آتش زیر خاکستر « جنگ آب»
خشکسالی در ایران ماهیتی انسانساخت دارد و باید با حقیقت ماجرا کنار بیاییم و بدانیم خشکسالی انسانساخت با اضافه کردن منابع، دستاندازی در طبیعت و انسانیتر کردن مسئله حل نخواهد شد.
بسیاری از کارشناسان حوزه آب معتقدند کمآبی در خاورمیانه ۳ دلیل دارد؛ یکی به لحاظ جغرافیایی است که بهطور طبیعی بیشتر مساحت خاورمیانه و شمال افریقا در مدار خشک و نیمهخشک واقع شدهاند، به همین دلیل بهطور طبیعی بارش کم و دوره دمایی بالایی دارند. موضوع دیگر تغییرات اقلیمی در حال وقوع است که مدتی بعد نمود واقعی آن مشخص خواهد شد. گرچه خشکسالی خاورمیانه چندان ناشی از تغییرات اقلیمی نیست اما تغییرات اقلیمی را نیز باید در این مسئله در نظر داشت؛ بهویژه اینکه در آینده مسئله بغرنجی در خاورمیانه و شمال افریقا خواهد بود. مسئله سوم مدیریت نابجا است که بیش از هر عاملی در مسئله بحران آب ایران دخیل است.
هدررفت آب در خشکسالی
علی ناظمی- دانشیار دانشگاه کنکوردیای کانادا
اگر بخواهیم خشکسالی را در قرن بیستویکم بررسی کنیم حتما باید مولفه انسانی را در نظر بگیریم؛ یعنی اگر فعالیت انسانی را از حوضه آبریز کنار بگذاریم به احتمال قریب به یقین منطقه خاورمیانه دیگر دچار خشکسالی نخواهد بود. خشکسالی این منطقه در بسیاری از موارد بهخاطر استفاده انسانی از آب است که از آن بهعنوان سرمایه برای کسب درآمد و انجام فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی استفاده میشود. در نتیجه اگر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را در مطالعه خشکسالی در نظر نگیریم، درک دقیقی از خشکسالی نخواهیم داشت. برای رفع این مشکل باید روی کنترل و ساماندهی مصارف تمرکز کنیم. بازدهی سیستم انتقال آب در کشور ما وضعیت مناسبی ندارد. اکنون در شهر تهران صحبت از ۴۰ تا۵۰ درصد هدررفت آب است و این ارقام در قرن بیستویکم برای کشوری که پیشینه تاریخی و فرهنگی داشته و مدعی توسعه فناوری حوزه آب است، جای شگفتی دارد. از طرف دیگر برای توسعه حوزه کشاورزی و صنعتی، منابع آب را با حفر چاههای عمیق، سدسازی روی رودها، احداث آبشیرینکنها یا انتقال آب بینحوضهای فراهم کردیم و اکنون در کشور ما نهتنها مسئله حل نشده، بلکه بهخاطر توسعه منابع، مصارف را هم توسعه دادیم و امروز که در شرایط تغییر اقلیم و در دوره خشکسالی قرار گرفتهایم، با این وضعیت آشفته مواجهیم.
راهکار عبور از بحران آب
مسئله مهم برای عبور از شرایط کنونی، ساماندهی مصرف است که این مهم حاصل نمیشود، مگر با دولت-ملت؛ به این معنا که دولت میتواند در حوزه آب سرمایهگذاری و نظارت کند اما اجراکننده سیاستها نباشد. مصرفکنندگان باید به سیاستگذاریها اعتماد کنند و آنها را بکار ببندند؛ بهعبارت دیگر برای ساماندهی مصرف به اعتماد بین سیاستگذاران و مصرفکنندگان آبی نیاز است. مردم باید بدانند اگر گفته میشود مصرف را کم کنید این شرایط برای همه اعمال میشود. در واقع ساماندهی مصرف همان اعتمادسازی و بکارگیری مردم و مصرفکنندگان آب در تصمیمگیریها و همچنین رعایت عدالت در تقسیم ضررهای خشکسالی است که کشورهای موفق در عبور از خشکسالی بهکار بستهاند.
خطر نمکی شدن خاک
علاوه بر موارد یادشده متاسفانه منابع آب زیرزمینی کشور هم دچار تنش شدید است و از بحران آبی گذر کرده و به یک بحران عمیق محیطزیستی تبدیل شده، زیرا دیگر مسئله کمبود آب نیست. امروز موضوع نشست زمین، نمکی شدن خاک و از بین رفتن زیستبوم است. این مسائل نشان میدهد استفاده از آبهای زیرزمینی نمیتواند یک راهحل پایدار برای حل مسئله کمآبی کشور باشد و لاجرم مسئولان درمییابند که باید در مسیر ساماندهی مصرف حرکت کنند. استفاده از آبهای زیرزمینی، شیرین کردن آب دریا یا اضافه کردن منابع جدید به هر روشی راهحل پایدار برای عبور از بحران آب نیست؛ بنابراین باید هرچه سریعتر از دانش ساماندهی مصرف بهره ببریم و بهسمت گفتمان اعتمادسازی بین مصرفکنندگان آب رفته و تطبیقپذیری بیشتری با شرایط موجود داشته باشیم.
