کورسوی امید در تولید بذر مرغوب
بسیاری از مدیران و مسئولان مرتبط با امنیت غذایی و صنایع کشاورزی بهاستناد گزارشهای مربوط به تجارب کشورهای پیشرفته معتقدند که کشاورزی در ایران سنتی است و برای افزایش بهرهوری و کاهش میزان مصرف آب، باید از فناوری و سیستمهای فناورانه استفاده کرد.
بهعبارتدیگر، بیشتر کارشناسان بر این باورند که مسیر توسعه در صنعت کشاورزی و حفظ امنیت غذایی از توسعه فناوری میگذرد. از طرفی «دسترسی آحاد مردم به غذای سالم و کافی، برای داشتن یک زندگی سالم و فعال در همه زمانها» تعریفی است که از عبارت امنیت غذایی در بیشتر متون علمی بیان شده است. حال این پرسش مطرح است که آیا راهکارهای مبتنی بر فناوری در تامین غذا به مقیاس آحاد مردم راهحلی منطقی و درست است؟ صمت در این گزارش درصدد پاسخگویی به این پرسش برآمده است.
تعریف درستی از دانشبنیانها نکردهایم
محمد فاصلهجهرمی، کارشناس اقتصاد کشاورزی در گفتوگو با صمت، درباره محدود بودن نقش دانشبنیانها در حل معضلات اساسی کشور نظیر امنیت غذایی گفت: متاسفانه تاکنون آنگونه که باید، به دانشبنیانها توجه نشده و توجه به این حوزه، منوط به بخشهای آکادمیک بوده است. آنچه از فعالیت دانشبنیانها میتوان برداشت کرد، این است که سرانجام فعالیتها به ارائه و انتشار چند مقاله منتهی شده و در عمل، اتفاقی که منجر به ایجاد جریانی کارساز باشد، نیفتاده است. در اصل، آن تعریفی که از دانشبنیان وجود دارد، در کشور ما اتفاق نیفتاده است.
چندین هزار به چه کار آید!
وی افزود: نتیجه محدودیتها در توسعه اکوسیستم دانشبنیانی این است که آن میزان از خروجی ریالی، صنعتی و اشتغالزایی که معمولا فعالان این حوزه باید داشته باشند، حاصل نمیشود. اگر خوب نگاه کنیم، میبینیم که چندینهزار شرکت دانشبنیان در ۲ سال اخیر شکل گرفته، اما آن میزان خروجی موردانتظار حاصل نشده و تاثیری در اشتغالزایی بهوجود نیامده است.
فاصلهجهرمی در ادامه بااشاره به چالشهای امنیت غذایی در کشور گفت: امروز با بحران غذایی روبهرو هستیم و بیشتر توجهمان روی این موضوع است که شکم مردم را سیر کنیم، اما اینکه چطور باید این روند اتفاق بیفتد، هنوز نمیدانیم که چگونه باید امنیت غذایی مردم را تا همیشه در ثبات نگه داریم. گفتنی است، نحوه تامین غذا موضوعی است که در ۱۰ سال آینده خود را نشان میدهد.
وی ادامه داد: ایران دارای اقلیم خشک و کمآب است. بههمیندلیل، نحوه استفاده از منابع آبی اهمیت زیادی دارند. معضل آب در کشور به مرحله بحرانی رسیده که ناشی از مدیریت نادرست ۴ تا ۵ دهه اخیر است.
بهگفته این کارشناس، معضل جدی بهلحاظ زمین و خاک در کشور دیده نمیشود، معضل اصلی در کمبود منابع آب است. بیشک مولفه مهم در کمبود منابع آب استفاده بهینه از این منابع است.
کارشناس اقتصاد کشاورزی ادامه داد: تا زمانی که رویکرد دولت و وزارت نیرو در کشاورزی این باشد که به کشت محصولات آببری چون هندوانه استمرار ورزند و به آن بهعنوان یک محصول صادراتی نگاه کنند؛ دستکم درحالحاضر نباید این انتظار را داشت که مدیریت اصولی در حوزه توسعه و بهرهبرداری از منابع آب اتفاق بیفتد.
فاصلهجهرمی افزود: باتوجه به محدودیتهای نگرانکننده منابع آبی باید در شرایط و اصولی مورداستفاده قرار بگیرد که بتوان حداکثر راندمان را از آن برداشت کرد. منابع طبیعی کشور بهقدری محدود است که باید کشت محصولات استراتژیک در اولویت باشد و برای کشتهای آتی منابع نگهداری شود، نه آنکه مازاد آن صرف کشت محصولاتی شود که به بهای صادرات آب و هزینه زیاد را صرف میکند. برای مثال، هندوانه محصول استراتژیک نیست، اما خوراک دام و علوفه یک محصول استراتژیک است که بهطورمستقیم به امنیت غذایی ارتباط پیدا میکند.
