دانشبنیانها بازیگران اصلی چرخه پسماند
حسن پسندیده ـ مدیر کل دفتر مدیریت پسماند سازمان حفاظت محیطزیست
مدیریت پسماند و چرخه انرژی، سیاستی است که در کشورهای توسعه یافته سابقه زیادی دارد، متاسفانه در کشور ما این جریان تنها تبدیل به علمی شد که در دانشگاه ها کمتر از آن صحبت می شود. به عبارت دیگر، تاکنون نتوانستیم استفاده چندان مهمی از آن در تولید انرژی کنیم و هیچ گاه بهره وری انرژی در استفاده از پسماندها مدنظر قرار داده نشد. در حالی که، کشورهای پیشرفته از همان ابتدای تولید پسماند و زباله ها آنها را وارد چرخه انرژی می کنند و در چرخه مصرف قرار می دهند. برای مثال، در شهر برلین با استفاده از زباله سوزهای عمومی، آب گرم شهر تامین می شود. در واقع، با زباله سوزی انرژی لازم برای آب گرم خانه ها و دیگر مراکز در شهر تولید می شود. از آنجایی که مصرف انرژی در کشوری نظیر آلمان هزینه زیادی دارد، چنین راهکارهایی به شدت مورداستقبال قرار گرفته است. در قانون دوم مدیریت پسماندها مشخص شده که مدیریت اجرایی کلیه پسماندها در محدوده شهرها جز پسماندهای صنعتی و ویژه، برعهده شهرداری ها است و خارج از محدوده شهر، برعهده بهیاری ها و خارج از محدوده بهیاری ها، برعهده بخشداری ها است و مدیریت اجرایی پسماندهای صنعتی و ویژه هم برعهده تولیدکننده است. بنابراین، متولیان این امر در زمینه مدیریت پسماند مشخص شده اند. در بخش کلان، سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یک دستگاه نظارتی نقش مهمی برعهده دارد. براساس قانون مدیریت پسماندها، همه سازمان ها و نهادها در این امر مکلف شده اند. بنابراین، برای مدیریت پسماند و جلوگیری از آثار زیانبار آن، مقررات و معیارهایی در این قانون پیش بینی شده است که چه اشخاص حقیقی و چه اشخاص حقوقی مکلف هستند که این قانون را رعایت کنند و همه دستگاه ها را مکلف به این امر کرده است که افزون بر کاهش میزان تولید پسماند، کالاهایی را تولید کنند که بازیافت آنها آسان تر است و از تولید مصنوعاتی که مخرب محیط زیست هستند، جلوگیری کنند یا به حداقل برسانند. در کل، وقتی صحبت از مدیریت اجرایی پسماندها می شود، به عبارتی، از یک کار مشارکتی سخن می گوییم که مراحلی از جمله تولید، نگهداری، حمل ونقل، پردازش و فعل و انفعالاتی را که مربوط به بازیافت و بی خطرسازی آنها است، شامل می شود.
در مراحل یادشده، فناوری و دانش بنیان ها نقش مستقیم و مهمی دارند و متاسفانه آن گونه که باید و شاید بهره گیری جدی از آنها نشده است. در واقع، هنوز نتوانستیم هم به لحاظ نرم افزاری و هم در بخش سخت افزاری استفاده موثر از دانش بنیان ها و فناوران کنیم. بخشی از مدیریت پسماند هم، مربوط به مسئولیت های اجتماعی و همگانی و شامل عموم و مربوط به پسماندهای خانگی و شهری می شود. این بخش، نیازمند فرهنگ سازی و آموزش در مقیاسی وسیع است که کمابیش دانش بنیان ها در این عرصه هم می توانند نقش مهمی را ایفا کنند. مدیریت پسماندهای خانگی و اداری در مرحله روبنایی این چرخه قرار دارد؛ متاسفانه هنوز نتوانسته ایم آحاد جامعه را فرابخوانیم و زیرساخت ها را برای مشارکت حداکثری مردم فراهم کنیم. تولیدات دانش بنیان ها در مدیریت چرخه پسماند می توانند به مرحله بومی سازی هم برسند. در بخش عملیاتی متناسب با نوع پسماند، باید فناوری مناسب با آن را استفاده کرد، برای مثال، اگر پسماندی نیاز به سوزانده شدن یا دفن و بازیافت و دیگر اقدامات دارد، لازم است، ببینیم از چه دستاوردی می توان، در این زمینه بهره گرفت. ابتدا پسماندها باید به درستی جمع آوری شوند و در محل های مناسب که توانمندی های لازم را دارند، مدیریت دقیق انجام بگیرد. همان گونه که اشاره شد، در این فرآیند نقش بی بدیل فناوری های نو و فعالیت های شرکت های دانش بنیان بسیار حائزاهمیت و موثر است. باتوجه به اینکه شرکت های دانش بنیان ثابت کردند که در بخش هایی نظیر نانوفناوری، کشاورزی و ... می توانند نقش موثری داشته باشند، می توانیم با اعتماد هرچه بیشتر مدیریت پسماندها را به آنها بسپاریم. خوشبختانه کشور ما توانایی های بسیار زیادی در ایجاد فناوری های گوناگون به ویژه در زمینه محیط زیست و مدیریت پسماند دارد. پژوهشکده هایی نظیر صنعت نفت که توانسته است با فناوری پلاسما به امحای زباله بپردازد، یکی از این نمونه ها است، اما امروزه باید از این فناوری ها به صورت هرچه فراگیرتر در مقیاسی بالا بهره بگیریم.