-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->امیرحسین برنایی ـ فعال در زمینه تجاری‌سازی تولیدات دانش‌بنیان

فرهنگ کارآفرینی در کشور جا نیفتاده‌است

امیرحسین برنایی ـ فعال در زمینه تجاری‌سازی تولیدات دانش‌بنیان

فرهنگ کارآفرینی در کشور جا نیفتاده‌است

وقتی صحبت از نقش بخش خصوصی در اکوسیستم دانش‌بنیان می‌شود، نمی‌توان یک دستورالعمل نسخه واحد را برای همه دانش‌بنیان‌ها پیچید. برخی از دانش‌بنیان‌ها در زمینه فناوری‌های نرم فعالیت دارند؛ نظیر اسنپ و دیجی‌کالا یعنی خدمات یا تولیداتی دارند که در حوزه فناوری‌های نرم شناخته می‌شود و برخی هم در حوزه‌ های‌تک‌ که فناوری‌های ابزاری را شامل می‌شود، فعالیت می‌کنند که مسائل آنها بسیار متفاوت است و وقتی درباره دانش‌بنیان حرف می‌زنیم، باید دید چه تفاوت‌هایی دارد و هدف و انگیزه دانش‌بنیان‌ها چیست؟ برخی از آنها خود را به تولید محصول هم می‌رسانند، اما چون سرمایه‌گذاری جدی انجام نگرفته است، از تولید بازمانده‌اند. برخی هم تنها ایده از دانشگاه با خود آورده‌اند، بدون اینکه نگاه درستی به بازار و عرضه و تقاضا داشته باشند و تنها به‌دنبال این هستند که در اکوسیستم نوآوری فعال باشند.

واقعیت این است که در گام نخست در کشور ما، فرهنگ کارآفرینی و تعامل با فناور از یک‌سو و سرمایه‌گذار از سوی دیگر جا نیفتاده است. در واقع، مدیران اجرایی، آموزش لازم برای سرمایه‌گذاری روی یک کار جدید را ندیده‌اند و اصلا فرآیند ارزش‌گذاری در مسیر تجاری‌سازی صورت نمی‌گیرد. گفتنی است، هر محصول فناورانه‌ای که دانش‌بنیان‌ها تولید می‌کنند، محصولش دارای ارزشی است، اما زیرساخت‌های تجاری‌سازی در کشور ما وجود ندارد. معمولا با روش‌های قدیمی ازکارافتاده محصولات دانش‌بنیان‌ها را ارزش‌گذاری می‌کنند که اصلا استانداردهای امروزی را ندارند.

از اساس زیرساخت ارزش‌گذاری به‌ویژه برای دارایی‌های نامشهود در کشور وجود ندارد. از طرفی، همکاری‌های دولتی هم زمینه رشد و توسعه دانش‌بنیان‌ها را فراهم نمی‌کنند؛ زیرا بارها و بارها ثابت شده است که دولت برای کیفیت محصول پول نمی‌دهد و خودش راه را برای تقلب باز می‌گذارد و حتی اجبار می‌کند. وقتی مدیران بازرگانی تصمیم‌گیر نهایی می‌بینند که برای خریدها تامین مالی کافی نمی‌شود، می‌خواهند از مسیر رانت به این اهداف دست پیدا کنند. با این شرایط چگونه می‌توان از سرمایه‌گذاری حرف زد؛ ابتدا باید تغییر بزرگ نگرشی در لایه مدیران میانی انجام شود.

