۲۰۲۱ جلوی گرمایش زمین را نگرفت
در سال ۲۰۲۰ تنها شیوع کرونا نبود که جهان را تکان داد، بلکه حوادث و بلایایی که زمین در این سال تجربه کرد، منجر به این شد که هشدارهای تغییرات اقلیمی جدی گرفته شود. از جمله حوادث و بلایای طبیعی این سال میتوان به آتشسوزیهای وسیع در استرالیا در افزون بر ۱۸ میلیون هکتار و کشته شدن ۴۰۰ نفر در آتش، طغیان ملخ در شرق افریقا، هند و آسیا با جمعیت بیسابقه ۱۵۰ میلیون ملخ در یک کیلومترمربع که غذای هزاران نفر را در یک ساعت تغذیه کردند، باد گرم اروپا که حدود ۶ میلیارد دلار خسارت و ۳۰ کشته بهجا گذاشت، سیل عظیم اندونزی، هند، چین و ژاپن که حدود ۳۲ میلیارد خسارت به این کشورها تحمیل کرد و توفان عظیم دریایی امریکا که خسارت ۲۲ میلیارد دلاری در پی داشت، اشاره کرد.
یکی از عوامل خشکسالی بیسابقه در ایران نیز به تغییرات اقلیمی برمیگردد که هزینههای اقتصادی و اجتماعی گزافی بهدنبال داشته است. این اتفاقات پیشزمینهای شد که قاعدتا باید تاثیر خود را بر بزرگترین نشست تغییر اقلیم در جهان در گلاسگو میگذاشت اما نتایج آن چنین چیزی را نشان نداد. در سال ۲۰۲۱ باید تصمیمی جدی برای پایان دادن به جهش سریع گرمایش زمین گرفته میشد اما کاپ ۲۶ یا همان نشست گلاسگو باعث سرخوردگی فعالان اقلیمی شد و دبیرکل سازمان ملل از امیدهای برآورده نشده، سخن گفت.
در گفتوگو با ناصر مقدسی، عضو هیات رئیسه مجمع محیطزیست ملل متحد و مذاکرهکننده کنوانسیونهای تنوع زیستی و تغییر اقلیم به ابعاد نشست گلاسگو پرداخته است.
محوریترین موضوع کشورها در کاپ ۲۶ چه بود؟
افزایش دمای زمین تا ۱.۵ درجه سلسیوس، برجستهترین محور کاپ ۲۶ بود. مسائلی مانند سازگاری و تامین مالی خسارات و زیانها و بهطور کلی، موضوع انتقال تکنولوژی همعرض یکدیگر از موارد در دستورکار کنوانسیون بوده است.
یک موضوع مهم در موافقتنامه پاریس، مسئله اقتصاد کمکربن و حرکت به سمت اقتصاد سبز است. در حالحاضر سیاره زمین حدود ۱.۱ سلسیوس نسبت به شروع عصر صنعتی در سال ۱۸۵۰ گرمتر شده و درحالحاضر تاثیر خود را بر کشورهای آسیبپذیر گذاشته است. خشکسالیهای اتفاق افتاده یک امر بیسابقه نیست و از پیشینهای با بیش از یک قرن سابقه سرچشمه گرفته است. خشک شدن تالابها، رودخانهها، تغییر الگوی بارندگیها و... نتیجه افزایش دمای کنونی است. امروزه کشاورزی، تنوع زیستی سواحل، معیشت جامعه محلی و... کشورهای جنوب، آسیب فراوان دیده است و این کشورها در این زمینه مطالبهگری دارند. بحث آنها این است که به موازات کاهش انتشار گازهای گلخانهای، باید بحث سازگاری به صورتی ایجاد شود که اکوسیستمهای انسانی و طبیعی خود را با شرایط جدید انطباق دهند. چنین اقدامی طبیعتا نیاز به هزینه و سرمایه به خصوصی دارد. بهطور مثال، این کشورها باید به سمت کشاورزی هوشمند و سیستمهای نوین آبیاری بروند و برای حفاظت از تنوع زیستی اقداماتی در دستور کار قرار دهند. به همین دلیل، این کشورها در این زمینهها از کنوانسیون و کشورهای توسعهیافته مطالبهگری دارند.
