-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->محمد انوشه‌ئی صمت علت هجوم غیربومیان به نواحی مختلف را بررسی کرد

سونامی مهاجرت به شهرهای شمالی

استان‌های شمالی همواره به‌دلیل شرایط آب‌وهوایی و طبیعت بکر، موردتوجه شهروندان سایر مناطق کشور هستند، توجهی که طی چند سال اخیر، منجر به افزایش خرید زمین‌های شمال کشور توسط غیربومیان، تغییر کاربری و ساخت‌وساز شده است.

سونامی مهاجرت به شهرهای شمالی

هجوم غیربومیان به نواحی مختلف شمال کشور در زمان حاضر، تهدیدی جدی محسوب می ‌ شود؛ تهدیدی که از وسعت اراضی کشاورزی می ‌ کاهد و در کنار آسیبی که به کشاورزی و مشاغل وابسته به آن می ‌ رساند، فرهنگ و سنت یک منطقه را نیز تحت ‌ تاثیر قرار می ‌ دهد. مشکلات مالی، نبود حمایت برای اشتغال در بخش کشاورزی و تولیدی، نبود شرایط اشتغال در منطقه، از عمده دلایل تمایل به فروش زمین در این مناطق محسوب می ‌ شوند.به ‌ گزارش سازمان املاک و مستغلات کشور، طی سال ‌ های اخیر بیش از ۲۰ درصد از اراضی جنگلی و کشاورزی گیلان و بیش از ۳۳ درصد مراتع و جنگل ‌ ها در مازندران به مناطق مسکونی تبدیل ‌ شده است. در این گزارش آمده که ۳۳ درصد مراتع و جنگل ‌ های استان ‌ های شمالی در ۲۵ سال اخیر تبدیل به مسکن و ویلا شده است. هجوم سرمایه ‌ داران به اراضی جنگل ‌ های شمالی در شرایطی است که معامله املاک این اراضی برای محلی ‌ ها به ‌ هیچ ‌ وجه توجیه اقتصادی ندارد، اما برخی مشاوران املاک که شمار آنها ده ‌ ها برابر دهه گذشته شده، توانسته ‌ اند سرمایه ‌ ها را به این بخش بکشانند. صمت در این گزارش، تبعات مهاجرت جمعیت شهرهای مرکزی به استان ‌ های شمالی را از نگاه کارشناسان بررسی کرده است.

مهاجرت داخلی از کنترل خارج شده است

موازنه مهاجرتی در کشور به ‌ هم ‌ ریخته و به ‌ نظر می ‌ رسد الگوی مهاجرتی تغییر کرده است. به این ترتیب برخی شهرها خالی از جمعیت و برخی شهرها از جمعیت سرریز می ‌ شوند. این امر می ‌ تواند نتیجه مهاجرت داخلی کنترل ‌ نشده ‌ ای باشد که دیگر نمی ‌ توان از آن غافل بود، زیرا به چالش بزرگی تبدیل ‌ شده است. برخی را بیکاری از شهر خود می ‌ راند و برخی از بی ‌ آبی به ستوه می ‌ آیند. خشکسالی و کمبود آب یکی از آن دلایلی است که هم زندگی روزمره و هم کشاورزی را مختل کرده و به ‌ عبارتی، معیشت مردم را نشانه گرفته است. این موضوع باعث می ‌ شود تا برخی شهروندان برای زندگی در شهرهای دیگر تلاش کنند که این اقدام در آینده چالش ‌ ساز است.در بیان استان ‌ های مهاجرپذیر می ‌ توان به تهران اشاره کرد که افراد زیادی را از شهرهای مختلف در دل خود جای داده است.مهاجران هم دلایل زیادی برای ترک مبدا ذکر می ‌ کنند؛ عده ‌ ای بیکاری برای ‌ شان چاره ‌ ای جز ترک دیار نگذاشته و عده ‌ ای به ‌ دنبال فرصت رشد و پیشرفت بیشتری هستند.در نهایت تراکم بالای جمعیتی، مشکلات زیادی زیرپوست شهرهای مهاجرپذیر جمع می ‌ کند و هر آن ممکن است، مشکلات فوران کند. تا آنجا که در مورد کلانشهر تهران، بارها موضوع تغییر پایتخت مطرح شده ‌ است. اما موضوع فقط پایتخت نیست، اکنون شهرهای شمالی نیز کم ‌ وبیش با همین مشکل دست ‌ وپنجه نرم می ‌ کنند.

آب، بنیادی ترین معیار رفاه و آسایش

اردشیر گراوند، جامعه ‌ شناس شهری در رابطه با تبعات مهاجرت جمعیت شهرهای مرکزی به استان ‌ های شمالی به صمت گفت: توان اکولوژیک اصطلاحی است که در موضوعات اقلیمی وجود دارد، به این معنا که سرزمین ‌ ها براساس توان محیط ‌ زیستی نظیر منابع آبی، پوشش گیاهی و جانوری، امکانات توسعه ‌ ای و... یک حجم مشخصی برای پذیرش نیروی انسانی و جمعیت ظرفیت دارند، بنابراین بیش ‌ ازحد مجاز کشش جمعیتی نخواهند داشت و نباید سیل جمعیت بدون برنامه ‌ ریزی به این مناطق مهاجرت کنند.

