چارهای جز تعامل_ با زمین نداریم
عاطفه خسروی_سردبیر
امروزه پیشرفت بیابانها در سراسر جهان به حدی رسیده که مسئله بیابانزایی به یکی از مسائل قابلتوجه بومشناسی و زیستمحیطی تبدیل شده است. بسیاری از کارشناسان محیطزیست با تاکید بر تفاوت مفهوم بیابانزایی با بیابان معتقدند بیابان یک اکوسیستم طبیعی است که طی تاریخ زمینشناسی تعادلی را در محیط زیست ایجاد کرده، این در حالی است که بیابانزایی نتیجه سوءمدیریت عوامل انسانی است که منجر به تخریب زیستبوم میشود و به سرزمین چهرهای شبیه بیابان میبخشد.
با این تفکیک نکته قابل تامل آنکه آمار تخریب سرزمین و بیابانزایی در کشور ما قابلتوجه است. کارشناسان محیطزیست علاوه بر این تفکیک، بر نقش بیابانزایی در سرنوشت و روزگار آدمیان نیز تاکید دارند.
بهباور آنها جز پیامدهایی چون از بین رفتن پوشش گیاهی، گرد و خاک زیاد در یک منطقه، کم شدن بارندگی، فرسایش خاک، عدم حاصلخیزی زمین، افت سطح آبهای زیرزمینی و از بین رفتن حیات وحش، باید منتظر معضلاتی همچون بیکاری، گرسنگی، فقر و مهاجرت ناشی از بیابانزایی نیز باشیم.
باوجود تمام موارد یادشده، ایران کشوری با ۱۶۴ میلیون هکتار مساحت است که بیشتر مناطق آن دارای اقلیم خشک و فراخشک است و بیابان نیز ۳۲ میلیون هکتار از مساحت کل آن را تشکیل میدهد. اهمیت این مسئله آنجا نمایان میشود که براساس آمار بیش از ۷ میلیون هکتار از این محدوده بیابانی در کانونهای بحران قرار دارند.
باتوجه به موقعیت جغرافیایی ایران و ضرورت احترام به مادر زمین، ایران سومین کشوری بود که به کنوانسیون مقابله با بیابانزدایی پیوست و فعالیتهای خود در این زمینه را از سال ۱۳۴۴ آغاز کرد.
از آن سال به بعد بیابانزدایی در دستور کار دولتها قرار گرفت و هر سال نیز بهمناسبت این روز، سمینارها و کنفرانسهایی در سراسر کشور برگزار میشود و کارشناسان به ارائه راهحلهایی در زمینه بیابانزدایی و کاهش سرعت بیابانزایی در کشور میپردازند. حتی در سال ۱۳۹۷ تدوین سند بیابانزدایی ایران با همکاری فائو در دستور کار قرار گرفت.
با این همه، شواهد حاکی از آن است که در تمام این سالها اقدام موثری برای مقابله با پدیده بیابانزایی انجام نشده و هر روز بر مساحت بیابانهای ایران افزوده میشود. نکته قابل تامل آنکه در فرآیند تبدیل زمین به بیابان، تعداد مناطق خشک و نیمهخشک افزایش یافته و در نتیجه کاهش تبخیر و بارندگی و کمبود آب حیات انسان و سایر جانداران به خطر میافتد.
عوارض جانبی بیابانزایی مانند وقوع سیلاب، آلودگی زمین و آب و هوا، بروز توفانها و بلایای طبیعی را که همگی میتوانند تهدیدی جدی برای ادامه حیات جانداران باشند، باید به این فهرست اضافه کرد.
در سالهای اخیر گسترش فقر، کاهش درآمدهای اقتصادی جوامع محلی و افزایش مهاجرت به شهرها تاثیر بسزایی در گسترش بیابانهای کشور داشته است؛ بنابراین مقابله با بیابانزایی با نگاه کلان باید در برنامههای توسعهای بهصورت جدی گنجانده و دنبال شود.
بهگفته کارشناسان حوزه محیط زیست مهمترین و اساسیترین راهکار برای مقابله با پدیده بیابانزایی فرهنگسازی، کشاورزی درست باهدف تامین امنیت غذایی، کشت متناسب با منطقه، مدیریت منابع آبی، مشخص بودن سهم آب کویر، حفظ پوشش گیاهی و در نظر گرفتن مجازات برای تخریبگران محیطزیست مانند زمینخواران و قاچاقچیان چوب است. راهبردهایی که بدونشک نیازمند ضمانت اجرایی و توجه مسئولان مربوطه است.
در بعد جهانی نیز طبق گزارش سازمان ملل متحد بیابانزایی ۳۰ برابر سریعتر از گذشته در حال افزایش است و بهطور میانگین سالانه بین ۱۲ تا ۱۴ میلیون هکتار به مساحت بیابانها افزوده میشود. همچنین براساس مطالعات جهانی تخریب اراضی با بیابانی شدن روزانه حدود ۳ میلیارد دلار برای بشر هزینه دارد. باتوجه به خسارات فراوان بیابانزایی، مقابله با بیابانی شدن اراضی زراعی و مرتعی از دیرباز جزو برنامههای دولتها در کل دنیا بوده و در دهه اخیر توجه به طرحهای بیابانزدایی با رویکرد ایجاد ارزش اقتصادی با همکاری و مشارکت مردم مورد توجه قرار گرفته است.
پروژه دیوار بزرگ سبز افریقا و کمربند سبز چین برای توقف بیابانزایی از جمله این طرحها هستند؛ بنابراین میتوان گفت دغدغه مقابله با بیابانزایی به دغدغه اصلی بشر امروز تبدیل شده و اگر قصد ادامه حیات در این کره خاکی را داریم و آن را برای نسلهای آینده قابلحیات میخواهیم، چارهای جز تعامل با زمین نداریم.