فرش، یعنی لحظهها را بافتن
منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
فرش، یعنی لحظهها را بافتن فرش، یعنی نقش گل انداختن
فرش، یعنی یک جهان انشای ناب فرش، یعنی ناز بیپایان گل را بافتن
فرش، یعنی سایههای رنگ دار فرش، یعنی عشق بین دست و دار (سپیده طراوتی)
فرش ایرانی یا قالی ایرانی، از قرنهای دور معروف و مورداستفاده بوده است. یک سند آن هم، « گزنفون » تاریخنگار یونانی است که در کتاب « سیرت کوروش » مینویسد: ایرانیان، برای اینکه بسترشان نرم باشد، قالیچه زیر بستر خود میگسترند. فرش معروف « بهارستان » در کاخ تیسفون هم بهخاطر شکوه فراوانی که داشت، بازتاب گستردهای در ادبیات اسلامی پیدا کرد.
معروفیت فرش ایران
فرش ایران در طول تاریخ، همیشه بهخاطر نقش و نخ و بافت کمنظیری که داشته، در تمام جهان معروف بوده است و بسیاری از کشورهای جهان، هنوز میزبان فرشهای ایرانی هستند. فرش ایرانی، بیشتر از آن که صنعت باشد، بهعنوان یک هنر ممتاز قدیمی شناخته میشود و بههمیندلیل است که در طول قرنها، فرشهای نفیس ایرانی از دورههای مختلف، در ویترین موزههای بزرگ دنیا از جمله موزه هنرهای زیبای بوستون، موزه ویکتوریا و آلبرت لندن، موزه لسآنجلس، موزه هنرهای کاربردی وین، موزه لوور فرانسه، موزه استکهلم و بسیاری از دیگر موزههای بزرگ، با جلوه زیبا و کیفیتی که دارند، میدرخشند و میهمان چشم بازدیدکنندگان میشوند.شاید، برخی بخواهند پیشینه فرشبافی را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط کنند،اما با کشف « فرش پازیریک » ـ که قدیمیترین نمونه قالی جهان است که تاکنون بافته شده و نقوش اصیل هخامنشی را دارد ـ این ادعا رد شده است. پژوهشگران، این قالی را از دستبافهای پارتها یا مادها و مربوط به دوره هخامنشی دانستهاند.
فرش برای ارتباط
فرش، یکی از هنرهای مهم تاریخ و کشور ماست و باتوجه به پیشینه طولانی آن، تا همین اواخر ـ حتی افتان و خیزان ـ توانسته است خود را از پیچ و خم دورههای تاریخی کشورمان بگذراند و به دوره معاصر برساند. شاید هم یکی از دلایل زنده ماندن فرش در این مدت، قدرت برقراری ارتباطی بوده که در نقش و نگارهای بافتهشده روی آن نهفته است. زمانی که کسی بهعنوان یک بیننده، مقابل یک فرش قرار میگیرد، گویی تمامی یک داستان شیرین، به گویایی پیش چشمانش گسترده میشود و طبیعی است که محو این همه هنر و زیبایی شود.فرش یا قالی ایران، علاوه بر اینکه در ادبیات ایرانزمین، جایگاه شاخصی دارد، در نظر نویسندگان غیرایرانی هم، بسیار تحسین شده است. برای نمونه، آندره ژیله میگوید: تابلوهای زیبای نقاشی را بهکناری نهید، آثار شناختهشده هنری جهان را از مسیر دیدگان دور سازید و چشم و ذهن و اندیشه خود را برای مشاهده و تحسین قالی ایران، یعنی شاهکار بیهمتای هنر جهان باز گذارید.فرش، بهعنوان هنری که از گذشتههای دور تا امروز ماندگار بوده، از ظرفیت قابلتوجهی در ارتباط و گفتوگوی بین فرهنگها برخوردار است. از آنجا که فرش، جزو همگانیترین، پرمصرفترین و عمومیترین هنرهایی است که مورداستفاده مردم قرار میگیرد، در صورت حمایت کافی از تولید و صادرات آن، میتوان گفت هر فرش، سفیر فرهنگی ماست که به گوشه و کنار جهان میرود و بهعنوان یک رسانه، با بهره بردن از طرحها و نقشهای خود، با انسانها در سراسر دنیا ارتباط برقرار میکند. بههمیندلیل باید گفت فرش چون آیینهای از عرش، بازتابی از نگارهها و طرح و نقشهای نمادین با الهام از باورها، اندیشهها و آرزوهای انسان فرشنشین است.
از دستباف تا ماشینی
هرچقدر فرش دستباف ایرانی، شهره در سراسر جهان است و با نقشها و بافتها و نخهای طبیعی کمنظیرش معروف است، فرش ماشینی ایران ـ باوجود استفاده از طرح و نقش فرش دستباف ـ کمتر نشانی از اصالت و طبیعی بودن را دارد. این فرزند مصنوعی عصر جدید، توسط ماشینآلات صنعتی بافته میشود و بهدلیل سرعت تولید و ارزان بودن مواد اولیهاش، نرخ بسیار ارزانتری دارد و بههمیندلیل توانسته است در مقابل کاهش شدید فروش و صادرات فرش دستباف، حدود ۱۰ درصد صادرات غیرنفتی ایران را در اختیار بگیرد.
تاریخچه پیدایش فرش ماشینی در ایران نشان میدهد که این محصول، در ایران حدود نیم قرن عمر دارد. در ابتدای دهه ۵۰ ، نخستین فرش ماشینی تولید داخل در کارخانجات مخمل و ابریشم کاشان، توسط ماشینهای مخملبافی بافته و روانه بازار شد. در همین زمان، با وارد کردن فرشهای ماشینی مرغوب از بلژیک، ایرانیها با پدیده فرش ماشینی آشنا شدند و با استقبال مردم، صاحبان گروه صنعتی بهشهر با تاسیس شرکت صنایع کاشان از سال ۱۳۵۳، فرش ماشینی را تولید کردند که با نمونههای قبلی متفاوت بود و بهویژه، نوع پشمی آن شباهت زیادی با فرش دستباف داشت.شرکتهای شهباف، پارس، مولنروژ و اکباتان هم، از جمله شرکتهایی بودند که تا سال ۵۷، فرش ماشینی تولید میکردند. پس از این سال، با مصادره شدن بسیاری از کارخانجات، منحنی حیات و فعالیت کارخانههای فرش ماشینی هم رو به افول نهاد،اما پس از توقف فعالیت کارخانجات دولتی، از سال ۶۵ بخش خصوصی موجب تحول اساسی در صنعت فرش ماشینی کشور شد که این سیر تحول، موجب ایجاد بیش از هزار و 600 واحد کوچک و بزرگ تولیدکننده فرش ماشینی در کشور شده است. به هر روی، باید گفت فرش ـ چه دستباف و چه ماشینی ـ اگر بهدرستی حمایت شود، هنر و صنعتی بهشمار میروند که میتوانند علاوه بر ایجاد اشتغال قابلتوجه، اقتصاد کشور را هم بهعرش برسانند.