بیابانزدایی، تلاش مستمر در راستای توسعه پایدار
بیابانزایی، از مشکلاتی است که انسان معاصر و جوامع انسانی را مورد تهدید و خطر قرار داده است؛ چنانچه آثار مخرب بیابانزایی بر جوامع و ملتها مشهود است و صدمات جبرانناپذیری را به همراه دارد. این پدیده بهعنوان مانعی در مسیر رشد و توسعه اقتصادی مناطق مورد هجوم، زیانبار محسوب میشود.
بیابانزایی همیشه در قالب نابودی سرمایههایی چون محصولات کشاورزی نمود مییابد و نتیجه آن فروپاشی معیشت دامداران و کشاورزان است. این امر سبب فشار آمدن به اقتصاد و سایر وجوه اجتماعی در زندگی شهری میشود و از دیگر سو نابودی نظام دامداری سنتی را به همراه خواهد داشت. همچنین مهاجرت دامداران و بیاباننشینان به سبب بروز معایب و مشکلات ناشی از بیابانزایی سبب ایجاد تنشها و بحرانهای روانی و اخلاقی در کوچندگان میشود. مهاجران با جدا شدن سریع از فرهنگ سنتی دامداری و غرق شدن در فرهنگ شهرنشینی با عدم سنخیت فرهنگی روبهرو میشوند که نتیجه آن بیهویتی فرهنگی و ناسازگاری با ارکان اخلاقی و اجتماعی شهرنشینی است. بیابانزایی تحت تاثیر عواملی چون شرایط محیطی ناپایدار و شکننده مناطق خشک و بهرهبرداری انسان از زمین بهمنظور تامین معاش ایجاد میشود.
بیابانزدایی و مهار بیابانزایی یکی از مهمترین دغدغههایی بهشمار میرود که توجه جدی صاحبنظران و برنامهریزان را به خود جلب کرده است؛ بنابراین تقویت پوشش گیاهی، اجرای عملیات اصلاحی، جلوگیری از هدررفت آب و... تنها بخشی از فعالیتهای لازم برای پیشگیری از توسعه بیابانها در کشور است.
سومین چالش جامعه جهانی
بیابانزایی در کنار دو چالش بزرگ چون تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین بهعنوان سومین چالش مهم جامعه جهانی در سده ۲۱ محسوب میشود و همراه با تغییر آبوهوا و از دست رفتن تنوع زیستی، بهعنوان بزرگترین چالش توسعه پایدار شناخته شده است. بیابانزدایی به مجموعه کارها و روشهایی گفته میشود که در چارچوب طرحی جامع برای توسعه سبزکاری در بیابان و جلوگیری از روند شتابناک تخریب سرزمینها در مناطق خشک، نیمهخشک و نیمهمرطوب، مبتنی بر اصول پایدار انجام میشود. در مقابل معضل جهانی بیابانزایی، مفهومی باعنوان بیابانزدایی وجود دارد که به کارها و روشهایی برای سبزکاری در بیابان و جلوگیری از روند سریع تخریب سرزمینها در مناطق خشک، نیمهخشک و نیمهمرطوب میپردازد. بیابانزایی و عواقب آن در چند دهه اخیر در جهان بهویژه افریقا و آسیا تلنگری برای جهانیان بود تا تمام تلاش خود را برای مبارزه با این معضل جهانی به کار گیرند و چارهای برای آن بیندیشند. در کنفرانس سران ریو (۱) در ۱۹۹۲ میلادی موضوع بیایانزایی در افریقا مطرح و این امر منجر به تاسیس کنوانسیون جهانی بیابانزدایی بهعنوان زیرمجموعهای از سازمان ملل شد. در ۱۹۹۴ میلادی مجمع عمومی سازمان ملل بهمنظور افزایش آگاهی عمومی در این زمینه و پیگیری جدیتر برنامههای کنوانسیون، ۱۷ ژوئن برابر با ۲۷ خرداد را با عنوان روز جهانی بیابانزدایی نامگذاری کرد.
عبدالرضا رحمانی، کارشناس ارشد بیابانزدایی و پژوهشگر حوزه محیطزیست، در گفتوگو با ایرنا در بررسی چالشهای بیابانزایی و تاثیرات آن را بر زندگی و جامعه گفت: این پدیده بهعنوان یکی از بارزترین وجوه تخریب منابع طبیعی در جهان مطرح و در چند دهه گذشته کوششهای جهانی فراوانی برای مقابله و تعدیل آن انجام شده است. شناخت فرآیندهای بیابانزایی و عوامل بهوجودآورنده و تشدیدکننده آن، همچنین آگاهی از شدت و ضعف این فرآیندها و عوامل، امری مهم و ضروری است که باید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بیابانزایی فرآیندی است که باعث تغییرات اساسی در یک اکوسیستم میشود و محیطی را از حالت بهنسبت غیربیابانی بهحالت بیابانی تبدیل میکند که باید گفت این پدیده در اثر افزایش فشار انسان بر اکوسیستمهای حساس ایجاد میشود و کاهش بازدهی تولید و عدم برگشتپذیری آن را بهدنبال دارد.