گراوند با اشاره به روند مهاجرت در شهرهای ایران گفت: توجه به توان اکولوژیک شهرها در کشور ما رعایت نشده و مشکلات زیادی را به ‌ بار آورده است. به ‌ دلیل اینکه ما بدون برنامه در مناطقی مثل یزد، اصفهان، کرمان، خراسان ‌ جنوبی و مناطق مرکزی، یک ‌ سری بارگذاری ‌ های اشتباهی کرده ‌ ایم که مخل محیط ‌ زیست شده و توان اکولوژیستی کشور را تحلیل برده است. این بارگذاری ‌ ها شامل ایجاد تولید صنایع سنگین در برخی از این شهرها و تغییر کاربری به ‌ سمت کشاورزی در برخی دیگر از آنهاست. درحالی که این مناطق کم ‌ آب بوده و تصمیمات یاد شده این شهرها را با تنش ‌ های آبی گستره و محیط ‌ زیستی روبه ‌ رو کرده است.

وی خاطرنشان کرد: انسان یک موجود عاقل و انتخابگر است و ترجیح می ‌ دهد در مناطقی زندگی کند که حداقل شاخص ‌ های محیط ‌ زیستی در آن فراهم باشد. آب یکی از این شاخصه ‌ های مهم و بنیادین برای زندگی و رفاه افراد است، در نتیجه با اینکه در شهرهای شمالی نیز با مشکل آب روبه ‌ رو هستیم، مردم ترجیح می ‌ دهند در این مناطق که پوشش گیاهی مناسبی دارند و به دریا هم نزدیک هستند، زندگی کنند. این اتفاق در نهایت منجر به برهم ‌ خوردن نظم زندگی اجتماعی می ‌ شود و روال زیستی افراد را از چارچوب عادی خود خارج می ‌ کند.

نظام برنامه ریزی متهم ردیف اول

گراوند تصریح کرد: شرایط پیش ‌ آمده مقصران زیادی دارد، اما متهم ردیف اول این اوضاع، ضعف در نظام برنامه ‌ ریزی حاکم در موضوعات بنیادی است که با فعالیت ‌ های اشتباه، محیط ‌ زیست را با خلل مواجه و شهروندان را مجبور به جابه ‌ جایی و مهاجرت کرده است.

وی افزود: در نهایت، اتفاقی که می ‌ افتد، این است که در شهرهای شمالی دچار یک بی ‌ انضباطی شهری و روستایی در ساخت ‌ وسازهای مجاز و غیرمجاز می ‌ شویم و این حجم عظیم از جمعیت، بخش عمده ‌ ای از زیرساخت ‌ های کشاورزی را از بین می ‌ برد. همچنین، یک آلودگی اجتماعی نیز ایجاد می ‌ شود، چرا که اختلافات فرهنگی، عواقب متعددی به ‌ بار می ‌ آورد تا جایی که معضلات گوناگون دست به دست هم می ‌ دهند تا محیط اجتماعی و محیط ‌ زیست را تخریب و یک موقعیت دو سر باخت را ایجاد کنند.

این جامعه ‌ شناس شهری ضمن بیان موارد یاد شده افزود: تا زمانی که نظام برنامه ‌ ریزی اصلاح نشود و شهروندان نتوانند در کشور خودشان در هر جایی که علاقه دارند، زندگی کنند، این شرایط باقی می ‌ ماند. در این شرایط مردم به هر مکانی جز شهر خود برای زندگی بروند با یک ‌ سری از اختلافات و دردسرهای متعدد روبه ‌ رو می ‌ شوند.این کارشناس در بیان راهکارهای رفع این مشکل گفت: دولت باید برای حل مشکلات پیشقدم شود و این سوال را از خود بپرسد که چه سیاست ‌ هایی باعث شده تا مردم به ‌ طوردائم در حال مهاجرت و جابه ‌ جایی باشند؟ چرا که جابه ‌ جایی ‌ های متعدد نه ‌ تنها در کشور ما، بلکه در تمام دنیا آسیب ‌ زا است. برای همین در جهان این موضوعات با دقت بررسی شده و شرایط به ‌ نحوی بومی ‌ سازی می ‌ شود که افراد نیازهای مختلف خود را در مکانی که متولد شده ‌ اند و به آن علاقه ‌ مند هستند، برطرف کنند.

وی در پایان گفت: این خدمت به شهروندان نیست که صنایع و کشاورزی به شهرهای کم ‌ آبی مثل اصفهان و یزد برده شوند و مردم را به مهاجرت به شهرهای دیگر وادار کنند. اکنون ‌ که فکر مهاجرت از این شهرها به مناطق شمالی روزبه ‌ روز در حال گسترش است، هیچ نتیجه ‌ ای جز بحران در شهرهای کشور، یکی پس از دیگری ندارد و نه ‌ تنها باعث افزایش شهرهای مهاجرپذیر می ‌ شود، بلکه برنامه ‌ ریزی ‌ های شهری را نابود می ‌ کند و رفاه افراد را به ‌ خطر می ‌ اندازد.

