کوتوله پروری به اسم رقابتسازی
نشست شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم با موضوع اقتصاد سیاسی صنعت زدایی در ایران برگزار شد.
نشست شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم با موضوع اقتصاد سیاسی صنعت زدایی در ایران برگزار شد. به گزارش جماران، فرشاد مومنی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست گفت: از نقطه عطف موج اول انقلاب صنعتی تا امروز هیچ کشوری قادر به رفع فقر، عقب ماندگی و وابستگی به دنیای خارج نبوده مگر اینکه به تولید فناورانه تکیه کند. ایران از یک جایگاه استراتژیک و تمدن ساز برخوردار است. بنابراین با تکیه با ظرفیت های بزرگی که در دامن خود دارد، توانسته از دل تمام فراز و فرودها، زنده بیرون بیاید. وی افزود: یک شرایط غیر متعارف و مشکوک در فرآیند های تصمیم گیری و تخصیص منابع ایران مشاهده می شود. به نظر می رسد امروز دقیقا در جهت عکس بایسته های حرکت به سمت توسعه حرکت می کنیم و سطوحی از غفلت و فساد دست به هم داده اند که شاهد صنعت زدایی شکنندگی آوری باشیم. انگیزه ما برای مطرح کردن این بحث در شرایط کنونی این است که کشور در آستانه تصمیم گیری های راهبردی مانند برنامه هفتم توسعه است. رئیس موسسه دین و اقتصاد در نشست «اقتصاد سیاسی صنعت زدایی» با بیان اینکه به نظر می رسد برخی از جریان سازی های اخیر برای عمده کردن مباحث حاشیه ای یک روند خطرناک است، گفت: شیوه غیر متعارف دولت فعلی برای تدوین برنامه هفتم نشان می دهد که گویا برخی در حال فراهم کردن نان برای مافیا ها هستند؟! برای نخستین بار شاهد هستیم سندی تدوین شده که در آن مشارکت دستگاه ها، مناطق و بخش ها در شکل گیری این سند حذف شده است. بنابراین این شیوه برنامه ریزی مشکوک است. آنچه هم در این سند نوشته شده، هیچ یک از مشخصات یک سند راهگشا را در دل خود ندارد. مومنی با طرح این پرسش که چرا باید از رویکرد اقتصاد سیاسی، بهره بگیریم؟ افزود: اگر شما در جامعه ای زندگی می کنید که سلطه غیرمتعارفی از مناسبات رانتی حاکم است و با بحران شفافیت روبه رو است، راه نجات، توسل به رویکرد اقتصاد سیاسی است چراکه این رویکرد از طریق برجسته کردن برندگان و بازندگان هر بازی سیاستی، می تواند فریب کاری را به حاشیه ببرد. ما با یک آمیزه پیچیده ای از ملاحظات اقتصاد سیاسی درونی و بین المللی مواجه هستیم و اگر به موقع اقتضائات آن را متوجه نشویم، صدمه خواهیم داد.
پشت کردن به تولید
وی خاطرنشان کرد: پشت کردن به تولید، جامعه را در مهار نااطمینانی های با منشا طبیعت ناتوان می کند. گزارش های رسمی می گوید تعداد وقوع سیل در سال های اخیر نسبت به تاریخ برنامه ریزی ایران، افزایشی بوده است، در حالی که در توجیه مهار این ناتوانی، منابع انسانی و مادی غیرمتعارفی صرف می شود. در زمینه نااطمینانی های ناشی از تعامل انسانی می توان دید ناراضی ترین گروه های اجتماعی ما، کارگران، معلمان، دانشجوها، کارمند ها و بازنشسته ها هستند که هم شریف ترین افراد جامعه هستند و هم برای آنها هزینه صرف شده است. چرا در پیش نویس برنامه هفتم، موضوع محیط زیست در شکننده ترین شرایط کشور حذف شده است؟برخی معتقدند راه حل های پشت کننده به تولید و مبتنی بر واردات دستور کار قرار گیرند. این سیاست در حوزه کشاورزی مشاهده می شود. طرح «نکاشت» می دهند و می گویند به کشاورزان پول بدهیم که چیزی نکارند درحالی که طرح نکاشت برای کشور هایی است که از بیش از صد سال است از تولید انبوه عبور کرده اند و کالا هایی تولید می کنند که مورد تقاضای جدی جهانی قرار دارد. عین این مسئله در جوسازی های مافیایی راجع به اشکالات تولیدی خودروسازان وجود دارد که می خواهد راه را برای واردات باز کند.
