رشد اکوسیستم استارتآپی ایران با تقویت استانها
بر اساس آمار چندی پیش رصدخانه مهاجرت ایران ۶۷ درصد نیروهای کلیدی و متخصص شرکتهای دانشبنیان، وارد فرآیند مهاجرت شدهاند. این آمار تکاندهنده در حالی اعلام میشود که اغلب شرکتهای دانشبنیان، بهویژه در حوزه فناوری اطلاعات و کسبوکارهای نوآور همین حالا نیز با چالش کمبود منابع انسانی متخصص مواجه هستند.
بر اساس آمار چندی پیش رصدخانه مهاجرت ایران ۶۷ درصد نیروهای کلیدی و متخصص شرکتهای دانشبنیان، وارد فرآیند مهاجرت شدهاند. این آمار تکاندهنده در حالی اعلام میشود که اغلب شرکتهای دانشبنیان، بهویژه در حوزه فناوری اطلاعات و کسبوکارهای نوآور همین حالا نیز با چالش کمبود منابع انسانی متخصص مواجه هستند. شرکتهای داخلی با توجه به شرایط اقتصادی و پایینآمدن ارزش ریال توان رقابت با شرکتهای خارجی را در زمینه پیشنهادهایی که به نیروهای کار داخلی از سوی آنان داده میشود، ندارند. از سوی دیگر گسترش ناامیدی در میان جامعه روند مهاجرت نخبگان را افزایش داده است. «کارنگ» برای بررسی شرایط کسبوکارهای نوآور در سایر استانهای کشور در زمینه منابع انسانی و همچنین جذب سرمایهگذار به سراغ چند تن از فعالان حوزه فناوری رفته و نظر آنان را درباره این موضوع جویا شده است.بحث منابع انسانی از دو جهت در شهرهای دور از مرکز مطرح است؛ اول اینکه سازمانهای کوچک و تیمهای استارتآپی که لزوماً نمیتوانند به دلیل کمبود منابع مالی تعداد نفراتشان را افزایش دهند و دستشان هم برای استخدام زیاد باز نیست، باید سعی کنند تیم را بر اساس چگالی استعداد ببندند و آدمهایی را در تیم خود قرار دهند که استعدادهای مختلف را کنار هم داشته باشند. البته فشار کار روی این افراد بالا خواهد رفت، ولی تجربه نشان داده که اگر تیم فرهنگ سازمانی درستی داشته باشد، میتواند با کارآیی بالایی رشد کند. بخش دوم مشکل، مهاجرت نیروهای انسانی ماهر و متخصص به تهران یا شرکتهای بینالمللی خارج از کشور است که باید آن را بهعنوان یک واقعیت پذیرفت. این موضوع در شهرستانها که تعداد شرکتهای دانشبنیان یا استارتآپها نیز نسبت به مرکز کمتر است، بیشتر است و باعث شکست و متوقفشدن کسبوکار شده و جبرانپذیر نیست.نیروهای بااستعداد به دلیل تمرکزی که در بحث «فرصتسازی شخصی» و «شبکهسازی» در مرکز وجود دارد، معمولا ترجیح میدهند وارد بازار بزرگتری شوند و منابع بیشتری بهدست بیاورند؛ چیزی که در شهرستانها معمولا در یک بازه زمانی طولانیتر اتفاق میافتد. در نتیجه نیروهای متخصص ترجیح میدهند مرکز را برای کار انتخاب کنند. این در حالی است که اگر زیرساخت لازم وجود داشته باشد، انتخاب آنها «ماندن» است.
بخش خصوصی هم در حال تکرار اشتباهات دولت در اکوسیستم است. از جمله این اشتباهات تجمع منابع در نقاط خاص بهویژه در مرکز، سرازیر کردن منابع فقط برای یک طیف خاص و بیتوجهی به توزیع منطقهای و آمایشی ظرفیتها بهمنظور سرمایهگذاری و نیز ایجاد زیرساختهای لازم برای رشد استارتآپها و کسبوکارهای کوچک در سایر مناطق است. نکته دیگر بیتوجهی بخش خصوصی به سرمایهگذاری است که به مشکلات جدی در بخش منابع انسانی کسبوکارهای شهرستانی منجر شده است.در هر کدام از شهرستانها کسبوکارهای بومی داریم که ظرفیت بینالمللیشدن دارند، اما توان عملیاتی، نیروی انسانی و سرمایه لازم برای پیادهسازی را ندارند. در نتیجه با یک ویزای استارتآپی و اعطای سهام بالا فرآیند «مهاجرت» را شروع میکنند. این در حالی است که کسبوکارها در مقیاس بزرگ میتوانند بهصورت بخشی ورود کرده و برای مثال در جاهایی که ظرفیت کشاورزی وجود دارد، از کسبوکارهای کشاورزی و در جاهایی که گردشگری میتواند موفق باشد، از کسبوکارهای گردشگری حمایت کنند. در حوزه خدمات نیز در شهرستانها ظرفیتهای خوبی وجود دارد که سرمایهگذاری برای آن صورت نگرفته و فقط به تهران اکتفا شده است. به گفته بسیاری از کارشناسان اکوسیستم استارتآپی برای رشد نیاز به تقویت استارتآپهای استانی و ساخت صندوقهای سرمایهگذاری خطر پذیر دارد. اعطای وام به تنهایی مشکلی راحل نمیکند.
