سایه فرسودگی برسر مدارس
علی اکبر حیدری-کارشناس معماری
در حوزه آموزش و پرورش کشور، تلاشهایی برای بهینهسازی فضا، زیرساختهای کالبدی و تجهیزات مدارس به منظور تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی - ایرانی انجام شده است. در این سیاستها، توجه به اصول معماری اسلامی ایرانی، مکانیابی و توزیع فضا به تناسب نیازها، طراحی و ساخت مجتمعهای آموزشی و تربیتی و همچنین مشارکت مردم و نهادهای مدیریت شهری در احداث و نگهداری مدارس مورد تاکید قرار گرفته است.
با این حال، هنوز با چالشهای جدی در حوزه توسعه، تجهیز، تعمیر و نگهداری فضاهای آموزشی روبهرو هستیم. یکی از بزرگترین مشکلات مدیران مدارس، عدم تخصیص حداقل اعتبار لازم برای انجام تعمیرات اساسی یا جزئی است. به نظر میرسد که باید تمرکز بیشتری بر ساخت فضاهای جدید با استفاده از اعتبارات ملی یا استانی صورت گیرد، چراکه به نگهداری و تجهیز این فضاها بهصورت کمتری توجه میشود. هنوز هم یکی از بزرگترین مشکل مدیران مدارس در استقبال از سال تحصیلی جدید، نبود حداقل اعتبار لازم برای انجام تعمیرات اساسی یا جزئی است. گویا اراده بر آن است به هر قیمتی فضاهای جدید به مدد اعتبارات ملی یا استانی احداث شده اما نگهداری و گاهی هم تجهیز آنها به قضا و قدر محول شود. کم نیستند مدارس نوسازی که با گذشت چند سال از احداث آنها به دلیل فقدان پشتیبانیهای لازم به فرسودگی و ناکارآمدی گراییدهاند. چالشهایی مانند کمبود اعتبار، عدم توجه کافی به نگهداری و تجهیز فضاهای آموزشی و فرسودگی ساختمانهای جدید نشان میدهند که هنوز مسیری طولانی برای بهبود و بهینهسازی سیستم آموزش و پرورش در کشور باقی مانده است. عدم تخصیص اعتبارات کافی برای تعمیرات و نگهداری مدارس، چالش بزرگی است. این موضوع ممکن است به علت محدودیتهای بودجهای، عدم اولویتبندی صحیح یا عدم توجه به ضرورت نگهداری مناسب باشد. بدون تخصیص اعتبار کافی، تعمیرات اساسی یا جزئی در مدارس به تعویق میافتد و ممکن است منجر به فرسودگی و ناکارآمدی تجهیزات و ساختمانهای آموزشی شود. برای حفظ عملکرد بهینه مدارس، نیاز است تا پشتیبانی مناسبی در زمینه تجهیزات، ساختمان و سیستمهای فنی و مکانیکی صورت پذیرد؛ اما عدم پشتیبانی مداوم و عدم انجام تعمیرات به موقع، میتواند باعث کاهش کیفیت آموزش و پرورش شود و در نتیجه تاثیر منفی روی عملکرد دانشآموزان و معلمان داشته باش.
برخی از مدارس نوسازی که با هزینههای بالا ساخته شدهاند، به دلیل عدم پشتیبانی و نگهداری صحیح، پس از مدتی به فرسودگی و ناکارآمدی میرسند. آموزش و پرورش یکی از اولویتهای مهم در کشور است اما تلاشهایی که برای بهبود و بهینهسازی سیستم آموزش و پرورش انجام گرفته، کافی نیست و مشکلات زیادی وجود دارد که باید تغییر خودسرانه کاربری مدارس از دوره ابتدایی به متوسطه، هنرستان و فضای اداری و اعمال تغییرات سلیقهای مدیران که به اشکال مختلفی مانند پارتیشنبندی راهروها و تبدیل کلاس به دفتر مدرسه ظاهر میشود را باید به این مشکلات افزود. تخصیص بودجههای بیشتر به آموزش و پرورش از سوی دولت، از طریق افزایش درآمدهای عمومی و تحقق اهداف توسعهای، بهبود وضعیت مالی سیستم آموزش و پرورش را هدف میگیرد. این افزایش بودجه میتواند به تجهیز و نگهداری بهتر فضاهای آموزشی کمک کند.
اکنون تعداد زیادی هنرستان وجود دارند که حتی پس از ساخت، به تجهیزات سختافزاری ضروری دست پیدا نکردهاند، فراتر از این موضوع، حتی دبیرستانهای جدید الاحداث هم برای راهاندازی میز آزمایشگاه و تهیه ادوات اولیه آنها، مدیر مدرسه مجبور است با والدین تماس بگیرد و تقاضای کمک کند. نوسازی به این معنی نیست که فقط به تغییر در دیوارها و سقفها محدود شود، بلکه باید دوره تولید مدرسه را شامل ساماندهی و نگهداری منظم ساختمانها و ارائه پشتیبانیهای لازم در نظر بگیریم تا مدارس به سرعت به وضعیت فرسوده و تخریبی نرسند.
از این پس بهتر است مجلس و دولت در توزیع اعتبارات عمرانی آموزش و پرورش، با بازنگری مجدد به شاخصهای مختلف مانند: تراکم دانشآموزی، سهم مدارس فرسوده، توجه کنند و به جای آن، به ملاکهای دیگری مانند سرانه فضاهای ورزشی، تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی، به ویژه هزینه نگهداری مدارس، توجه داشته باشند. احتمالا استانهایی وجود دارند که فعلا ساختوساز کافی را تامین کردهاند، اما به داد دیوار در حال ریختن، سقف نم داده، پکیج و شوفاژ از کار افتاد، آزمایشگاه بیامکانات نرسیدهاند. به جای اینکه اعتبار تعمیرات از طریق کانالهای مختلف و ناهماهنگ به ادارات آموزش و پرورش تزریق شود، بهتر است یک بخش قابلتوجهی از اعتبارات عمرانی به آنها اختصاص داده شود تا به سر و روی مدارس رسیدگی کرده و برخی از نگرانیها و مشکلات مدیران، معلمان، دانش آموزان و والدین کم شود.