دلار فرزین چه مقولهای است؟
ناصر بزرگمهر-مدیرمسئول
همین دیروز در چند روزنامه نوشتم که امیدوارم نمایندگان مجلس، شوخی های صالح آبادی در یکی دو ماه اخیر را هم فراموش نکرده باشند. ایشان علت افزایش نرخ دلار را افزایش نرخ بهره در بیش از ۹۰ کشور دنیا و نوسانات فصلی می دانستند و در پاسخ های جدیدشان هم گرانی ارز را نتیجه اعتراضات چند ماه گذشته عنوان کرده و اظهار فرموده بودند افزایش نرخ در بازار آزاد ارز واقعی نیست و حتما تعدیل خواهد شد و بانک مرکزی به عنوان بازارساز، برای ارز برنامه دارد.
بازارسازی اعترافی ایشان، همان دخالت های بانک مرکزی در گرانی بازار ارز است؛ به عبارتی همان حرف هایی است که ما بارها از دخالت بانک مرکزی به نفع تامین ریالی بودجه گفته و نوشته بودیم و هر بار، ایشان و سایر عوامل بانک مرکزی تکذیب می کردند. درباره برنامه داری ایشان هم که بر همگان معلوم است و نتایج آن با تعویض خودشان معلوم تر شد.
البته در ادامه این شوخی ها، یادمان نرود ماه قبل هم آقای صالح آبادی مدعی شده بودند اقتصاد ایران رشد داشته و آن را نشانه خروج از رکود و حرکت به سمت بهبود دانستند که نتیجه آن را در این ماه دیدیم.
زنگنه، نماینده مردم تربت حیدریه در مجلس هم در همین زمینه فرمودند: استقلال بانک مرکزی زمانی مفید است که در رأس بانک مرکزی یک تئوریسین موفق و کارآمد باشد، اما ریاست ایشان نشان داده که نه تئوری درستی می داند و نه توانایی اجرای آن را دارد.
البته این شوخی کردن های اعضای دولت فقط به آقای صالح آبادی محدود نمی شود. حتما فرمایشات آقای سردار محسن رضایی و دکترای اقتصاد شان با معدل ۱۹ وخرده ای را به یاد دارید یا فرمایشات آقای عبدالملکی که مدتی وزیر کار هم بودند و قرار بود با یک میلیون تومان، یک شغل ایجاد کنند. ایشان اخیرا توییت کرده اند دولت با ارزپاشی به میزان ۳۰۰ میلیون دلار می تواند نرخ دلار را به کمتر از ۱۵ هزار تومان برساند و این برای بانک مرکزی از آب خوردن آسان تر است.
که البته بسیاری از مردم در پاسخ نوشته اندکه خب چرا نمی کنید؟
اما خارج از شوخی های دولتمردان با وضعیت پولی کشور و بی ارزش شدن روزانه پول ملی، یادمان نرود که در کنار قطعات مختلف پازل گرانی ها که برجام و تحریم می توانند اصلی ترین شان باشند، نمایندگان مجلس، حتما خود این موضوع را تایید می کنند که تاثیر اقتصادی نرخ ارز از کسری بودجه و گرانفروشی بانک مرکزی در ارز و قیمت گذاری روزانه آن برای جبران کسری بودجه دولت نشأت می گیرد؛ همان بودجه ای که خود نمایندگان محترم هر سال تصویب می کنند و تا چند روز دیگر هم بودجه سال آینده را تصویب خواهند کرد.
حالا هنوز مرکب این یادداشت خشک نشده بود که حضرت فرزین از جانشینی خاوری مشهور در بانک ملی به جانشینی صالح آبادی در بانک مرکزی دست پیدا کرد و چند ساعت بعد از گرفتن فرمان ریاست، در سیما حضور یافت و سخنانی عجیب تر از رئيس قبلی به زبان راند.
ایشان نرخ دلار را برای عرضه در سامانه نیما ۲۸ هزار و 500تومان، نه یک ریال کمتر و نه یک ریال بیشتر اعلام کرد.
حالا نخستین سوال این است که چگونه به این نرخ دست یافتند؟
کدام فرصت برای کارشناسی و مشاوره با اقتصاددانان و فراهم کردن زمینه و بسترهای لازم را تدارک دیده اند؟
چرا دلار نیمایی ۲۸ هزار و600 تومان یا ۲۸ هزار و400 تومان نباشد؟
چرا اصلا ۱۵ هزار تومان آقای عبدالملکی یا ۵ هزار تومان آقای رئیسی یا ۴ هزار و ۲۰۰ تومان آقای جهانگیری یا ۷ تومان قبل از انقلاب نباشد؟
مگر قیمت گذاری ارز مثل دولت قبلی دلبخواهی است که می گفتند در یک جلسه هیات دولت چندین نرخ گفته شد و بعد آقای جهانگیری یک باره عدد ۴ هزار و ۲۰۰ تومان را در مقابل دوربین تلویزیون اعلام کرد.
و همه ما نتایج تصمیم ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی جهانگیری را دیدیم و جز همان گروه صبحانه خورهای اتاق ها که میلیون ها دلار از این اتفاق سود کردند، کدام مردم از دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی بهره بردند.
حالا این بار با ارز ۲۸ هزار و 500 تومانی فرزین قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ و کدام گل را بر سر این مردم کوچه و بازار بزنیم؟
در شرایطی که ارز سبزه میدان و خیابان فردوسی و چهارراه استانبول و پاساژ افشار تهران و شیراز و دوبی و هرات افغانستان و سلیمانیه کردستان، تعیین کننده نرخ نهایی کلیه کالاهایی است که توسط واردکنندگان محترم به کشور وارد می شود و مورداستفاده مصرف کنندگان یعنی مردم قرار می گیرد، فقط یک راه حل وجود دارد و آن هم تک نرخی شدن همه ارزهایی است که با عناوین مختلف در این چهل وچند سال توسط خیابان میرداماد خلق شده است.
خلق عناوین ارز دولتی، نیمایی، مبادله ای، ترجیحی، فردایی، صادراتی، وارداتی، سنایی، بانکی، صرافی، حواله ای، مسافرتی، اروپایی، کربلایی، جهانگیری، آزاد، آبی و سفید و... بلایی است که سال هاست با مردم ما همراه و حالا دلار فرزینی هم به این لیست بالابلند اضافه شد. اما اگر کسی از جراحی اقتصادی حرف می زند، باید جراح توانمندی باشد که آبرو و حیثیت خود را وسط میدان بگذارد و همه عناوین این ارزها را دور بریزد و کشور دارای یک ارز شود و همه شعب بانک ها و صرافی ها بتوانند در یک رقابت آن را عرضه کنند و حتی، بعضی ها چند تومان یا چند ریال ارزان تر بفروشند؛ وگرنه ارز نیمایی یا نظام یکپارچه معاملات ارزی همان دکانی است که در اختیار تعدادی سرمایه دار بی درد اتاق ها است و همچنان طبق گزارش های خود مسئولان، سرنوشت میلیون ها دلار دریافتی آقایان روشن نیست.
جناب آقای فرزین، هنوز عرق انتخاب جنابعالی هم، مثل مرکب قلم من خشک نشده بود که از ارز جدید ۲۸ هزار و 500تومانی پرده برداری کردید و یک نرخ جدید به ده ها نرخ قبلی افزودید. کمی صبر می کردید و عجله نمی کردید که عجله کار آدم فرزانه نیست. هرگز برای حرف زدن و تصویر از تلویزیون نشان دادن دیر نمی شود. این صداوسیما متعلق به شماست.