صنعت زدایی در ایران
وی افزود: شیوه دیگر صنعت زدایی در ایران، ارائه بی امان ابداعات مشوق رانت است. یکی از شگفت انگیز ترین آنها ماجرای مجوزدهی های جنون آمیز است. بالغ بر ۵ سال است که می گوییم این مجوزدهی ها جز سرخورده کردن کارشناسان ما چه کارکردی داشته است؟ چرا مجوز های دارای پروانه بهره برداری فعال و در دست اجرا در حوزه خودروسازی ایران معادل کل واحد های خودروسازی آلمان، ژاپن، امریکا، برزیل، فرانسه، کره جنوبی، ایتالیا، اسپانیا و ترکیه است. این کار ها برای این است که این واحد ها با هزینه های ثابت بزرگ، خودرو را گران تولید کنند سپس زبان مافیا های واردات خودرو را باز کنند تا با بهانه گرانی خودرو، سراغ واردات بروند. چرا تعداد واحد های تولید سیمان مجوز داده شده و در حال بهره برداری معادل شش برابر واحد های سیمانی چین و کره جنوبی است؟ چرا تعداد مجوز های تولید موتورسیکلت باید معادل بیش از دو برابر کل واحد های مشابه در چین، اندونزی، کره، تایوان و ویتنام باشد؟
از بین بردن ریشه تولید
این کار ها از طریق از بین بردن ریشه تولید بزرگ مقیاس رخ می دهد. می گویند ما به تولید مجوز داده ایم یعنی تولید را به یک محمل بازتولید مناسبات رانتی تبدیل می کنند و همزمان ریشه های تولید صنعتی ایران را از طریق تخصیص منابع ارزی در بالاترین سطح با واحد های رانتی-معدنی خشک می کنند. بر اساس گزارش وزارت صمت، طی شش برنامه توسعه گذشته ایران، ۸۷ . ۵ درصد سرمایه گذاری صنعتی توسط دولت، در حیطه معدنی ها بوده است. به این ها رانت انرژی، ارز، حمل ونقل، اعتبار بانکی و... می دهند سپس برای برگرداندن ارزشان، هزار اتفاق می افتد. گزارش رسمی وزارت صمت می گوید تقریبا تمام تسهیلات ارزی و ریالی صندوق توسعه ملی در اختیار فعالیت های مربوط به پتروشیمی، فلزات و کانی های غیرفلزی قرار گرفته است. چرا تعداد پروژه های به بهره داری رسیده سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران از ۴۹ طرح در برنامه چهارم، به ۱۹ طرح در برنامه پنجم و ۵ طرح در برنامه ششم رسیده است؟
تهی سازی نیروی انسانی
رئیس موسسه دین و اقتصاد با اشاره به پدیده میان تهی سازی نیروی انسانی در ایران، گفت: در فاصله سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ حدود ۶۲۰ میلیارد دلار به اقتصاد ایران تزریق شده، اما خالص اشتغال ایجاد شده در بخش صنعت ایران منفی ۴۱۵ هزار شغل بوده است. در ادبیات توسعه، رقابت می تواند مخرب یا توسعه گرا باشد. چرا به اسم رقابت سازی، کوتوله پروری می کنند. در کجای دنیا از طریق واردات و تقدیم کردن بازار های ملی به پیشرفته ها، توان رقابت خود را افزایش می دهند؟مومنی در پایان سخنان خود گفت: ریشه بحران هایی شبیه بحران نرخ ارز این است که به نام صنعت، مونتاژ و رانتی معدنی ها را به تولید واقعی ترجیح داده اند. وزارت صمت گزارشی منتشر کرده مبنی بر اینکه تعطیلی حدود ۷۰ درصد بنگاه های صنعتی تعطیل شده به دلیل بحران عدم توانایی تامین سرمایه در گردش بوده است. در این دوره از قدرت چانه زنی تولیدکننده های باشرافت کاسته شده و قدرت چانه زنی دلال ها و رانتی ها افزایش یافته است. کل ساختار نهادی ما علیه تولید فناورانه است بنابراین ما به یک بازآرایی سیستمی ساختار نهادی نیاز داریم.