بهگفته این کارشناس، بیشک راهی جز بکارگیری روشهای بهرهوری از منابع آبی نداریم و موارد زیادی در این حوزه است که دانشبنیانها میتوانند تولیدات زیادی داشته باشند. تا زمانی که سیستم آبیاری کشور غیراصولی و غیرعلمی باشد، امنیت غذایی کشور در خطر است. برای مثال، غرقابی در کشور ما کشت غیراصولی و اشتباهی است و جالب است که مدیران و مسئولان وزارتخانهای دانش کافی در رویکردهای غلط را دارند، اما هیچگاه شاهد ارائه یا پیگیری راهکاری برای جلوگیری از روشهای غلط نبودیم و چنین روالی در صنعت خودرو هم مشاهده میشود.
وی ادامه داد: کم پیش آمده است که از کارشناسان باسواد در امر بهرهوری کشاورزی استفاده شود و معمولا افرادی سر کار هستند که شناختی از محیط جغرافیایی ندارند. قصورات انسانی در نهادهای وزارتخانهای باعث شده است که خروجی مفید و قابلاتکایی در کشور حصل نشود و ایران بهلحاظ محصولات استراتژیک در خطر باشد. همچنین، فعالیت کارشناسان خبره تنها منوط به انتشار مقالهها شده است و در اصل دخالتی در تصمیمات مهم ندارند.
فاصلهجهرمی گفت: در بخشهایی از کشور، نوعی از پوشش خاکی وجود دارد که ظرفیت ارزشآفرینی بالایی دارند و با بکارگیری فناوری محصولاتی تولید شود که بهنفع امنیت غذایی باشد و بهمیزان ۱۰ تا ۱۰۰ برابر هم صادر شوند. در حالت معمول بهجای اینکه خاک صادر شود، میتوان با ایجاد زیرساخت مناسب محصولاتی تولید کرد که چنددهبرابر ارزآور بوده و برای کشور سوددهی داشته باشند.دولت هیچگاه به صنایع کشاورزی، نگاه سرمایهگذاری و پشتوانهای نداشته و اصلا توجه نشده است که صنعت کشاورزی ظرفیت پشتوانهای برای دیگر صنایعی دارد که در ظاهر شاید بیارتباط با یکدیگر باشند. از آنجایی تمامی صنایع بهصورت زنجیره عمل میکنند و از یکدیگر جدا نیستند، اما متاسفانه تاکنون در کشور شاهد این نبودهایم نیازهای خود را در یک سبد بریزند و با همافزایی معضلات یکدیگر را مرتفع کنند.
وی ادامه داد: امروز زمان آن رسیده است که صنایع بهصورت پشتوانه عمل کنند. شاید در ظاهر ارتباط برخی صنایع با یکدیگر به بیربط به نظر بیاید، اما دنیای امروز دنیای بهرهوری است و یکی از توانمندیهای فناوری و تکنولوژی این است که میتواند منجر به این همافزایی شود. دانشبنیانها میتوانند نقشآفرینی موثری در ارتباط میان صنایع داشته باشند و آنها را به یکدیگر وصل کنند. گفتنی است، راندمان اقتصادی تکنولوژی مثبت ارزیابی شده است.
اما و اگرهای تولید بذر ایرانی
مصطفی خدادادی، فعال دانشبنیان در گفتوگو با صمت گفت: فرآیند تولید بذر نظیر دیگر تولیدات و محصولات کارخانهای نیست که با تهیه مواد اولیه فرآیند تولید ظرف مدت زمانی کوتاهی راه بیفتد و تکمیل شود. از آنجایی که در تولید بذر، فرآیند اصلی روی ژنتیک گیاه انجام میگیرد، تولیدکننده باید سالهای زیادی را به مطالعه و آزمایش بهمنظور بهنژادی یعنی انتخاب نژاد بهتر بپردازد تا بذر تولید شود و بهدست کشاورز برسد. همزمان با انجام تحقیقات و فرآیندهای پژوهشی تولید بذر، زیرساختهای بکارگیری افراد مجرب و کارآزموده، گلخانه مجهز و سرمایه کافی از جمله ضروریاتی هستند که مسیر را برای شرکتهای دانشبنیان هموار میکنند.
وامهای قطرهچکانی
وی افزود: توانایی علمی و فناوری لازم برای تولید بذر مرغوب در کشور وجود دارد. متاسفانه معضل اصلی که سدراه این داشنبنیانها است و روزبهروز به وابستگی کشور میافزاید، نداشتن سرمایه کافی و زیرساختهای مناسب است که تنها از کانال دولت حلوفصل میشود. چنین مشکلاتی موجب شده است که دانشبنیانها لاکپشتی حرکت کنند و نتوانند به نیاز کشاورزان پاسخ بدهند.
خدادادی گفت: هنوز آن میزان از حمایتی را که از دولت انتظار میرفت، ندیدیم. از یکسو، هزینهها بالا و روزافزون است و از سوی دیگر، حمایتهای مالی قطرهچکانی است که این امر موجب شده، وامها نیاز دانشبنیانها را پوشش ندهند.بهگفته این فعال دانشبنیان، تا نهادهای حمایت با درخواست وام و تسهیلات دانشبنیانها موافقت کنند، با این روند، کاهش ارزش پول در کشور، اگر هم موفق به دریافت وام و تسهیلات شویم، باز هم مسیر ناهمواری را در پیشرو در مسیر تولید داریم.
بذرهای ایرانی بهتر از نمونه خارجی
وی بااشاره به کیفیت بالای ارقام بذر ایرانی گفت: باتوجه به اینکه دانش و نیروی انسانی نخبه در تولید بذر داریم، ارقام تولیدی از نمونههای وارداتی و خارجی کیفیت بسیار بالایی دارند؛ بهگونهای که از ۱۰۰ نمونه بذر خارجی، کمابیش ۸۰ نمونه آن، کیفیتشان پایینتر از بذرهای ایرانی است. همچنین، ایران بهدلیل تنوع اقلیمی، شرایط بسیار مساعدی از لحاظ اکولوژیکی دارد. از آنجایی که برهمکنش گیاه با شرایط محیطی اهمیت بالایی در تولید بذر دارد، بعد از فرآیند بهنژادی (انتخاب نژاد برتر) معمولا رقمی که تولید میشود، ماندگار است و از کیفیت بالایی نسبت به همتای چینی یا امریکای خود برخوردار است. بههمیندلیل، بذرهای ایرانی سازگارتر و مرغوبتر هستند، البته باتوجه به تستهایی که انجام دادهایم. در ایران بهدلیل ۴ فصل بودن و تنوع اقلیمی، دست دانشبنیانها برای تولید بذرهای باکیفیت بالا باز است. شرکتهایی که در هر منطقه کار میکنند، با اقلیم آن منطقه، محصولاتشان سازگارتر است و میدانند باید بهدنبال چه چیزی باشند که کشاورز از کشت آن راضی باشد.
بازی مافیا در تولید بذر
خدادادی گفت: معضل دیگر در مسیر تامین غذای سالم، کمبود ماشینآلات است که راه را برای فرآوری بذر دشوار میکند. مافیای بزرگی پشت تجارت بذر وجود دارد که بهدلیل منافعشان هیچگاه راضی به افزایش تولید داخل نمیشوند. این فعال دانشبنیان در ادامه درباره تفاوت تولید بذر به روش بهنژادی با تراریخته گفت: تراریخته و بهنژادی؛ ۲ مقوله متفاوت هستند. در فرآیند بهنژادی تلاش برای انتخاب ژن بهتر بذر است، در واقع ارقامی را که کشاورزان استفاده میکنند، بهبود میدهیم و از ژن خاصی برای تولید آن استفاده نمیشود، اما تراریخته فرآیندی است که طی آن، ویژگی ژنتیکی گیاه تغییر میکند. بهعبارتروشنتر، مولفهای به آن اضافه میشود، برای مثال، گیاه مقاوم علفکش میشود، یعنی صفت جدیدی به آن اضافه شده است. گاهی ژنهای مقاومت آنتیبیوتیک به گیاه اضافه میشود که در بدن انسان واکنش همسان نشان میدهد که این روند برای بدن انسان مضر، اما امروزه معضلات تراریختگی هم با تکنولوژیهای جدید مانند کریسپر حل شده است.
سخن پایانی
در نهایت باید گفت، ریشه بیشتر معضلات صنعت کشاورزی ایران، به نبود نقشهراه در این صنعت و فقدان یک برنامه مشخص در وزارت بهداشت برمیگردد. از آنجایی که وزارت بهداشت باید الگوی غذایی مشخصی را برای هر منطقه از کشور تعریف کند. برای مثال، تعیین کند که نیاز غذایی مردم در هر اقلیمی چیست تا متناسب با آن زمینهایشان را به زیرکشت ببرند.