ای کاش شرمنده دولت شویم!
جزئیات برنامه هفتم توسعه از ابعاد گوناگون باعث شگفتی شد. از جمله موضوعاتی که بر پیشانی این سند نقش بسته، کاهش تورم است.
در شرایطی که کشور ابرتورمی بی سابقه را تجربه می کند، در برنامه هفتم توسعه در افق ۱۴۰۶ ، دستیابی به تورم تک رقمی پیش بینی شده است.فعالان معدنی چشم انداز پیش رو را چندان امیدوارکننده توصیف نمی کنند و هر یک به بعدی از ابعاد غول بی مهار تورم اشاره می کنند. اوضاع برای معادنی که با حداقل سود یا در نقطه سر به سری فعالیت می کنند، بحرانی تر است، زیرا سود آنها کمتر از تورم شده و به این ترتیب، سرمایه در گردش آنها رو به نابودی است و برخی نگران از راه رسیدن غول ورشکستگی هستند.با این مقدمه، پرسش اینجا است که آیا مسیری که پیش روی معدن قرار دارد، این حوزه را تا ۴ سال دیگر به مقصد تورم تک رقمی می رساند یا خیر؟ در گزارش امروز صمت، شهرام شریعتی و حسام الدین فرهادی نسب ۲ تن از کارشناسان و فعالان حوزه معدن به این پرسش پاسخ می دهند.
ضرورت اعمال مدیریت هوشمندانه
شهرام شریعتی ـ کارشناس و فعال معدن: تک رقمی شدن تورم، به هیچ وجه هدف اصلی نیست، بلکه بهبود وضعیت اقتصادی هدف است. به عبارت دیگر، اگر اقتصاد در رکود مطلق برود، تورم تک رقمی که هیچ، صفر خواهد شد. ضرب المثلی می گوید: ماشین خاموش، هیچ بنزینی نمی سوزاند یا دیکته نوشته نشده بی غلط است.بنابراین باید درباره وضعیت بهبود اقتصادی صحبت کنیم. اگر هدف غایی و نهایی این باشد، خواه و ناخواه تولید با تورم همراه خواهد بود، همان طور که در همه اقتصادهای دیگر دنیا این اتفاق رخ می دهد. مگر اینکه به قدری آن اقتصاد بارور و متمول باشد که بتواند تورم را در کشور خود کاهش دهد. فراموش نکنیم که ما درباره منطقه خاورمیانه صحبت می کنیم. درباره اروپا، امریکا، کانادا، خاور دور و کشورهایی مانند ژاپن، چین و کره جنوبی صحبت نمی کنیم، ما در منطقه ای هستیم که اقتصادش برپایه نفت است و مردم در این منطقه از نظر فرهنگی قرابت هایی با هم دارند. برخی کارشناسان معتقدند که با این موقعیت و چشم انداز، نه تنها تا ۴سال آینده اقتصاد ما به چنین جایگاهی دست پیدا نخواهد کرد، بلکه شاید مشکلات جدیدی هم به آنچه امروز هست، اضافه شود.
کدام توسعه؟
در ۱۳۸۴ برای کشور سند ۲۰ ساله توسعه نوشته شد و براساس آن قرار بود در بسیاری زمینه ها کشور اول منطقه بشویم.اما در این ۲۰ سال چه شد؟ به کدام یک از اهداف این برنامه رسیده ایم؟ در واقع جای تعجب است که امروز چگونه مسئولان درباره برنامه هفتم توسعه صحبت می کنند. کدام توسعه؟ توسعه ای که براساس پول نفت ایجاد می شود؟ این در حالی است که بسیاری از کشورها در حال حاضر برای مصرف انرژی خود برنامه های دقیق و هوشمندانه ای دارند. ما با پول نفت شعار می دهیم که می خواهیم کشور را به رتبه اول منطقه برسانیم. بر همین مقیاس، در ۴ سال آینده باید معجزه اتفاق بیفتد تا این شعار محقق شود.البته براساس معجزه هر اتفاقی ممکن است رخ دهد،اما در واقعیت این اتفاق رخ نخواهد داد. در غیر این صورت، ۴ سال که هیچ تا ۱۵ یا ۲۰ سال آینده هم به جایی نخواهیم رسید.