خوشبختانه داستان‌های موفقی می‌توان از سرمایه‌گذاری روی شرکت‌های دانش‌بنیان روایت کرد. معمولا این شرکت‌ها در زمینه فناوری‌های نرم فعالیت می‌کنند. با نگرش نقادانه می‌فهمیم که مشکلات مربوط به سرمایه‌گذاری در کشور قابل‌حل هستند، اما آن روندی که اجازه ورود سرمایه‌گذاران به دنیای نوآوری را نمی‌دهد، شرایط سیاسی اقتصادی و اجتماعی حاکم در کشور است که ریسک سرمایه‌گذاری را بسیار بالا می‌برد و نمی‌گذارد که فرآیند تجاری‌سازی و سرمایه‌گذاری شکل بگیرد. امروزه در کشور سرمایه‌گذاران توانایی پیش‌بینی حداقلی هم برای ورود به عرصه دانش‌بنیان‌ها را ندارند. به‌همین‌دلیل، انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری نمی‌گذارد وگرنه مشکلات موجود جهانشمول و قابل‌حل است.

متاسفانه در ایران بستری آرام برای سرمایه‌گذاری وجود ندارد که این امر به قدرت بسیار کم بخش خصوصی بر می‌گردد. به‌عبارت دقیق‌تر، درآمد و پول از جیب مردم بیرون نمی‌آید؛ از چاه‌های نفت که منبعی خدادادی است، خارج می‌شود. به‌همین‌دلیل، اقتصاد نفتی نمی‌گذارد که سرمایه‌گذاری راه خودش را برود.

امروزه در ذهن سیاست‌گذاران نگرش توسعه‌ای به اکوسیستم دانش‌بنیان از راه سرمایه‌گذاری وجود ندارد. ناگفته نماند که کرونا و تحریم باعث شد که کمی به دانش‌بنیان‌ها توجه شود. به‌عبارت‌دیگر، تحریم و کرونا برای هر قشری هم که آسیب‌زا بود، برای دانش‌بنیان‌ها به‌دلیل توجه مدیران دولتی به محصولات آنها، رویکردهای مثبت داشت. کافی است یک‌بار به فاکتورهای خریدهای دولتی که هنوز پولی به دانش‌بنیان‌ها بابت آنها پرداخت نشده است نگاهی بیندازید؛ از وام و تسهیلات گرفته تا خریدهایی که پولی از پس آن نمی‌آید؛‌ نشان از به نتیجه نرسیدن برنامه‌ها و وعده‌ها دارد. در این میان، افرادی هم هستند که فرصت‌های سرمایه‌گذاری را به‌خوبی شناسایی می‌کنند و در این مسیر برنده می‌شوند و می‌دانند که چه نوع از محصول نوآورانه موردنیاز مردم با شرایط فعلی خواهد بود. برای مثال، پلتفرم‌هایی که در حوزه خدمات جمعی تولید شده‌اند یا اپ‌هایی که به‌عنوان بازار فروش آنلاین شناخته می‌شوند، نمونه‌هایی از موردهای موفقی هستند که سرمایه‌گذاری روی آنها در کشور جواب داده است. در کل، در روح و قلب هیات دولت و معاونان وزیر و مدیران میانی هیچ‌گونه اعتقادی به سرمایه‌گذاری وجود ندارد. اگر هم در مواردی به توسعه دانش‌بنیان توجه نشان می‌دهند، معمولا برای پاسخ دادن به بالا دستی‌های‌شان است. رهبر معظم انقلاب فرمایشات خوبی دارند، اما متاسفانه در لایه پایین‌تر اجرای این روند به‌دلیل چالش‌های گفته‌شده، تا حدودی غیرممکن است، مگر اینکه بحرانی نظیر کرونا پدید‌اید و مجبور شوند به دانش‌بنیان‌ها توجه کنند.

متاسفانه به‌دلیل عدم‌ثبات سیاست‌ها و نوعی از دشمنی با فناوری که در بدنه نظام تولید کشور به‌وجود آمده است، سرمایه‌گذاری در این اکوسیستم را بیشتر شبیه یک سراب کرده است. در واقع، فناوری‌گریزی در نهادهای گوناگون دولتی موج می‌زند، همچنین گریز ذاتی صنایع کشور از فناوری‌های نوین، باعث شده است که دانش‌بنیان‌ها نتوانند تمام توان بالقوه خود را بالفعل کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*