در کنفرانس اعضا یا همان کاپ، همواره تلاششده میان دو بحث کاهش انتشار و سازگاری، توازن برقرار شود اما از ۲ سال پیش که انگلستان میزبان این کار شد و دولت جدید امریکا که بعد از خروج دولت ترامپ دوباره الحاق پیدا کرد، مسئله ۱.۵ درجه نسبت به مسائل دیگر بسیار برجستهتر شد، چراکه در سال ۲۰۲۰ سوانح طبیعی هولناکی در سراسر جهان و در کشورهایی مانند افریقا، اندونزی، چین، استرالیا و مدیترانه اتفاق افتاد که دانشمندان این رویدادها را منتسب به تغییر اقلیم و گرمایش دانستند.
هدفگذاری سقف افزایش دما در موافقتنامه پاریس در پایان قرن، کمتر از ۲ درجه ثبتشده و کشورها باید تلاش خود را استمرار دهند که این رقم به ۱.۵ درجه سلسیوس برسد. در سال ۲۰۲۰ نهاد علمی کنوانسیون بهنام IPCC گزارش ششم ارزیابی خود را ارائه کرد. در آن گزارش، افزایش دمای ۱.۵ درجه با ۲ درجه مقایسه شد. دلیل این مقایسه این بود که در کاپهای پیشین هدف ۲ درجه بیشتر مطرح بود. این گزارش نشان میداد با افزایش ۱.۵ درجه گرمایش زمین تا چه میزان خشکسالی، وقوع توفانهای دریایی، آتشسوزی، اضمحلال تنوع زیستی و حوادث دیگر بهوجود میآید. از همینرو نتیجهگیریها افزایش ۲ درجه را بسیار هولناک پیشبینی کرد؛ بنابراین بحث ۱.۵ درجه بهعنوان هدف اصلی کاپ ۲۶ مطرح شد. فرمولاسیونی که برای این اقدام و براساس محاسبات میتوان انجام داد این است که باید میزان کاهش گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰ حدود ۵۰ درصد کاهش یابد و تا پایان قرن به خالص صفر انتشار برسد تا سقف افزایش دما براساس محاسبات به ۱.۵ درجه افزایش پیدا کند.
برنامه عملی کشورها برای این هدف چیست؟
کشورهای عضو کنوانسیون، سندی با عنوان برنامه مشارکت ملی یا NDC تدوین کردهاند که براساس آن هر کشوری اعلام کرده تا سال ۲۰۳۰، ۲۰۵۰ و تا پایان قرن، چه میزان انتشار کربن خود را کاهش خواهد داد. برنامههای مشارکت ملی داوطلبانه است و هر کشوری بهمقتضای شرایط خود آن را نوشته است.
کشورهای فقیر سهم بخصوصی در انتشار کربن ندارند؛ آنها نه صنایع سنگین دارند، نه حملونقل گسترده و نه شهرهای عظیم. شاید ۱۰۰ کشور جنوب بهاندازه امریکا انتشار نداشته باشد. به همین دلیل این کشورها علاقهمند هستند تا در کمتر از ۱۰ سال جهان به صفر خالص انتشار برسد. با این حال، تز دبیرخانه کنوانسیون این بود که اگر حتی برنامه ملی مشارکت کشورها درست انجام شود، دمای زمین در پایان قرن به ۲.۷ درجه سلسیوس افزایش پیدا میکند. براساس پیشبینی کارشناسان اقلیمی این میزان افزایش دما برای کره زمین بسیار خطرناک خواهد بود.
در کاپ ۲۶ بحثی با عنوان خارج کردن زغالسنگ از چرخه انرژی مطرح شد که کشورهای جزیرهای و فقیرتر و اتحادیه اروپا را خشنود کرد. با این حال حدود ۳۰ درصد انرژی جهان را زغال سنگ تشکیل میدهد و طبیعی بود که چنین بحثی خیلی واقعبینانه نباشد. مسئله مطرحشده دیگر، حذف یارانه سوختهای فسیلی بود.