تمرکزگرایی بر پایتخت مانع از رشد اکوسیستم استارتآپی
به گزارش رضا الفتنسب، نایب رئیس اتحادیه کسبوکارهای مجازی در پاسخ به این سوال که آیا صحت دارد که تمرکزگرایی در پایتخت باعث مغفول ماندن استعدادها در دیگر استانها شده است، گفت: بله این موضوع صحت دارد و اکوسیستم استارتآپی در ایران مانند انسانی است که سر بزرگ (تهران) دارد و اندامی نحیف (دیگر استانها) که همین اندام نحیف مانع از حرکت این جسم است.
وی ادامه داد: از سال ۹۰ که اکوسیستم استارتآپی تقریبا پا گرفت و امکان ساخت کسبوکارهای بزرگ بهوجود آمد، این امکان بیشتر برای شهر تهران فراهم شده بود و این مسئله بیشتر به این دلیل وجود سازمانهای مرکزی مختلف و برقراری تعاملات روزانه و برگزاری جلسات با آنها بود.
اما از جایی به بعد باوجود شعارهایی که مسئولان استانها یا نمایندگان مجلس برای حمایت و توسعه کسبوکارهای آنلاین دادند این اتفاق نیفتاد که میتواند ناشی از سیاستگذاری و عمل دولتها باشد. همچنین کمکاریهایی که از سوی خود اکوسیستم استارتآپی وجود داشت.
استارتآپها باید روی پای خود بایستند
نایبرئیس اتحادیه کسبوکارهایی مجازی کشور درباره اعطای تسهیلات به شرکتهای استارتآپی گفت: اعتقاد من این است کسبوکارها باید بتوانند روی پای خود بایستند. دولت به این کسبوکارها وام میدهد ولی موضوع این است که پس از اخذ وام هیچ اتفاق تازهای برای استارتآپها نمیافتد و مشخص نیست که دقیقا با وام خود چه میکنند.
عباس صادقیپوریانی، مدیرکل ICT استان همدان در پاسخ به این سوال که علاوه بر زیرساختهای فنی چقدر به بحث هدایتگری (منتورشیپ) در استان توجه شده است، گفت: در بحثهای برآورده کردن نیازهای مالی یا دیگر احتیاجات به سمت دولت نروید زیرا فرآیندهای خاص خود را دارد و شاید در مراحل اولیه کسبوکار شما را ناامید کند اما در مراحل بعدی دولت میتواند توانمندساز باشد و حمایتهایی مانند اعطای وام برای توسعه زیرساختهای کسبوکار انجام دهد. البته ما از هر رویدادی که بتواند تجربههای خوب در استان بیاورد استقبال میکنیم ولی اینکه صرفا به دنبال حمایت با منشا دولتی باشیم شاید کارها را سخت کند.
مدیرکل ICT استان همدان با اشاره به بحث مصادره کسبوکارهای استارتآپی گفت: قرار نیست هر شخصی که رسانه دارد چیزی بگوید و آن حرف درست باشد. خیلی از این صحبتها برای بازتاب رسانهای و اینکه طرفداران افراد از آنها خوششان بیاید گفته میشود. موضوع کسب و کارها هیچ وجهه قانونی ندارد و باید مدیران دولتی با قاطعیت جلوی این مواضع بایستند.
حسن موحد، مدیرعامل استارتآپ تازهچین درباره توسعه استارتآپهای استانی و اقداماتی که از ناحیه دولت باید انجام شود چنین بیان کرد: سیستمی که باید در کشور اجرایی شود باید مانند مدل «جنگلهای بارانی» باشد یعنی شما زیرساختها و موارد لازم برای رشد را مهیا کنی و هر استارتآپی بنا به ظرفیت و ایده خود از آن منابع استفاده کند. حسن موحد با اشاره به اینکه موقع تخصیص منابع بیشترین سهم به استارتآپهای تهرانی میرسد گفت: ایران فقط تهران نیست و این منابع باید عادلانهتر تخصیص پیدا کند. از طرفی نقطهضعفی که برای دیگر استانها خصوصا استان همدان وجود دارد عدم شبکهسازی در اکوسیستم استارتآپی است. برای موفقیت استارتآپ باید ارتباطگیری خوبی داشته باشید تا هم از تجارب و هم از امتیازهای دیگر استارتآپها بهخوبی استفاده کنید.
به گفته مدیرعامل تازهچین، یکی از مهمترین عواملی که باعث موفقیت استارتآپها در تهران میشود ساخت همین شبکه ارتباطی قوی است که بسیار کمککننده است و خود من با وجود اینکه استارتآپ من در همدان است ولی ارتباطات زیادی در تهران ایجاد کردهام که حتی توانستهاند مشکلات حقوقی من را هم برطرف کنند.
باید کارآفرین و نیروی انسانی را به هم وصل کرد
مجتبی فراهانی، معاون پارک علم و فناوری همدان در پاسخ به این سوال که برای جلوگیری از مهاجرت نخبههای استانی چه باید کرد، گفت: یکی از عواملی که باعث میشود نخبههای استان به تهران مهاجرت کنند عدم بکارگیری آنها و استفاده از مهارتهاشان است که دلیل همین مورد هم عدم شناخت مدیران شرکتهای استارتآپی یا دانشبنیان نسبت به افراد نخبه است که ما در پارک قصد داریم با ساخت وبسایتی این دو بازیگر اصلی اکوسیستم استارتآپی را به همدیگر وصل کنیم.
یونیکورنها در دل بحرانها ساخته میشوند
ارسلان باسلیزاده، مدیرعامل کندو بهعنوان فردی که از دل همدان در اکوسیستم استارتآپی رشد کرده است در انتهای پنل و در واکنش به برخی نظرات گفت: اینکه میگویند اکوسیستم استارتآپی نحیف شده است را من قبول ندارم زیرا بسیاری از یونیکورنها از دل بحرانهای اقتصادی و اجتماعی دنیا بهوجود آمدند پس ما هم فرصتهایی داریم تا بتوانیم استارتآپهای بزرگی را بسازیم.
باسلیزاده ادامه داد: توهمی در استانهای با اکوسیستم استارتآپی ضعیف وجود دارد که فکر میکنند که با استانهای با اکوسیستم قویتر در بخش منابع انسانی اختلاف فاحش دارند ولی اینگونه نیست. این استانها از ظرفیت منابع انسانی شهرهای کوچکتر استفاده میکنند همانگونه که تهران اتفاق افتاده است. برای مثال دانشگاه شریف بهعنوان یکی از اصلیترین نهادهای پرورشدهنده نیروی انسانی متخصص اکوسیستم استارتآپی، ۷۰درصد دانشجویانش از شهرستانها هستند.
۷۰درصد نیروی انسانی متخصص کشور از شهرستانها هستند
مدیرعامل کندو با اشاره به اینکه ۷۰درصد دانشجویان دانشگاه شریف از شهرستانها میآیند، بیان کرد: اگر پس از پرورش این نیروها، شرایطی را فراهم نکنیم که آنها به استانهای خود بازگردند، آنجاست که ما شکست میخوریم. باسلیزاده در نقد اعطای تسهیلات گفت: بزرگترین مشکلی که در اکوسیستم استارتآپی کشور وجود دارد این است که گمان میکنیم با اعطای تسهیلات مشکلات حل میشود. اعطای تسهیلات در شروع کسبوکار نه تنها باعث رشد نمیشود که بلکه مشکلآفرین باشد. برای رقم زدن اتفاقهای بزرگ نیاز به صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر(ونچر کپیتال) داریم. البته تسهیلات نیاز است ولی برای کسب وکارهایی که بالغ شده و از مراحل اولیه گذر کردهاند.
سخن پایانی
ناامیدی جمعی از آینده نزدیک، نبود چشمانداز در توسعه کشور و عدم دسترسی به حداقلهای لازم برای توسعه کسبوکار، مانند اینترنت و امنیت کسبوکار بهعنوان دغدغههای دلسوزان اکوسیستم همیشه مطرح شده، اما با نشاندادن وضعیت وارونه همیشه با بیتفاوتی و بیتوجهی سیاستگذاران روبهرو شده است. شکنندهترین بخش یک کسبوکار هم نگهداشت نیروی انسانی ماهر است که این روزها دیگر به یک ابرچالش تبدیل شده است.زندگی کسبوکاری در کشورمان به زندگی روی لبههای تیز یا دندانهدار یک چاقو شبیه شده که انگار دستی ما را روی آن گذاشته و راهی جز رفتن تا انتها نداریم، اماای کاش بدانند که «ساختن»، سختترین کار در دنیاست. اینکه بتوانی یک ارزش واقعی بسازی، خیلی زیبا، اما دشوار است و سالها زمان میبرد. این در حالی است که امکان دارد در یک دقیقه نابود شود.ای کاش زندگی کسبوکارها را فقط در یک دقیقه نبینیم.