معدن و چالش ها
وقتی درباره معدن و صنایع معدنی صحبت می کنیم، خواه ناخواه پای اقتصاد و شرایط عمومی آن در میان است. البته در معدن، چون در گام نخست رویارویی با طبیعت است، مشکلات، خود را با وضوح بیشتری نشان می دهد. برای فعالیت معدنی تکنولوژی های جدید، زیرساخت های پیشرفته، نیروی کار آموزش دیده و سرمایه گذاری گسترده نیاز است و از همه مهم تر باید مدیریت هوشمندانه در ابعاد کلان وجود داشته باشد، تا بتواند این مجموعه را فراهم کند. کشوری که هنوز برای حل مشکل اکتشاف به شرکت های بخش خصوصی چشم دارد، در قدم اول از وظیفه خود که انجام کارهای اکتشافی است، غفلت کرده و همزمان اطلاعات پایه را در اختیار شرکت ها قرار نمی دهد. پهنه های زیادی بلوکه شده و...، پس روشن است با این اتفاقاتی که دارد، می افتد، به اهداف بخش معدن و صنایع معدنی خود دست پیدا نمی کنیم.
ناسازگار با واقعیت
معدن و صنایع معدنی، صنعت، کشاورزی، پالایشگاه ها و... زیرمجموعه اقتصاد هستند و وقتی اقتصاد در بالا بیمار باشد، هیچ وقت نمی توانیم امیدوار باشیم مشکلات در پایین دست برطرف شود.باوجود مشکلات خارجی و تحریم های هوشمندانه ای که روزبه روز سخت تر می شود، دستیابی به اهداف یادشده کمی سخت به نظر می رسد. از سوی دیگر، باید به این موضوع هم اشاره کرد که در واقع صنایع از نبود استراتژی و برنامه مشخص نیز رنج می برند. درباره قراردادهای معدودی هم که امضا می شود، به امید و آرزو متوسل شده ایم و فقط می توان امیدوار بود که این قرارداد به نفع کشور باشد. برای مثال، قرارداد ۲۵ ساله با چین که هنوز مفاد آن منتشر و قرارداد با روسیه که حتی مدت زمان آن هم اعلام نشده است. در حالی که کشور امارات متحده عربی، به اندازه یک استان یا شهرستان ما هم نیست، فقط با استفاده از ظرفیت صنعت توریسم چنان توسعه پرشتابی دارد که تا سال های سال بعد هم نمی توان به گرد پای آن رسید. یا عربستان سعودی، ترکیه و دیگر کشورهای اطراف با اتخاذ سیاست های هوشمندانه در حال توسعه خود هستند. قرار نیست نگاه ما به پایین باشد. ما باید نگاه به بالا داشته باشیم. بنابراین، به نظر من با شرایطی که به کشور تحمیل شده است، تحقق کاهش چشمگیر تورم دور از انتظار به نظر می رسد.