سازکار کنوانسیون تغییرات اقلیمی ملل متحد چگونه است؟
در کنوانسیون تغییرات اقلیمی ملل متحد، کشورها به دو گروه در حال توسعه و توسعهیافته تقسیمبندی میشوند. کشورهای توسعهیافته، مسئولیت تاریخی تولید گازهای گلخانهای را بر عهده دارند و خود به این مسئله اذعان میکنند. تمام اطلاعات موجود میگوید که از سال ۱۸۵۰ اتحادیه اروپا، امریکا و کشورهای شمال گازهای گلخانهای موجود را در اتمسفر ایجاد کردهاند. گروه دوم در کنوانسیون با عنوان کشورهای در حال توسعه تعریف شده است. اینها کشورهایی هستند که عقبماندگی، محرومیت و مشکلات امنیت غذایی دارند. این کشورها خود را محق میدانند که براساس مصرف انرژی بتوانند شکاف بین شمال و جنوب را پر کنند. ایران نیز عضو گروه دوم بهشمار میرود. در موافقتنامه پاریس مرزبندی بین این دو گروه برداشته شد و در ماده ۴ آن همه کشورها در مسیر کاهش گازهای گلخانهای دیده شدند، در حالیکه براساس خود کنوانسیون که کنوانسیون مادر است، برای کشورهای در حال توسعه تحولات چندانی پیشبینینشده و هیچگونه بحث عامرانهای برای آنها وجود نداشت. برای کشورهای گروه یک، هم تعهد مالی در قبال کشورهای گروه ۲ و هم تعهد به کاهش انتشار در نظر گرفتهشده بود. به این ترتیب در موافقتنامه پاریس در نهایت به این تفاهم رسیدند که تمام کشورها براساس ماده ۴ موافقتنامه باید برای کاهش گازهای گلخانهای تلاش کنند.
چه کشورهایی بیشترین نقش را در انتشار گازهای گلخانهای دارند؟
در حالحاضر چین کشور اول، امریکا دوم و هند نیز کشور سوم در انتشار گازهای گلخانهای است که در مجموع ۵۰ درصد گازهای گلخانهای جهانی را منتشر میکنند. چین اعلام کرده در سال ۲۰۶۰ به صفر خالص انتشار کربن میرسد. هند رسیدن به کربن صفر را تا سال ۲۰۷۰ مشخص کرده است. امریکا و بسیاری از کشورها متعهد شدهاند در سال ۲۰۳۰ بین ۴۰ تا ۵۰ درصد از انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهند و در سال ۲۰۵۰ به صفر خالص انتشار برسند. کشورهای اروپایی و تعدادی از کشورهای دیگر که البته سهم ناچیزی در انتشار گازهای گلخانهای دارند بر تحقق ۱.۵ درجه پافشاری کردند. اینها اعدادی است که در اسناد، سخنرانیها و بهویژه در برنامه ملی مشارکت اعلام شده است. تحقق این کار به عوامل بسیار زیادی از جمله فناوری بستگی دارد. در روند تحولات فناوری در آینده انرژیهای نو مانند انرژیهای هیدروژنی و تجدیدپذیر بهقدری کمهزینه خواهد بود که دیگر استفاده از زغال سنگ و سوختهای فسیلی بهصرفه و اقتصادی نیست. البته باید برای چنین هدفی دورهگذار قائل شد.
جایگاه ایران در کنوانسیون تغییر اقلیم کجاست؟
ایران در سال ۱۳۷۵ بهموجب مصوبه مجلس شورای اسلامی، عضو کنوانسیون تغییر اقلیم شد، با این حال، جزو معدود کشورهایی مانند سوریه، آنگولا و یمن است که به عضویت موافقتنامه پاریس درنیامد. البته ایران در گذشته از کنشگران فعال در مذاکرات اقلیمی بود. در دنیا مسیر کربنزدایی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، چه به صورت پلکانی و چه جهشی شروع شده است. حتی مشتریان سنتی نفت ایران مانند هند، چین و ژاپن به خاطر فشارهای جهانی و دلایل اقتصادی یا محیط زیستی، بهتدریج وابستگی خود را به سوختهای فسیلی کاهش دادهاند؛ بنابراین برای ایران تنوعبخشی اقتصادی بسیار مهم است. در حالحاضر میزان مصرف انرژی در کشور به هیچوجه در بلندمدت قابلاستمرار نیست. پیشبینی میشود ایران کمتر از ۱۰ سال آینده به نقطه سربهسر تولید و مصرف برسد و تبدیل به یکی از واردکنندههای گاز و سوختهای فسیلی شود؛ بنابراین رویه موجود در بخش انرژی در ایران باید اصلاح شود. نفت و گاز یک ثروت بیننسلی است و ما حق نداریم ثروتی که محصول میلیونها سال فعلوانفعالات زمین است را استخراج کنیم و به صورت یک کالای صادراتی بفروشیم. از سوی دیگر، ایران دارای ظرفیت بسیار بالا در انرژیهای پاک و تجدیدپذیر است. ما باید به سمت یک انقلاب در حوزه انرژیهای سبز و تجدیدپذیر برای صیانت از منابع زیرزمینی خود حرکت کنیم. در کنوانسیون تغییر اقلیم درباره کاهش انتشار کشورها اعلامشده که باید به کشورهایی مانند ایران که اقتصاد آنها وابسته به تولید و صادرات نفت است در جهت تنوعبخشی به اقتصاد کمک شود. گفتنی است که این مسیر را بعضی از کشورها درباره گردشگری و صنایعدستی شروع کردهاند.
