-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->مهدی قنبری-معدنچی زغال‌سنگ

اجرشان با خدا

مهدی قنبری-معدنچی زغال‌سنگ

اجرشان با خدا

عظمت کوه به تنهایی، سختی و نفوذناپذیری آن است. آن‌چنان استوار و مستحکم است که از خلال عصرها، همچنان برپا ایستاده است و مصائب زمین و زمان نتوانسته آن را به زانو درآورد. پس عبور از این حصار مستحکم و نفوذ به قلبش، اراده‌ای پولادین و عزمی راسخ می‌خواهد. برای این کار باید عاشق بود. عاشقی از جان گذشته. باید فرهاد باشی تا در راه شیرین دست از جان شیرین بکشی و سینه را سپر بلا کنی. باید دلیر باشی تا دل به تاریکی بسپاری و لایه‌های مخوف زیرزمین را بکاوی و ذره‌ذره پیش بروی تا روشنایی را به ارمغان بیاوری. باید دست به سیاهی‌ها بسایی تا با قلبی به روشنی و درخشندگی الماس از این آزمون سربلند بیرون بیایی. کدام عشق ما معدنکاران را این‌گونه استوار و شکست‌ناپذیر کرده است؟ چه نیرویی ما را این‌چنین مصمم و ازجان‌گذشته نگاه می‌دارد؟ آیا چیزی جز ایمان، عشق به وطن، خانه و خانواده است که توان عبور از این آتش رنج را در جان آنها شعله‌ور می‌کند؟ شعله‌ای که خداوند متعال در جان‌مان برافروخته است و جز خود او در کنج رنج و مشقت و تنهایی پشت‌وپناهی نیست. اما بیرون از این حصار که کارگر معدن با خدای خود ساخته است، عاشقان و ایثارگران دیگری حضور دارند که از جمع بلاجویان هستند ؛ آنهایی که صدای ما را می‌شنوند، درد ما را می‌بینند و رنج ما را درک می‌کنند. آنهایی که صادقانه تلاش می‌کنند تا این‌همه را به گوش مسئولان و مردم برسانند. این عهدی است که آنها، روزنامه‌نگاران، با خدای خود دارند و باری است که در میان اوج و فرودهای زمانه و سختی و رنج و نامهربانی به دوش می‌کشند. خبرنگاران، سربازان گمنام عرصه اطلاع‌رسانی‌اند. آنها هستند که تلاش می‌کنند جامعه را با حقایق و واقعیت‌هایی که از چشم‌ها پنهان مانده، آشنا کنند، مسائل مطرح در بخش‌های گوناگون را به آگاهی جامعه برسانند و آن را در معرض قضاوت عمومی قرار ‌دهند. آنها هستند که چشم بینا و گوش شنوای مردم‌ هستند و بلایا و مصائب این کار را به جان خریده‌اند.اجرشان با خدا.اما از میان‌ این جمع، خبرنگاران روزنامه صمت، ما معدنچیان زغال را فراموش نکرده‌اند و تلاش می‌کنند دغدغه و دلمشغولی‌ها، خواسته‌های صنفی، رنج کار و دشواری‌های زندگی این قشر عاشق، هرازگاهی به گوش‌ها برسد و از یادها نرود که جایی دور، در دل کوه یا عمق زمین، جماعتی دست‌ ازجان‌شسته مشغول کار هستند تا چرخ اقتصاد این کشور را با زور بازوی خود بگردانند. اینجانب، مهدی قنبری بارها مسائل و مشکلات کارگران معدنکار را از همین طریق به گوش مسئولان رسانده‌ام و به نمایندگی از قشر معدنکار زغال‌سنگ کرمان «معدن هشونی» تشکر و قدردانی خود را از سردبیر و خبرنگاران روزنامه صمت اعلام می‌کنم. امیدوارم حاصل زحمات این قشر که الحق و الانصاف همانند معدنکاران کارشان سخت و بسیار طاقت‌فرسا است، حداقل مرهمی باشد بر دل دردمند معدنچیان. اما خواسته‌ای هم دارم. برای بازتاب عینی‌تر و ملموس‌تر کار معدنچیان باید در فضای کار آنها زندگی کرد و نفس کشید. خبرنگار معدن باید مثل یک معدنکار دل به کوه بزند و از نزدیک صدای کسانی را که در عمق چند صد متری زمین روزگار می‌گذرانند، بشنود. تلاش خستگی‌ناپذیر آنها را از نزدیک ببیند و سختی و مشقت کار آنها را درک کند. تنها در این حال، گزارش‌ها بازتاب مشکلات و رنج‌های واقعی کارگران خواهد بود. با حضور بی‌واسطه و مستقیم، هم‌کلام شدن، مشاهده عینی و لمس مشقات کار از نزدیک و درک هول و هراس کار می‌توان کمبودها و نیازهای معدنچیان را درک و گزارش‌هایی تهیه کرد که ملموس باشد و ذهن خواننده را درگیر خود کند، چراکه سخنی که از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. شاید از این طریق صدای کم‌رمق کارگران معدن از دل زمین به گوش مسئولان برسد. تا شاید به این طریق آنها به مسئولیت خود عمل کنند و با تصمیمات خود یا بی‌توجهی به عواقب آنها، گره مشکلات معدنکاران را کورتر نکنند.چنین باد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین