-

مبنای اجباری بودن خدمت سربازی

مصطفی آب‌روشن-جامعه‌شناس

خدمت سربازی و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور، عنوان یک ارزش مسلم برای تک ‌ تک شهروندان جامعه تلقی می ‌‌ شود، اما حفظ ارزش ‌ های مشترک اجتماعی زمانی محقق خواهد شد که جوانان این مرزوبوم داوطلبانه و نه از سر اجبار به خدمت نیروهای مسلح فراخوانده شوند. براساس این دکترین نظامی، بیشتر کشورهای جهان دارای ارتش حرفه ‌ ای و غیراجباری هستند. حدود ۱۰ درصد کشورهای جهان از جمله ایران، سربازی اجباری بالای ۱۸ ماه دارند. در واقع در بیشتر کشورهای جهان، خدمت سربازی در قالبی حرفه ‌ ای بوده، به ‌ طوری ‌ که جوانان صلاحیت ‌ دار که توان و روحیه واقعی خدمت به کشورشان را دارند به استخدام کوتاه ‌ مدت یا بلندمدت ارتش درمی ‌ آیند.

بیشتر سربازانی که با بی ‌ مبالاتی و مسئولیت ‌ ناپذیری خدمت کرده و هزینه ‌ های مالی و امنیتی عدیده ‌ ای را به نیروهای مسلح تحمیل کرده ‌ اند، جزو کسانی هستند که با اجبار و اکراه به سربازی فراخوانده شده ‌ اند. در واقع سپردن دفاع از کیان کشور به سربازانی که از سر اجبار به سربازی آمده ‌ اند، به ‌ هیچ ‌ عنوان منطقی به ‌ نظر نمی ‌ رسد.

خدمت سربازی اجباری، موقعی اجتناب ‌ ناپذیر به ‌ نظر می ‌ رسد که کشور در دوران جنگ به ‌ سر می ‌ برد و نیاز به نیروی نظامی به ‌ شدت احساس می ‌ شود، اما ضرورت و تسری این قاعده در زمان صلح به ‌ هیچ ‌ عنوان متقاعدکننده به ‌ نظر نمی ‌ رسد و ما جزو معدود کشورهایی هستیم که خدمت سربازی در آن اجباری است. اگر وجود سربازانی که با اکراه و اجبار در حال سپری کردن خدمت سربازی هستند در کنار 2 میلیون و 900 هزار سرباز فراری از خدمت که از حقوق شهروندی ‌ شان محروم و به ‌ طور بالقوه آسیب ‌ زا هستند، قرار داده و موردواکاوی قرار دهیم، عمق این فاجعه پنهان بیشتر خودش را نشان می ‌ دهد. در واقع وضعیت نابسامان یادشده انعکاس خدمت سربازی اجباری است.

به ‌ عنوان یک جامعه ‌ شناس معتقدم مبنای اجباری بودن سربازی، اشتباه فاحشی است و به ‌ نظر می ‌ رسد داشتن یک ارتش حرفه ‌ ای و کارآمد می ‌ تواند جایگزین بهتری برای اجبار در خدمت باشد. گفتنی است که شاید فرزندان افراد متمول نیز جزو غایبین خدمت سربازی باشند، اما بیشتر کسانی که از خدمت سربازی امتناع می ‌ کنند از طبقات متوسط و فرودست جامعه هستند. بدیهی است که تعداد زیادی از جوانان امکان و فرصت انجام خدمت سربازی را ندارند و این تصور قالب وجود دارد که خرید خدمت سربازی برای غایبینی که باید مجازات شوند نوعی تشویق به ‌ شمار می ‌ رود. در حال ‌ حاضر، غایبین از خدمت سربازی که در شرایط برزخ زندگی می ‌ کنند با محرومیت ‌ های شدید اجتماعی و مدنی مواجه هستند که به اشکال گوناگون به آنها تحمیل می ‌ شود. این دسته از افراد در سال ‌ های متمادی با مجازات ‌ های اجتماعی از جمله ممنوعیت صدور پروانه کسب، محرومیت استخدام دولتی و مشاغل عمومی، نداشتن حق نقل ‌ وانتقال محضری و... مواجه بودند که نظام اجتماعی به آنها تحمیل کرده است. در واقع این جوانان به شکل نظام ‌ مند مجازات شده ‌ اند و بر این مبنا، مجازات مضاعف چند میلیون سرباز غایب نه امکان ‌ پذیر است و نه منطقی. به ‌ نظر می ‌ رسد لغو خدمت سربازی اجباری، ضرورت حوزه نظامی و اجتماعی است، زیرا دو کارکرد مثبت برای نظام حاکمیتی دارد؛ اول اینکه این طرح از هرگونه انحراف و بزهکاری جوانان که محدودیت ‌ های مدنی ناشی از نرفتن به خدمت سربازی به آنها تحمیل کرده، پیشگیری می ‌ کند، زیرا بیشتر غایبان از خدمت سربازی برای به ‌ دست آوردن امتیازاتی که دیگر شهروندان از آن برخوردارند مجبور به انحرافات عدیده اجتماعی از جمله جعل هویت و سندسازی می ‌ شوند تا از حداقل ‌ های یک زندگی متعارف بی ‌ بهره نباشند. از سوی دیگر، طرح خرید خدمت سربازی و جذب داوطلبانه نیروهای نظامی حرفه ‌ ای نیز به تقویت بنیه دفاعی و امنیتی کشور منجر می ‌‌ شود که تصمیمی منطقی و هوشمندانه خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*