجم را با آقای فوتبالیست نه تایید میکنم و نه تکذیب, چون نمیخواهم با تکذیب کردن این موضوع مجبور به گفت و گو شوم .
واکنش برادر سحر قریشی
استوری سپهر قریشی درمورد شایعات امروز مبنی بر ازدواج خواهرش, سحر قریشی با مهدی طارمی را در قسمت تصویر شاهده می کنید.
شایعه ازدواج سحرقریشی و مهدی طارمی
واکنش مهدی طارمی
مهدی طارمی مهاجم پرسپولیس در دل اردوی اتریش تیم ملی با یک توئیت عاشقانه حسابی خبرساز شد.پس از آن که توئیت عاشقانه مهدی طارمی و پاسخ حسین ماهینی منجر به ایجاد شایعه ازدواج مهاجم پرسپولیس شد مهدی طارمی در توئیت دیگری به این شایعه پاسخ داد و از ماهینی گلایه کرد.
طارمی در پستش نوشت: «آقای ماهینی ببین چه شری درست کردی. یه شمار روانی هم با آبروی مردم بازی میکنن و براشون مهم نیست این مقاله.»حسین ماهینی هم در پاسخ پاسخ داده هست: «نگفتم اکنون خوووو در آینده خدا بخواد.»
شایعه ازدواج طارمی مهاجم پرسپولیس
گرچه صبح امروز خبر عجیبی در شبکه های مجازی دست به دست شد که در نوع خود دیدنی دقت بود. موضوع از این قرار هست که اسم سحر قریشی بعنوان فردی برده میشود که قرار هست با یک بازیکن معروف ازدواج کند
سحر قریشی از بازیگرانی است که خیلی زود به یک چهره محبوب و پرکار در عرصه بازیگری تبدیل شد. با سحر قریشی هم صحبت شدیم تا از ایده آل های زندگی اش بگوید، از نگاهش به زندگی، حواشی و شایعات و ایده هایی که برای آینده در ذهن دارد. . .
عدم حضور در مراسم خانوادگی!
متاسفانه چند وقت پیش عروسی پسرخاله ام بود و من نتوانستم به آن جشن بروم. در این نوع مجالس همیشه با لباس های پوشیده و ساده حاضر می شوم ولی با تمام این تفاسیر باز هم عکس می اندازند و کافی است این عکس در فضای مجازی منتشر شود که برای من مشکلات زیادی به همراه دارد. به همین خاطر ترجیح می دهم شرکت نکنم تا مسئله ای هم نداشته باشم. خانواده ام این موضوع را درک کرده اند ولی برخی از اقوام با تمام توضیحاتی که به آنها از طرف خود و خانواده ام داده می شود قانع نمی شوند. متاسفانه نگاه برخی از افراد جامعه ما به قشر هنرمند یک نگاه منفی و بدبین است؛ اینکه ما خیلی ثروتمند هستیم و زندگی سالمی نداریم! من به همراه چند تن از دوستان به مکه مشرف شده و آنجا توسط برخی هموطنان خودم مورد فحاشی قرار گرفتیم. ما هم مانند بقیه افراد این جامعه برای پولی که دریافت می کنیم زحمت می کشیم. برخی خیلی راحت به خودشان اجازه می دهند و بدترین حرف ها و تهمت ها را در فضای مجازی عنوان می کنند. این دوستان وقتی در شرایط ما قرار بگیرند مطمئن هستم که نمی توانند یک روز تحمل کنند، مصداق این است که آواز دهل شنیدن از دور خوش است.