وظایف ایران در موضوع تغییر اقلیم چیست؟
ایران باید هر چه سریعتر به موضوع مدیریت و بهینهسازی مصرف انرژی ورود کرده و تمام توان و انرژی خود را روی کارا کردن و بهینهسازی مصرف انرژی در بخش ساختمان، حملونقل و صنایع معطوف کند. در کنار آن باید به سرعت انقلاب انرژیهای تجدیدپذیر را در دستور کار بگذارد. در بخش دوم که بخش سازگاری است، ایران باید از تجربه جهانی استفاده کند اینکه کشورهای دیگر چطور اکوسیستمهای خود را حفظ کرده و جنگلهای محدود خود را در مقابل تغییرات اقلیمی، شیوع آفات و آتشسوزی جنگلها ایمن میکنند. همچنین باید در بخش امنیت غذایی، منابع آب، تنوع زیستی و سایر مسائل، اسناد مربوط به سازگاری تهیه شود. هر دو مسئله کاهش انتشار گازهای گلخانهای و سازگاری، وابسته به سیاستهای اصولی در مسائل داخلی است. تغییر اقلیم باید جدی گرفته شده و در بالاترین سطوح تصمیمگیری بهویژه در آستانه برنامه هفتم توسعه، به نحو کامل تعیین شود. در بعد بینالمللی هم باید همچون گذشته به یک کنشگر فعال تبدیل شویم تا بتوانیم از دستاوردهای جهانی استفاده کنیم. این مسائل در تمام سیاستهای بالادستی کشور وجود دارد اما متاسفانه رویکردهای کلی برنامهای و تامین منابع به این ترتیب پیش نرفته است. امروزه بیش از هزار میلیارد دلار گردش مالی در بخش اقتصاد سبز وجود دارد. جهان در راستای بهینهسازی و عدموابستگی به انرژیهای آلاینده به سمت اقتصاد سبز حرکت کرده و در همه این حوزهها، استانداردسازی انجام میشود. اگر ایران در مسیر اقتصاد سبز با دنیا همراه نشود، ظرف چند سال آینده در حوزه صادرات و ارتباطات کشور، مشکلات جدی ایجاد خواهد شد.
سخن پایانی
کاپ ۲۶ در شهر گلاسگو برگزار شد و کشورهای جهان را بر سر موضوع محوری، افزایش ۱.۵ درجه دمای زمین گرد هم آورد. کشورهای عضو کنوانسیون تغییر اقلیم، سندی بهنام برنامه مشارکت ملی تدوین کردهاند که براساس آن گفته میشود تا سال ۲۰۳۰، ۲۰۵۰ و تا پایان قرن، چه میزانی انتشار کربن خود را کاهش خواهد داد. چین، امریکا و هند، ۳ کشور اول در انتشار گازهای گلخانهای، برنامه خالص صفر انتشار خود را در سالهای ۲۰۶۰، ۲۰۵۰ و ۲۰۷۰ مشخص کردهاند که نشاندهنده این است که برنامه این کشورها که سهم ۵۰ درصدی در انتشار گازهای گلخانهای دارند، افزایش ۱.۵ درجه را دنبال نخواهد کرد. کشورهایی از جمله ایران باید انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهند و نیاز به کمک کشورهای توسعهیافته برای تنوعبخشی اقتصادی دارند. ایران بهعنوان کشوری متکی به اقتصاد نفتی، اگر از امروز، راهی به سمت اقتصاد سبز ایجاد نکند، نهتنها وظیفه محیط زیستی خود را انجام نداده، بلکه از لحاظ اقتصادی نیز ضعیف خواهد شد.