رعایت نکردن موازین علمی در بخش کشاورزی
این کارشناس محیطزیست رعایت نکردن موازین علمی در بخش کشاورزی را از عوامل تشدیدکننده بیابانزایی دانست و اظهار کرد: بوتهکنی، آبیاری غلط، استفاده نکردن بهینه از زمینها و قابلیت آنها، تبدیل بیرویه زمینهای مرتعی به دیمزار، رعایت نکردن موازین علمی در شخم زمین، کشت فشرده و نامناسب در زمینهای کشاورزی، تغییرات آب و هوایی، افزایش جمعیت و نیاز انسانها به مواد غذایی بیشتر و شرایط متغیر اجتماعی و اقتصادی از عوامل بیابانزایی است که در این مسائل انسان نقشی اساسی دارد. در واقع انسان میتواند با شناخت این عوامل و جلوگیری از گسترش آنها، پدیده بیابانزایی را متوقف کند و اقداماتی را که به بیابانزدایی میانجامد، انجام دهد. باوجود اینکه عوامل زیستمحیطی، تغییرات آبوهوایی و کمبود بارش نقش بسزایی در فرسایش زمین و پیشروی بیابانها دارد، در برخی موارد فعالیتهای انسانی را نیز باید در زمره این گروه قرار داد. طرحهای بیابانزدایی ضرورتی اجتنابناپذیر برای مقابله با این پدیده است. تشکلهای زیستمحیطی و مردم نقش بسزایی در اجرای این طرحها و کنترل بیابانزایی دارند؛ در واقع بدون حضور مردم و کمک آنها مقابله با پدیده بیابانزایی روند کندتری پیش میگیرد. استفاده از سیستمهای پخش سیلاب و استحصال آب یکی از روشهای موثر در کنترل بیابانزایی است. در این روش میتوان با جمعآوری روانابها از هدر رفتن آنها جلوگیری و از آن برای کنترل بیابانزایی استفاده کرد.
۱۰ هشدار برای خطر بیابانی شدن ایران
ایران بهعلت اقلیم خشک و نیمهخشکی که دارد، همواره در معرض مشکلات مربوط به کمآبی، خشکسالی و بیابانزایی قرار دارد. تغییرات اقلیمی بهعنوان چالشی جهانی و در کنار آن فعالیتهای انسانی و برخی تصمیمهای مدیریتی در داخل کشور سبب شده معدود پهنههای سبزرنگ باقیمانده در ایران نیز جای خود را به رنگ خشک بیابان بدهند. در ادامه به ۱۰ نکته درباره بیابانزایی اشاره میشود:
۱- بیابانزایی نوعی تخریب زمین است که در پی آن منطقه به زمینی خشک و لمیزرع تبدیل میشود.
۲- معمولا چنین منطقهای آب، پوشش گیاهی و حیات وحش خود را از دست میدهد.
۳- اگر مناطق دارای جریانات سطحی مانند تالابها و دریاچهها بهدلیل استفاده از منابع آبی دچار کاهش سطح آبی شوند، تبدیل به مناطق بیابانی خواهند شد.
۴- براساس اطلس مناطق بیابانی بیش از ۸۸ درصد وسعت کشور میتواند تحت تاثیر بیابانزایی قرار گیرد.
۵- در دهه اخیر حدود یک میلیون هکتار کانون گردوغبار فعال به آمار بیابانهای کشور افزوده شده است.
۶- اعمال سیاستهای نادرست در زمینه مدیریت منابع آب و کشاورزی و تغییر اقلیم و دخالتهای انسانی از اصلیترین علل بیابانزایی هستند.
۷- در سالهایی که با خشکسالی مواجهیم، وسعت بیابانهای کشور بهدلیل عدم رویش کافی پوشش گیاهی افزایش مییابد.
۸- اگر گسترش سدسازیها، افزایش سطح زیر کشت و نبود مدیریت آب در کشور ادامه پیدا کند، در آیندهای نزدیک دشتهای بزرگ و تولیدی کشور بهعلت بیابانزایی از چرخه خارج خواهند شد.
۹- وابستگی شدید دامداران به مرتع و سدسازی بدون توجه به مدیریت آب از دیگر عوامل بیابانزایی است.
۱۰- بیابانزایی و کاهش مساحت بافت جنگلی بهطور مستقیم سبب تولید ریزگرد میشود.
سخن پایانی
روز جهانی مبارزه با بیابانزایی و خشکسالی هر سال ۱۷ ژوئن، بهمنظور ارتقای آگاهی عمومی از تلاشهای بینالمللی برای مبارزه با بیابانزایی برگزار میشود. بهگفته بسیاری از کارشناسان مدیریت مبتنی بر مشارکت جوامع محلی با کاربریهای متجانس مانند اکوتوریسم بیابانی، پرورش شتر، نیروگاههای بادی و خورشیدی میتواند از راهکارهای مدیریت بیابانزایی باشد. علاوه بر این بسیاری از کارشناسان کاهش چرای دام در مراتع حساس و کمپوشش و فرهنگسازی در جهت کاهش فشار بر اراضی حساس و کمبارش و دارای اقلیم خشک و شکننده را از دیگر راهکارهای مقابله با پدیده بیابانزایی میدانند. برخی دیگر بر استفاده از ظرفیت اشتغالزایی در بیابانها تاکید داشته و معتقدند حتی در این شرایط نیز میتوان علاوه بر تبدیل مشکل «بیابان» به یک فرصت اشتغالزایی از بهرهبرداریهای بیش از حد که منجر به بیابانزایی بیشتر میشود نیز جلوگیری کرد.