تغییر نگاه خانواده و دیگران
باید بگویم که نه تنها نگاه اعضای خانواده، بلکه نگاه همه نسبت به من تغییر کرده و توقعشان از من خیلی بالا رفته است؛ حتی در انتخاب نقش ها و کارهایی که بازی می کنم خیلی مرا نقد می کنند و چون شخصیت واقعی ام می شناسند زمانی که خبر حاشیه ای از من منتشر می شود چه در کار چه خارج از آن، واقعا مرا نقد می کنند؛ مثلا اینکه چرا فلان فیلم را بازی کردی که این بازخورد منفی را داشته باشد و برایت حاشیه سازی شود و البته در مورد کارهای خوب هم تشویق می کنند ولی بیشتر در مورد بدها صحبت می کنند. امروز وقتی با خانواده ام بیرون می روم، مادرم دیگر نسبت به علاقه و واکنش مردم عادی رفتار می کند ولی گاهی اوقات خیلی کلافه و خسته می شود؛ مثلا زمانی که برای صرف شام به رستوران می رویم، آنقدر که من از جایم بلند می شوم تا با مردم عکس بیندازم یا جواب سلام و احوالپرسی آنها را بدهم، خانواده ام کلافه می شود.
راز تنها شدن هنرمندان. . .
این مسائل باعث شده خیلی تنها باشم. من حتی به تعداد انگشتان یک دست هم دوست صمیمی ندارم، آشنا و همکاران زیادی اطرافم هستند ولی دوست صمیمی ای که واقعا به او اطمینان کامل داشته باشم، ندارم. گاهی پیش آمده که با عوامل کار برای فیلمبرداری به شهرستان می رویم و برای خرج کمتر مجبور می شوند من را با یک همکار خانم هم اتاق کنند ولی من قبول نمی کنم و با خرج خودم یک اتاق جداگانه می گیرم. قصد بی احترامی و جسارت ندارم، چون همه همکارانم را دوست دارم ولی اگر به فرض یک عکس در حالی که در شرایط استراحت هستیم با هم بگیریم و این عکس خیلی اتفاقی لو برود دیگر تمام است. شاید این موضوع باعث شود که بگویند من کلاس می گذارم ولی به خاطر از مسائل حاشیه ای که ممکن است برایم به وجود بیاید چنین رفتار می کنم. متاسفانه پیش آمده که عکس شخصی و خانوادگی بازیگران قبل از ورود به عرصه بازیگری در فضای مجازی پخش شده است که برای من هم این مساله رخ داد و از شخص مورد نظر شکایت کردم. گناه اینکه این عکس پخش شد گردن من نیست؛ گناهش گردن کسی است که عکس را پخش کرده؛ همچنین کسی که عکس را دید و او هم آن را پخش کرد. اگر آدم به خدا اعتقاد داشته باشد و یک لحظه
خودش را جای آن بازیگر قرار دهد این کار را نمی کند و آبروی کسی را نمی ریزد.
تجربه بزرگی که کسب کردم
در این سال ها «نه گفتن» را یاد گرفته ام. در این شش سال از لحاظ کاری خیلی ضربه خورد ه ام. اوایل کارم بارها شده بود که سر کاری می رفتم که از کارگردان تا عوامل همه مبتدی بودند و مشخص بود که فیلم واقعا بد خواهد شد ولی توان نه گفتن را نداشتم. گاهی فیلمنامه خوب بود و کارگردان اولین کارش بود و کار واقعا بد می شد. گاهی دوستانم به من می گویند که سحر خواهش می کنم فیلم های بد بازی نکن. امروز دیگر فیلم بد بازی نمی کنم، گاهی پیش آمده که فیلم چهار سال پیش ساخته شده و به دلایلی از پخش بازمانده بعد از چهار سال اکران می شود؛ یعنی زمانی ساخته شده بود که نه گفتن را بلد نبودم و فیلم آبروی این چند سال پیشرفت من را می برد. امروزه اصلا با کسی تعارف ندارم و خیلی راحت نه می گویم. اوایل خیلی آدم صبوری بودم ولی الان دیگر آن صبوری را هم کنار گذاشته ام. سینما اجتماع خیلی بزرگی است و در این شش سال تجربیات خوب و بدی کسب کرده ام که اگر به عنوان کارمند در جایی مشغول بودم سال های سال برای کسب این تجربیات زمان لازم داشتم.
