اصلاح بازار ارز و تنظیم بازار کالایی
ابوذر انصاری_ کارشناس بازار کالایی
بهدنبال رشد قابلتوجه قیمت دلار در بازار آزاد شاهد افزایش گپ قیمتی میان دلار نیمایی و آزاد بودهایم. این موضوع بهمنزله توزیع رانت برای عدهای خاص است. با توجه به افزایش گپ قیمتی یادشده، بانک مرکزی دستورالعمل جدیدی صادر کرده و صرافیها را مجاز به خرید توافقی ارز صادرکنندگان دانسته است. این اقدام عرضه دلار را افزایش داده و مانع تداوم روند صعودی بورس در روزهای گذشته شده است. در همین حال، قیمت دلار در بازار آزاد تا حدودی کنترل شده است؛ بنابراین اجرای این سیاست از سوی بانک مرکزی مثبت ارزیابی میشود و بدون تردید این اقدام به نفع تولیدکنندگانی است که بخشی از محصولات خود را در بازار بینالمللی به فروش میرسانند؛ یعنی این اقدام منفعت تولید را هم بهدنبال دارد.
در ادامه باید خاطرنشان کرد با وجود اصلاحات انجامشده همچنان ارز وارداتی همان دلار نیمایی است؛ یعنی هر واردکنندهای که ثبت سفارش کند، ارز را با قیمت دلار نیمایی دریافت میکند و کمبودی در این بخش وجود ندارد. همزمان قیمت کامودیتیهای عرضه شده در بورس کالا نیز با احتساب دلار نیمایی تعیین میشود؛ یعنی هیچ تغییری در این سمت ایجاد نشده است.
بدین ترتیب، در حال حاضر شاهد ۳ نرخی شدن ارز هستیم. البته انتقادهایی به این روند وارد است اما باید تاکید کرد که همواره در سالهای گذشته نیز شاهد چند نرخی بودن ارز در اقتصاد بودهایم و موضوع جدیدی رخ نداده است.
بنابراین نقاط قوت طرح جدید بانک مرکزی بهمراتب بیشتر از انتقادهایی است که نسبت به آن مطرح میشود و انتظار میرود با اجرای سیاستهای گوناگون، ورود ارز به کشور و همچنین فعالیت صادرکنندگان تسهیل شود. بهعنوان مثال، صادرکنندگان میتوانند از ارز صادراتی خود برای ثبت سفارش و واردات قطعات و تجهیزات موردنیاز استفاده کنند. بدون تردید این اقدام مثبت به توسعه و تداوم تولید منجر میشود. انتظار میرود اینگونه سیاستهای ارزی در کشور تسهیل و زمینهای برای بهبود شرایط فراهم شود، چراکه تسهیل این سیاستها به عرضه بیشتر ارز در کشور کمک میکند و از گپ قیمتی میان دلار نیمایی و آزاد میکاهد؛ بدینترتیب حتی تنظیم بازار کالایی نیز تسهیل خواهد شد.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که تعمیق شکاف ارزی یادشده، رقابت برای خرید دلار را بیشتر میکند؛ یعنی صف خرید در بورس کالا شکل میگیرد و به رقابت هرچه بیشتر برای خرید محصولات منجر میشود. در سایه شکاف یادشده از یکسو تمایل تولیدکنندگان به خرید مواد اولیه و انبار کردن آنها بیشتر میشود و از سوی دیگر، سفتهبازی در معاملات بورس کالا رونق میگیرد؛ بنابراین هرچه این شکاف کمتر شود، تنظیم بازار تسهیل میشود.
در پایان نباید از این نکته غافل بود که در حال حاضر کشور با محدودیت در تامین انرژی برق روبهرو است و این محدودیت زمینه افت تولید را در صنایع معدنی و فلزی فراهم میکند. کما اینکه سال گذشته نیز بهدنبال محدودیت یادشده شاهد رشد قابلتوجه بهای سیمان و فولاد بودیم. بنابراین بخشی از رقابت کنونی در بورس کالا بهدلیل انتظارات ناشی از کمبود برق و تاثیر آن بر عملکرد صنایع است. البته عرضه همین محصولات در بورس کالا به تنظیم بازار خریدوفروش مواد موردبحث در شرایط کمبود و محدودیت کمک میکند.
با اینوجود، رشد قیمت یک محصول در شرایطی که عرضه آن محدود میشود، طبیعی است.