تقویت نقش نظارتی دولت
تنها راهی که به نظر من می رسد، این است که دولت خود را کنار بکشد. اقتصاد را آزاد کند و قیمت گذاری دستوری را برای همیشه کنار بگذارد. در تمام دنیا دولت در زمینه هایی چون صنعت، معدن، کشاورزی، نفت، تولید، اقتصاد و... نقش نظارتی پررنگی دارد و سیاست های کلی را وضع می کند.دولت باید سیاست گذاری های کلان را انجام بدهد، دولت باید مدیران ارشد متخصص را به کار گمارد، دولت باید نیروی انسانی متخصص تربیت کند و در زمینه معدن و صنایع معدنی تا زمانی که هر روز با آیین نامه های خلق الساعه نظم کار را مختل می کند، امیدی به بهبودی وضعیت نیست. معدن و صنایع معدنی در بخش دولتی از نبود مدیران متخصص رنج می برد. فقدان تخصص و ضعف مدیریتی آسیب های بسیاری به اقتصاد زده است. سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور به عنوان معاونت وزیر، تنها بازوی تخصصی مشورتی وزارت صمت است که مدیر آن تخصص کار را دارد. بقیه معاونت ها تخصص لازم را در حوزه تحت نظر خود ندارند. مدیری که دیدگاهی نسبت به حوزه تحت مدیریت خود ندارد، دغدغه های متفاوتی دارد و مشکلات حوزه را باوجود خود لمس نکرده است، چگونه می تواند برنامه ریزی تخصصی داشته باشد؟ به گمان من، مدت زمان مدیریت در برخی حوزه ها ملاک نیست. مدیری که ۲۰ سال در یک حوزه فعالیت کرده، مدیر متخصص نامیده نمی شود، وی در بهترین شرایط یک مدیر مطلع است. با این شرایط نمی توان امید چندانی به آینده داشت و نمی توان منتظر تغییراتی جدی بود، زیرا امکان سرمایه گذاری وجود ندارد.
آرزوی تحقق یک رویا
امیدوارم در سال ۱۴۰۶ مسئولان با سربلندی کارشناسان و فعالان اقتصادی را مخاطب قرار دهند و بگویند با اینکه شما این همه به ما انتقاد کردید، اما باز توانستیم در ۱۴۰۶ کشور اول منطقه شویم.من آرزو می کنم کارشناسان منتقد امروز، شرمنده دولت و حاکمیت شوند و ۴ سال دیگر سر خود را پایین بیندازند و بگویند حق با شما بود!اما آیا این یک رویای شیرین نیست و دولت می تواند معجزه ای را که در ۲۰ سال گذشته نتوانست، انجام دهد، در مدت کوتاه پیش رو محقق کند؟ آیا نتیجه برنامه هایی که تا امروز پیاده کرده، چیزی جز آسیب به اقتصاد، تولیدکننده، صنعتگر و در نهایت مردمی بوده است که تلاش خود را برای تغییر به کار بردند، اما هیچ یک از وعده هایی که به آنها داده شد، به نتیجه نرسید.
در سراشیبی نزول
هر روز که اقدامات اصلاحی به تعویق می افتد، شیب نزولی بیشتر می شود و وضعیت معدن و صنایع معدنی هم از آنچه هست، بدتر خواهد شد. چندی پیش مصاحبه ای داشتم که تیتر آن «قهقرا؛ مقصد نهایی معدن و صنایع معدنی» بود. هنوز هم بر این موضع پافشاری می کنم و باور دارم تا زمانی که سرمایه گذاری، مدیریت درست و استراتژی دقیق در اقتصاد و معدن محقق نشود، رسما رو به قهقرا خواهیم رفت.
بیماری بدخیم
حسام الدین فرهادی نسب ـ کارشناس و فعال معدن: تورم تک رقمی چیزی جز یک آرزو در این کشور نیست و به گمان من، به این راحتی ها دست یافتنی نیست. مشکل بزرگی که در حال حاضر با آن دست به گریبان هستیم، این است که باتوجه به شیب تند سقوط ارزش پول و افزایش نرخ کالاها، شرایطی پیش روی کشور است که روزبه روز وخیم تر می شود. بنابراین، بسیار بعید می دانم که نرخ تورم به شرایط تک رقمی برگردد. به ویژه در بخش معدن، زیرا اتفاقاتی که در این مدت، معدن و صنایع معدنی را تحت تاثیر قرار داده، به راحتی جبران نمی شود. مشکلاتی که در زمینه ماشین آلات رخ داده است یا افزایش قیمت ها و ارزش خدماتی که معدندار می گیرد تا بتواند تولید را ادامه دهد، دیگر هیچ کدام مانند گذشته نخواهد شد. شاید بهتر است بگویم من به عنوان یک معدندار و فعال این حوزه، امیدی به بهبود شرایط ندارم. البته شاید بهبودی جزئی در وضعیت رخ دهد. به عنوان مثال، رشد منفی ۲ . ۱ اقتصاد در نیمه اول سال گذشته، در 6 ماهه دوم به ۱ . ۸ رسید و شیب سقوط کمتر شد. اما این اتفاقات چاره بیماری بدخیم اقتصاد ما نیست.