از زن بودن نمی ترسم!
از زن بودن نمی ترسم ولی وقتی از پنج صبح سرکار می روی و همکاران مرد تو دو برابر همکاران زن هستند ناخودآگاه لحن صحبت کردن، رفتار و. . . آدم تغییر می کند. حس مراقبت از خود خیلی بیشتر می شود و ناخودآگاه یک گاردی اطراف خود به وجود می آوری که در نهایت باعث می شود که برای حفاظت از خود، زن بودن خود را پنهان کنی. همکاران خانمی دارم که متاهل هستند و در کار واقعا برای خود مردی هستند و به هیچ کسی اجازه جسارت نمی دهند و من واقعا این رفتار را می پسندم، چون زنانگی خود را برای خانواده خود گذاشته اند و آسیبی به زندگی خود وارد نمی کنند. این خانم ها الگوی من هستند.
پسر خانواده ام شده ام
امروز من به نوعی پسر خانواده هستم. سپهر، برادرم گاهی اوقات من را به شوخی «داداش سیا» صدا می کند. به نوعی مثل برادرش شده ام. دلیل اصلی اش را هم نمی دانم. شاید چون صبح می روم سر کار و شب برمی گردم یا اینکه خیلی سرم در حساب و کتاب است و. . . البته از همان ابتدا روحیه پسرانه ای داشتم. من از بچگی بین 6 نوه پسری بزرگ شدم. تنها یک دخترعمو داشتم که آن هم با من اختلاف سنی داشت. یکی از عموهایم اختلاف سنی کمی با ما داشت که تازه امسال ازدواج کرد. همبازی بودن با آنها باعث شده بود تا روحیه پسرانه ای داشته باشم و حتی گاهی به من می گفتند که جای من و سپهر با هم عوض شده است. (باخنده). از زمانی که وارد این عرصه شدم احساس می کنم روحیه ام کاملا مردانه شده است. خیلی از همکارانم بارها به من گفته اند که تو فقط ظاهر زنانه داری! هرچند به نظرم خیلی خوب نیست و احساس می کنم از احساسات زنانه ام دور شده ام که این طرز تفکر به وجود آمده است.
عدم علاقه سپهر به بازیگری
سپهر به این عرصه علاقه ندارد. من خیلی دوست دارم که سپهر هم وارد این عرصه شود و بارها با او در این باره صحبت کرده ام. کارگردان ها و تهیه کننده هایی هم هستند که به من لطف دارند و اگر از آنها بخواهم حتما برای سپهر نقشی دارند ولی خودش علاقه ای به این کار ندارد. هرچند تله فیلمی بود که سپهر در آن یک سکانس حضور داشت و من آنقدر حواسم به سپهر بود که خراب نکند یا اشتباه نکند، خودم دوبار اشتباه کردم و باعث شدم تا کات بدهند. این کار را در توان سپهر می بینم.
یک خانواده کاملا هنرمند
خانواده مادری من همه هنرمند هستند. مادربزرگم صورتگر بودند، خاله مادرم نقاشی بسیار حرفه ای هستند، مادر خودم نقاش هستند و علاوه بر آن کارهای دستی بسیار حرفه ای درست می کنند، دایی ام خطاط بسیار هنرمندی هستند و سپهر هم در نقاشی دستی دارد. همان طور که گفتم سپهر زیاد به وادی بازیگری علاقه مند نیست و بیشتر به موسیقی گرایش دارد. خیلی دوست دارم به صورت حرفه ای به موسیقی نگاه کند و قطعا من هم حمایتش می کنم.
