چرا باید چرخ را از نو اختراعکرد؟
فرشاد رشیدنژاد-استاد دانشگاه و فعال معدنی
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در زمینه هوشمندسازی باید موردتوجه قرار گیرد، این است که در این فرآیند کم کم ماشین و ابزار جای انسان را می گیرند و دور نیست زمانی که تصمیم گیری هم به آنها واگذار شود. چه ترسناک باشد و چه نباشد، واقعیت این است که دنیا به این سو در حرکت است و مثل همه پدیده های جدید، هوشمندسازی نیز می تواند هم جنبه مثبت داشته باشد و هم منفی. به عنوان مثال، اگر باعث شود که ایمنی بالا برود و نرخ مرگ ومیر کاهش پیدا کند، بسیار خوب است و همه از آن استقبال می کنند، اما اگر بخواهد انسان را کنترل کند آن وقت بسیار ناخوشایند است. برای مثال گفته می شود در حال حاضر در چین با استفاده از هوش مصنوعی میزان وفاداری افراد به حزب کمونیست را می سنجند؛ خب این ترسناک است.
اما همزمان قوانینی هم در دست تدوین است که اجازه ندهد افراد یا دولت ها از تکنولوژی و فناوری های جدید سوءاستفاده کنند. این موضوع بحث بسیار گسترده ای دارد که از مقوله ما خارج است. گفت وگوی ما بیشتر درباره بحث های تکنیکال ماجرا است. اما موضوع تبعات آن و بحث های حقوقی که پیرامون این موضوعات مطرح است، اهمیت فراوانی دارد و می طلبد که در بحث های جداگانه ای به آن پرداخته شود.
یکی دیگر از بحث هایی که در این زمینه مطرح است، موضوع نیروی کار مربوط است. سوال اینجا است که اگر همه کارها را به ماشین بسپاریم، آدم ها باید چه کاری انجام دهند و چگونه می توانند درآمدی داشته باشند. در پاسخ می توان به طورخلاصه گفت نیروهای متخصص نسل بعد باید به گونه ای تربیت شوند که مهارت های سطح بالاتری داشته باشند و مسئولیت های پیچیده تری را برعهده بگیرند و ایفا کنند و به این ترتیب، جای نگرانی برای نیروی انسانی نیست. اما انسان باید آموزش ببیند و مهارت ها و توانایی هایش وسیع تر شود. درست مانند اینکه توانایی ها و مهارت های کارگر امروز با همتایان ۵۰ سال پیش خود متفاوت است، نیروی کار فردا هم با امروز متفاوت است.البته شکی نیست که سرعت تغییرات بسیار بالا است و به همین دلیل است که نام آن را انقلاب صنعتی چهارم گذاشته اند، یعنی ما شاهد یک تحول اساسی هستیم؛ تغییری پرشتاب که بعد از دگرگونی سریع شاید تا چند ده سال بعد از خود کم وبیش ثابت بماند.
چاره ای نیست جز اینکه با این جریان همراهی کنیم و من اعتقاد راسخ دارم که این رودخانه مسیر خود را طی خواهد کرد و جاده ای یک طرفه است و راه برگشتی برای آن نمی توان تصور کرد. ما دوباره نمی توانیم به شیوه گذشته فعالیت کنیم. خاصیت تکنولوژی این است و به روز می شود و خواه ناخواه تکنولوژی های قدیمی را پس می زند، چون شکلی تکاملی دارد. البته باید توجه داشت که تمام موضوعاتی که به آنها اشاره شد، در دنیا هنوز جدید و تازه است و نباید تصور کرد در حال حاضر همه معادن امریکا، کانادا و استرالیا به آخرین دستاوردهای تکنولوژی مجهز شده اند و کاملا هوشمند اداره می شوند. این تحولات تنها مختص به معادن بزرگ است. البته باید گفت متاسفانه شواهد و قرائن نشان می دهد که سرعت حرکت آنها به سمت هوشمندسازی زیاد است که دیر یا زود با فاصله زیادی از ما پیشی می گیرند. عبارت انقلاب چهارم در سال ۲۰۱۱ ابداع شد و حدود ۱۰ سال از عمر آن می گذرد، اما واقعیت این است که این موضوع 2 سال است در دنیا بر سر زبان ها افتاده و رشد انفجاری داشته است و الان شرکت های بزرگی مانند ریو تینتو، باله، بی اچ پی و امثال آن تازه قدم در مسیر هوشمندسازی گذاشته اند.شرکت هایی مانند زیمنس، سیسکو، اشنایدر، جنرال الکترونیک و نمونه های دیگر که تکنولوژی را در اختیار دارند، در این تحریم ها همکاری خود را با ایران کاملا متوقف کرده اند، بنابراین از نظر منطقی ما روزبه روز فاصله مان با اینها بیشتر و بیشتر می شود. این مسیری نیست که یک کشور به تنهایی بتواند طی کند، بنابراین نمی توانیم بگوییم تنها با اتکا به توان داخلی می توانیم این فاصله را پر کنیم. در این زمینه، باید درها باز باشد. باید بتوانیم اگر تکنولوژی خاصی در داخل کشور به دست می آید، آن را به دیگر کشورها صادر کنیم و از آن طرف از دستاوردهای دیگر کشورها در ایران بهره مند شویم.در واقع، نه گفتن به دستاوردهای جدید تکنولوژی فاصله ما را با دنیا روزبه روز بیشتر می کند و سوال مهم این است که چرا ما باید خودمان دوباره چرخ را اختراع کنیم؟