آیا بر سر آب جنگ میشود؟
در حال حاضر شرایط بهگونهای نیست که به جنگ آب فکر کنیم اما آتش زیر خاکستری هم وجود دارد؛ بنابراین دور از انتظار نیست که در دهههای پیش رو بهخاطر اضافه شدن جمعیت و تسری بیشتر اثرات تغییر اقلیم به منابع و محیط زیست، بهویژه در خاورمیانه و کشورهایی که نزدیک خط استوا در نیمکره شمالی و جنوبی قرار گرفتهاند، تنش داشته باشیم؛ بهویژه مناطقی مثل خاورمیانه و شمال افریقا که بهطور ژئوپلتیکی دچار تنش هستند. متاسفانه مدیریت ناکارآمد محیط زیستی را در کل خاورمیانه شاهدیم که اگر با تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت و مصارف آب و تنشهای آینده ژئوپلتیکی هم همراه شود اگر نه جنگ تمامعیار، درگیری منطقهای دور از ذهن نیست. بهعلاوه اثرات پراگماتیک سیاستگذاریهای اضافه کردن منابع را در کشور دیدهایم. ما تغییرات شگرف زمینی و محیطزیستی در کشور بهوجود آوردیم، زیرا منابع آبی جدید ایجاد کردیم و به این ترتیب نهتنها بحران آب را رفع نکردیم، بلکه ابعاد نادرستی به مسئله دادیم، در حالی که اگر بهجای این هزینههای سرشار با هزینههای بهمراتب پایینتر الگوی مصرف را برای اعتمادسازی و فرهنگسازی در مردم ساماندهی میکردیم، قطعا چنین مشکلاتی نداشتیم.
هدررفت آب در ایران و جهان
علیاکبر غزلی- مدیرکل دفتر مدیریت مصرف شرکت مهندسی آب و فاضلاب
محدودیت منابع آبی کشور واقعیتی است که چارهای جز هماهنگی و برنامهریزی در راستای استفاده بهینه از این منابع وجود ندارد. امروزه نهتنها فعالیت در حوزه مدیریت عرضه آب، بدون توجه به مدیریت تقاضا مفهومی نداشته و نتایج مورد انتظار را در پی نخواهد داشت، بلکه در مدیریت منابع آب باید بیشتر به مدیریت تقاضا و مدیریت عرضه توجه کرد. ضرورت این تغییر نگرش از مدیریت تامین به مدیریت تقاضا باتوجه به تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای پی در پی بیش از پیش در کشور احساس میشود. شاخص میزان آب بدون درآمد و هدررفت که مهمترین شاخص بهرهوری شرکتهای آب و فاضلاب است، یک ابزار کارآمد در برنامهریزی انجام فعالیتها برای مدیریت تقاضا، کارآیی خود را به اثبات رسانده است.
برای ورود به موضوع شاخص آب بدون درآمد تعریف چند اصطلاح فنی در این زمینه ضروری است. در شرکتهای آب و فاضلاب برای هدررفت در شبکه ۳ اصطلاح وجود دارد. آب بدون درآمد به قسمتی از آب تولیدی یا ورودی به شبکه گفته میشود که درآمدی را برای شرکتها ایجاد نمیکند؛ بنابراین بخشی از آب بدون درآمد میتواند مصارف مجاز را نیز شامل شود؛ به عنوان نمونه، آبی که در تصفیهخانهها بهمنظور تصفیه آب مصرف میشود و همچنین مصارف رایگان جزو آبهای بدون درآمد بهشمار میروند. آب بدون درآمد شامل ۳ بخش است؛ اول مصارف مجاز بدون درآمد که بهمعنای مصارفی است که مجاز است اما درآمدی برای شرکتها ندارد. مورد دیگر هدررفت ظاهری است که در واقع به بخشی از آب بدون درآمد اطلاق میشود که آب بهنوعی مصرف میشود، اما درآمدی برای شرکتها ندارد. این بخش شامل مصارف غیرمجاز و عمدتا خطای اندازهگیری در کنتورها یا خطاهای انسانی است. توجه به این نکته ضروری است که هر چند این بخش درآمدی برای شرکتها ندارد، اما عملا مصرف میشود و مورد آخر هم هدررفت واقعی است.
این بخش، بخشی از آب است که واقعا هدر میرود و مصرفی صورت نمیگیرد و از شبکه به صورتهای نشت و شکستگیها خارج میشود؛ بنابراین در ارائه آمار در بحث هدررفت آب در شبکهها توجه به تعاریف فوق ضروری است.
باتوجه به آمار مقدار آب بدون درآمد و هدررفت در کشور روند نزولی دارد و به ۱۳ درصد مقدار تولید آب در بخش هدررفت واقعی رسیده است. این مقدار در مقایسه با آمارهای اعلامی بانک جهانی برای کشورهای در حال توسعه (۱۶ درصد) رقم مناسبتری اشت اما با کشورهای توسعهیافته (۹ درصد) کماکان فاصله دارد. همچنین براساس آمارهای منتشرشده هدررفت آب در شبکههای توزیع شهرهای کشور در مقایسه با کشورهای منطقه از وضعیت مطلوبتری برخوردار است. بر این اساس در شاخص هدررفت واقعی آب در کشور در مقایسه با کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا، آسیای میانه، جنوب آسیا و امریکای لاتین وضعیت بهتری داریم و کشورهای اروپایی، شرق آسیا، استرالیا و روسیه وضعیت بهتری نسبت به ایران دارند.
سخن پایانی
بکارگیری سهگانه مصرف، اعتمادسازی بین سیاستگذاران و مصرفکنندگان آب و تلاش برای حل عادلانه تنش آبی راهحل عبور از شرایط خشکسالی است؛ بر همین اساس بسیاری معتقدند اگر هرچه سریعتر سیاستگذاریهای زیستمحیطی در کشور بهصورت انقلابی تغییر نکند، گردنههای محیطزیستی بسیار ناگواری پیش رو خواهیم داشت.