گرفتار در تله تورمی
احمد یزدانپناه – اقتصاددان
دولتها در سالهای اخیر برای جبران کسری بودجه به استقراض از بانک مرکزی روی آوردهاند و به چند روش مستقیم و غیرمستقیم از آن درخواست چاپ پول کردند. در حقیقت دولت برای جبران کسری بودجه از چند طریق اقدام میکند که برای بررسی این موضوع به شرح آن میپردازیم:
استقراض مستقیم از بانک مرکزی:
نخستین راه استقراض مستقیم دولت از منابع بانک مرکزی است. به این صورت که اگر دولت نتواند کسری بودجه را از طریق افزایش مالیات یا انتشار اوراق قرضه دولتی که همان استقراض از بازار بدهی است، تامین کند، اقدام به انتشار پول یا همان استقراض از بانک مرکزی میکند. دولتها با استقراض از بانکهای مرکزی «مالیات تورمی» را وضع و بر مردم تحمیل میکنند. وقتی چنین استقراضی اجرایی شد، دولت باید اوراق بهاداری چون اسناد خزانه را معادل میزانی که قرض گرفته به بانک مرکزی بدهد تا بتواند از حسابی که معرفی میشود برداشت کند و کسی خیال نکند این پولها هبه میرداماد به پاستور است.
استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی:
روش دومی که دولت برای جبران کسری بودجه در دستور کار قرار داد، استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی بود. در واقع پس از ممنوع کردن دولت از قرض گرفتن از بانک مرکزی، دولت سعی میکرد هزینه تکالیف بودجه را از منابع بانکها تامین کند و در نهایت بانکها نیز با کمبود منابع روبهرو میشدند. در نهایت، این موضوع باعث میشود بانکها از بانک مرکزی استقراض کنند و در واقع میزان اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی افزایش مییابد.
استقراض از صندوق توسعه ملی:
در واقع افزایش بالای حجم پایه پولی، بهدلیل بهرهگیری از منابع بانک مرکزی در پوشش کسری بودجه است که این بار با عنوان صندوق توسعه ملی مطرح شده است. با این تفاوت که درحالحاضر، بانک مرکزی دسترسی به ارزهای خارجی نیز ندارد و نمیتواند در مقابل «ریال» ارائه شده به دولت، منابع ارزی برای کنترل نوسانات بازار دریافت کند. این موضوع نشان میدهد چرا بانک مرکزی در دهه ۸۰، توانسته بود نرخ تورم را کنترل کند، اما در شرایط کنونی این ابزار را در اختیار ندارد.
بانکهای مرکزی به نمایندگی از دولتها که انحصار چاپ پول را در اختیار دارند، امروزه بیشتر بدون دغدغه داشتن پشتوانهای از داراییهای ارزشمندی چون طلا و ارزهای معتبر برای چاپ پول به انتشار پول میپردازند. بانکهای مرکزی با یک عملیات ساده حسابداری، یعنی ثبت و ضبط چاپ پول بهصورت ثبت یک معامله در دفاتر خود، اقدام به انتشار پول میکنند.
قرضدهی بانکهای مرکزی به دولتها در حوزهای دیگر تورمزایی شدیدی دارد؛ یعنی وقتی بانکهای تجاری و در کل شبکه بانکی این پولهای منتشرشده بانک مرکزی را بهعنوان بذر و دانه تولید پول بانکی بهصورت سپرده و اعتبار بیشتر و بیشتر به کار میبرند، بدینگونه که وقتی دولتها پولهای قرض گرفته از بانک مرکزی را خرج میکنند این پولها در نهایت بهشکل بانکی و بانکهای تجاری به شکل پسانداز و سپرده برمیگردد، بانکهای تجاری بهنوبه خود از این پولها و وجوه سپرده شده برای خلق سپرده و اعتبار و تسهیلات بیشتر به متقاضیان استفاده میکنند.
این سونامی پولی توسط شبکه بانکی که با محدودیتهای کمی همچون نگهداری ذخیره قانونی از سپردههای مردم نزد بانک مرکزی و نگهداری درصدی از آنها برای پاسخگویی به تقاضای پول نقد توسط سپردهگذاران همراه است با «ضریب فزاینده»ای خلق پول شبکه بانکی را شکل میدهد؛ بنابراین، کل پول در یک اقتصاد خیلی بیشتر از آن چیزی است که بانک مرکزی منتشر یا چاپ میکند.
وقتی آن پول که «عرضه پول» نامیده میشود با میزان کالاها و خدمات در دسترس مردم متوازن نباشد و این دو با هم رشد نکرده باشند، باید شاهد قحطی مصنوعی و تشکیل صفهای طولانی مردم تورمزده برای کالاها و خدمات مورد نیاز زندگی باشیم و با بالا رفتن مداوم سطح عمومی قیمتها (یعنی تورم) عزت عموم مردم خدشهدار شود.