دههای ضعیف در نظارت بانکی
کامران ندری - کارشناس مسائل پولی و بانکی
نظام بانکی ایران در دهه ۹۰ تحت فشارها و محدودیتهایی بود و آسیبهای زیادی نه فقط بر شبکه بانکی، بلکه بر کل اقتصاد ایران وارد شد.
بانکها در تعاریف علمی و تخصصی وظایف مشخصی از جمله واسطهگری مالی دارند اما نظام بانکی ایران در بسیاری از موارد از وظایف و تعهدات خود چه به دلایل درونی و چه به دلیل عوامل بیرونی فاصله گرفت.
در دهه ۹۰، نقدینگی در اقتصاد ایران رشد بالایی را تجربه کرد؛ مخصوصا در اواخر دهه ۹۰ و تشدید تحریمهای اقتصادی بر شدت رشد نقدینگی نیز افزوده شد.
به هر ترتیب بخشی از دلیل رشد نقدینگی در دهه گذشته برمیگردد به مشکلاتی که تحریمها بهوجود آورد و بخش دیگر آن هم مربوط میشود به دولتها که بار مشکلات خود بهخصوص کسری بودجه را بهطور غیرمستقیم به بانکها منتقل کردند.
در این یک دهه، قوای مجریه و مقننه سیاستهای تکلیفی را بر نظام بانکی تحمیل کردند که پیامدهای منفی به همراه داشت و هنوز هم این دو نهاد در مقابل نظام بانکی به شیوه گذشته عمل میکنند.
دولت و مجلس، بانکها را موظف به پرداخت تسهیلاتی کردند. این تسهیلات برای پاسخگویی به نیازهایی تکلیف میشد که از عهده دولت خارج بود و دولتها میخواستند از قدرت خلق پول بانکها برای حل این مشکلات استفاده کنند.
به طور مثال، دولتها میخواستند به تولیدکنندهها کمک کنند اما چون امکانات کافی نداشتند بانکها را وادار به پرداخت تسهیلات با نرخ بهره پایین میکردند.
به این صورت بود که رشد نقدینگی شیب صعودی به خود گرفت. متهمان ردیف اول در این مسئله دولت و مجلس هستند. البته در ردیف دوم خود بانکها قرار میگیرند.
شبکه بانکی نیز فارغ از تکالیفی که بر عهده داشت، نظم و انضباط لازم را که در واقع لازمه سلامت بانکهاست، رعایت نکرد. همچنین نظارت نهاد رگولاتور که بانک مرکزی است بر بانکها بسیار ضعیف بود.
بانکها هم از این ضعف بخش نظارت سوءاستفاده کردند و درواقع قدرت خلق نقدینگی و پول که در اختیار داشت در خدمت سهامداران عمده قرار دادند.
مثلا بانکی را میبینیم که وظیفه داشته مدام پول خلق و به سهامدار اصلی خود برای به سرانجام رساندن پروژههای سرمایهگذاری بزرگ اعطا کند.
بانکهای خصوصی در جهت منافع سهامداران عمده خود از قدرت خلق پول استفاده کردند و بانکهای دولتی نیز در جهت منافع دولت این قدرت را به کار گرفتند.
این مسائل در مجموع باعث شد رشد نقدینگی در اقتصاد ایران در یک دهه گذشته بهشدت بالا برود. بانکها شرایط مناسبی نداشتند و ترازنامهشان در وضعیت نامطلوبی بود.
از طرفی این مشکلات ترازنامهای را هم بانکها میتوانستند با همان قدرت خلق پول تا حدودی برطرف کنند. بنابراین ما در دهه ۹۰ رشد بالای نقدینگی را تجربه کردیم که نتیجه آن هم تورم بیش از ۴۰ درصد شده است.
وضعیت تورمی اقتصاد ایران بهویژه در چند سال گذشته به حدی وخیم شد که در تاریخ اقتصادی خودمان هم بیسابقه
بود.
اساسا در اقتصاد ایران تورم به این شدت که چند سال پیاپی رخ بدهد، وجود نداشته است. از سوی دیگر، این منابع حاصل از خلق پول هم بهدرستی مورد استفاده قرار نگرفته و به سمت فعالیتهای غیرمولد منحرف شده است.
به همین دلیل هم در این یک دهه، بخش تولید در اقتصاد ما رشد قابلتوجهی نداشته است.