نسخه فوری
اقتصاد داروی فوری ندارد و بخش معدن هم همین طور. بخش معدن هم از دیگر بخش های اقتصاد جدا نیست و هر فرمولی که برای حل مشکلات کلان اقتصادی ارائه می شود، همه بخش های اقتصادی از جمله معدن را تحت تاثیر قرار می دهد. شاید تنها تفاوت این باشد که در حوزه معدن سرعت برخی از فرآیندها آرام تر است.بنابراین به طورکلی تا وقتی وضعیت صادرات مواد معدنی جانی دوباره نگیرد و تا زمانی که حاکمیت به این باور نرسد، دارویی جز آزادسازی؟؟؟؟؟ ، بیماری وخیم اقتصاد ایران را درمان نمی کند، نباید انتظار تغییر و تحول در این زمینه داشت. تا صادراتی اتفاق نیفتد، تا قیمت ها دستوری نباشد، هیچ نفس تازه ای به این کالبد دمیده نمی شود، همان طور که در هیچ یک از بخش های معدن اتفاق نمی افتد.
گفتاردرمانی
شنیده ها حاکی از آن است که در مجلس هم اختلاف نظرهایی درباره برنامه هفتم وجود دارد. شاید یکی از دلایلی که در تلویزیون مناظره های داغ اقتصادی برگزار می شود هم، همین است، چون قرار نیست اتفاقی بیفتد و همه این ماجراها چیزی شبیه گفتاردرمانی عمومی است.در بخش معدن آش همان است و کاسه همان. همان طور که عوارض صادراتی وجود دارد که بر تولید سایه افکنده است. از یک سو تا زمانی که زنجیره ارزش کامل نشود، حبس کردن بخشی از تولید در انتظار فرآوری فقط باعث زیان بیشتر به آن بخش از زنجیر می شود. از سوی دیگر، با قطع برق در تابستان بیم آن می رود که ظرف چند ماه آینده زنجیره تولید از روال عادی خارج و در بخشی از مسیر تولید، انباشت ایجاد شود و در بخش هایی دیگر کمبود. برای مثال، در تولید گندله یا آهن اسفنجی مشکل ایجاد شود و کنسانتره اضافه بیاید.
افق هایی در دوردست
قرار بر این بود که در افق ۱۴۰۴ به افق ۵۵ میلیون تن تولید فولاد دست پیدا کنیم، اما امروز ظرفیت اسمی ما ۳۵ میلیون تن است. با فرض اینکه رکود برطرف شود و بازار ساخت وساز داخلی دوباره رونق بگیرد، نیاز داخلی چیزی حدود ۱۵ یا ۱۶ میلیون تن است. به عبارت دیگر، در حال حاضر، ظرفیت ۲۰ میلیون تنی فولاد به صورت دپو وجود دارد و تا زمانی که چالش صادرات، تامین ارز، بازگشت ارز حاصل از آن و... سروسامان نگیرد، در عمل نتیجه نخواهد داشت و تنها وقفه ای در این حوزه ایجاد می کند که بدون شک در صنایع بالادستی و پایین دستی تاثیرگذار خواهد بود.
سخن پایانی
بخش تولیدی معدن با ابرمشکلاتی دست وپنجه نرم می کند که روزبه روز عرصه را بر فعالان این حوزه تنگ تر می کند.به نظر می رسد که اگر تصمیمات عاجلی برای کنترل شرایط موجود در نظر گرفته نشود، بخش بزرگی از معادن، به ویژه معادن کوچک مقیاس یا دورافتاده، به زودی به ورطه رکود درغلتند یا طعم تلخ ورشکستگی را بچشند و زیرپوست این بحران چه مشاغلی که از دست خواهند رفت و چه خانواده هایی که نان سفره شان بریده می شود.