تکرار سناریوی بدمسکنی در ایران
حسین ایمانیجاجرمی-جامعهشناس شهری
کاهش قدرت خرید مردم برای خرید ملک، موضوع دیروز و امروز نیست که بهتازگی مطرح شده باشد. بنابراین، در دهههای اخیر شاهد بودیم که موضوع بدمسکنی و چالشهای خرید مسکن، بارها توسط رسانههای مختلف مطرح شده است و سبقه طولانیمدتی دارد.متاسفانه کمبود مسکن و ضعف در برنامههای دولت برای ساماندهی بازار ملک سالهاست که در حال تکرار است. این موضوع نشان میدهد که این چالش بیش از نیمقرن وجود دارد و هنوز برای آن چارهجویی نشده است. البته همین موضوع نیز جای سوال دارد که چرا مشکل مسکن در کشور ما هنوز حل نشده و روز به روز در حال وخیمتر شدن است.باید توجه شود که بیشتر از آنکه مشکل ما کمبود مسکن باشد، دسترسی به مسکن مناسب است. دهکهای درآمدی پایین نمیتوانند از بازار مسکن استفاده و برای خود خانهای خریداری کنند. هر فرد با مراجعه به هر بنگاه در سطح شهر میتواند تعداد زیادی فایل فروش و اجاره مشاهده کند، حتی در شهرهای جدید نیز تعداد زیادی واحد خالی وجود دارد، در نتیجه درمییابیم که متاسفانه در کشور ما برای مسکن افراد کمدرآمد فکری نشده است.
اکنون که وضع اقتصادی چنگی به دل نمیزند، بسیاری از افرادی که در سالهای اخیر جزو طبقه متوسط جامعه قرار میگرفتند، به طبقه فقیر سقوط کردند و قدرت خرید مسکن این افراد بهشدت کاهشی یا کلا نابود شد، از طرفی با افزایش تعداد متقاضیان مسکن ارزاننرخ تعادل در عرضه و تقاضای بازار ملک از بین رفت، بنابراین دولت باید برای چنین موضوعاتی فکری کند والا مانور بر موضوعات حاشیهای دردی را از مردم دوا نمیکند.متاسفانه در بازار مسکن هدفگذاری مشخصی انجام نگرفته و ملاحظات محلی در این بازار مهم و حیاتی لحاظ نشده است. بدینصورت که قضیه مسکن در کلانشهری مثل تهران با یک روستای کوچک فرق بسیاری دارد. افراد در تهران اکثرا مسکن انفرادی میخواهند، اما در شهر و روستاهای دیگر، بیشتر مسکن خانوادگی نیاز است.
آن چیزی که دولت سیاستگذاری میکند، پروژههای مسکنسازی انبوه است و متقاضیان و بهرهبرداران این پروژهها، باز هم طبقه متوسط هستند و سود این اقدامات هم نصیب سازندگان و دولت میشود و افرادی که متقاضی واقعی این واحدها هستند، خانهای بهدست نمیآورند و از نمد مسکن دولتی، کلاهی نصیب کم درآمدها نمیشود! مشکل مسکن را در یک دوره کوتاهمدت نمیتوان برطرف کرد و به مدتزمان بیشتری نیاز دارد. بخش مسکن در سایه سیاستهای ضدتولید و همچنین افزایش نرخ تورم، یکی از گزینههای جذاب برای سرمایهگذاری بهویژه در سالهای اخیر بوده و این مسئله، مسکن را از کالای مصرفی بهشدت به کالای سرمایهای تبدیل کرده است. رونق دلالی در این بازار کار را بهجایی رساند که متوسط نرخ مسکن روزبهروز در حال افزایش است. نابسامانی، انتقادات زیادی را در پی دارد و بهتعادلرسیدن عرضه و تقاضا در یک بازه زمانی مشخص، موجب خواهد شد تا دیگر شاهد افزایش نرخ در این بازار نباشیم. برخی معتقدند که حل مشکلات مسکن به برطرف کردن مسائل درونی آن بازمیگردد، اما سر و سامان دادن به این بخش کلیدی و مولد اقتصاد وابسته به شرایط کلی اقتصاد است و باید موانع بیرونی آن نیز حل شود. تا زمانی که تورم، انتظارات تورمی در جامعه و افزایش نرخ دلار ادامه داشته باشد، بازار مسکن همچنان در حالت رکودی بهسر میبرد و روزبهروز بر نرخ آن افزوده میشود و قدرت خرید مردم کاهش مییابد.در ماههای اخیر، تورم بخش مسکن از تمامی تورمهای دیگر در بازارهای مختلف پیشی گرفته است. در حالی که کارشناسان حوزه مسکن پیشتر در خصوص عواقب برهمخوردن تعادل و تناسب در این بازار هشدار داده بودند. کارشناسان معتقدند تا زمانی که عرضه و تقاضا در بازار مسکن متعادل نباشد، نمیتوان انتظار داشت که با سیاستگذاریهای پیدرپی وضعیت بازار بهسوی تعادل حرکت کند.