ثبت برند لباس کاملا ایرانی
برند لباسی به اسم «کمد» را ثبت کردم که برای اولین بار در زندگی ایده آل این موضوع را اعلام می کنم. تمام طرح ها و لباس ها آماده ارائه هستند ولی فعلا دست نگه داشته ام. درکل، طراحی ها به سبک و مدل خودم هستند یعنی چیزی هستند که من دوست دارم. هم طراحی و هم دیزاین هایش کار خودم است. البته مادرم خیلی به من کمک کردند. در کل یک کار داخلی و کاملا ایرانی است چون بارها به من پیشنهاد شد که طرح ها را به ترکیه ببرم، آنجا شریک شوم و برایم بدوزند ولی دوست نداشتم این اتفاق بیفتد که یک طرح ایرانی به اسم یک کشور دیگر تمام شود. از خیاط، برش کار و. . . همه کار ایرانی است و دوست دارم یک خط تولید ایرانی هم داشته باشد. سه سال است که روی این موضوع کار می کنم. اگر می خواستم از اسمم استفاده کنم می توانستم مانند برخی از همکاران یک مزون دایر کنم. این کار را دوست ندارم چون کار من از آن عموم مردم است، در مزون ها عموم اجازه رفتن ندارند؛ مثلا شده که به یک مزون دعوت شده ام و دیدم که فقط بازیگران حضور دارند و نهایت 20 مانتو بیشتر در مزون وجود ندارد که آنها هم قیمت های نجومی دارند. یا اینکه برخی دوستان از دوبی یا ترکیه جنس می آورند و در مزون
برای فروش می گذارند و با افتخار جنس خارجی بودن را اعلام می کنند.
سکوت را به دروغ ترجیح می دهم!
من هم مثل همه گاهی دروغ گفته ام ولی دروغی بوده که از یک جنگ جهانی جلوگیری کرده (باخنده). الان سعی می کنم دروغ نگویم، مثلا اگر چیزی از من بپرسید که نتوانم راستش را به شما بگویم، فقط نگاه تان می کنم تا خودتان از رو بروید (باخنده). سکوت را به دروغ ترجیح می دهم. چون احساس می کنم که وقتی یک نفر به من دروغ می گوید به شعور من توهین کرده است. به همین خاطر دوست ندارم خودم به شعور دیگران توهین کنم. در دروغ گفتن کم حافظه هستم و نمی توانم آن را حفظ کنم.
چون ما بازیگر هستیم باید. . .
من عاشق غذا و غذا خوردن هستم. غذایی نیست که شما اسم ببرید و من بگویم از آن بدم می آید، اما یک زمانی من که عاشق غذا بودم تا غذا جلویم می گذاشتند حالم بد می شد. افسردگی فقط برای همسایه نیست و سراغ همه می آید. شاید کسانی باشند که به این مشکل دچار باشند و اطلاعی از آن نداشته باشند. افسردگی سراغ من هم آمده بود. بعد از انجام چکاپ کامل، کلسترول خونم هم بالا بود. با پیشنهاد دکتر رژیم غذایی ام را تغییر دادم و با تصمیم خودم سراغ گیاهخواری رفتم. در همان زمان برای یک برنامه به همراه چند تا از همکاران به دزفول دعوت شدیم. لطف کرده بودند و مراسم ناهار در هتل برای ما ترتیب داده بودند. من از میز غذا عکس انداختم و غذایی سر میز بود که اسمش را از میزبان پرسیدم و ایشان گفتند کباب گنجشک، یعنی معروف ترین و لذیذترین غذای دزفول. آن زمان من گیاهخوار بودم و این کباب را نخوردم و اگر آن زمان گیاهخوار نبودم شاید کباب گنجشک را می خوردم و به هیچکس هم ربطی نداشت.
عکسهای سحر قریشی
سحر قریشی و رضا رشیدپور
سحر قریشی در نقش های متفاوت
سحر قریشی و شاهرخ استخری در ساعت شلوغی
سحر قریشی و همایون ارشادی در پنج ستاره
محمدرضا شریفی نیا و سحر قریشی در آنچه مردان درباره زنان نمی دانند