چالش های محیط زیستی در کمین شهرها

یعقوب موسوی، کارشناس جمعیت ‌ شناسی به صمت گفت: افزایش جمعیت در شهرهای شمالی موضوع جدیدی نیست، اما اگر برای حل آن راهکاری ارائه نشود، در نهایت چالش ‌ های زیست ‌ محیطی زیادی به ‌ بار می ‌ آورد. در حال ‌ حاضر، تعادل در بحث مهاجرت داخلی در کشور در حال برهم ‌ خوردن است.

این کارشناس تصریح کرد: اکنون شرایط به ‌ گونه ‌ ای در حال رقم خوردن است که تنها مهاجرت از روستا به شهر اتفاق نمی ‌ افتد، بلکه این پدیده شهر به شهر نیز در حال گسترش است. در گذشته، بیشتر مهاجرت ‌ ها به ‌ خاطر رفاه و به ‌ دست ‌ آوردن موقعیت ‌ های شغلی مناسب انجام می ‌ گرفت، اما در سال ‌ های اخیر دلایلی دیگری نظیر تنش آبی و یافتن زیستگاه ‌ های باکیفیت ‌ تر به آن اضافه ‌ شده است. از این میان، می ‌ توان به شهرهایی مانند یزد و اصفهان اشاره کرد که باوجود ظرفیت ‌ های بالای اقتصادی و صنعتی، مردمان ‌ شان در حال خروج از این شهرها و مهاجرت به مناطق بهتری از لحاظ زیست ‌ محیطی هستند.

این کارشناس جمعیت ‌ شناسی افزود: در سال ‌ های اخیر، بارش نزولات آسمانی در برخی استان ‌ ها تا ۸۰ درصد کاهش داشته و اوضاع را برای زندگی بسیار سخت کرده است. اگر فکری به حال این وضعیت نشود، مهاجرت ‌ های داخلی به ‌ شدت افزایش می ‌ یابد؛ زیرا در استان ‌ های حاشیه ‌ ای معیشت به کشاورزی وابسته است و اگر کشاورزی رونق نداشته باشد، زندگی مردم آن مناطق مختل می ‌ شود. وی خاطرنشان کرد: در بهار سال گذشته، طبق داده ‌ های مرکز آمار، تعداد شاغلان بخش کشاورزی نسبت به سال ۱۳۹۸ کاهش ۳۸۰ هزارنفری داشته که این موضوع زنگ خطر برنامه ‌ ریزی زیست ‌ محیطی را در کشور به ‌ صدا در ‌ آورده است. اکنون ‌ که می ‌ توان اوضاع محیط ‌ زیستی را کنترل کرد، باید اقدام موثری انجام داد وگرنه اگر کار به ‌ جایی برسد که این مشکلات ساختار شهری را نابود کند، دیگر تلاش برای بهبود اوضاع، نتیجه ‌ ای در بر نخواهد داشت.

رشد مهاجرپذیری در شهرهای شمالی

موسوی افزود: استان ‌ های شمالی جایگاه چهارم مهاجرپذیری یا کانون جذب جمعیتی را دارند. نخستین کانون ‌ های جذب جمعیتی، تهران و البرز، دومین کانون ‌ های جذب جمعیتی استان ‌ های قم، اصفهان، مازندران و یزد و سومین کانون مهاجرتی شهر مشهد هستند.

به گفته این کارشناس اکنون در حال تجربه شرایط متفاوتی نسبت به سال ‌ های گذشته هستیم، چرا که در سال ‌ های اخیر، کشضاورزان استانی مانند اصفهان که یکی از مقاصد مهاجرتی بود، بارها برای کمبود آب و انتقال آب زاینده ‌ رود به ستوه آمده ‌ اند و کشاورزی در این استان اوضاع خوبی ندارد.

وی افزود: از طرفی، اگر این افراد بخواهند در شمال کشور حرفه خود را ادامه دهند، با کمبود زمین ‌ های کشاورزی روبه ‌ رو می ‌ شوند، زیرا بخش زیادی از زمین ‌ های کشاورزی و زراعی به ساختن ویلاهای لاکچری اختصاص ‌ یافته است. در این شرایط، اوضاع کاملا پیچیده شده است و هیچ روزنه ‌ ای برای نجات مشاغل، رفاه، زیست ‌ بوم و امید به زندگی باقی نمی ‌ ماند.

بنابراین مسئولان باید با چاره ‌ اندیشی و تمرکز بر اهداف خود در مسیر درستی گام بردارند تا اوضاع به ‌ نحوی پیش رود که بخش ‌ های مختلف تاثیر مثبت بر هم بگذارند نه اینکه مشکلات روی ‌ هم تلنبار شوند.

سخن پایانی

اراضی جنگلی و کشاورزی در شمال کشور به ‌ ویژه در مازندران آن ‌ چنان در حال تغییر است که به ‌ گفته کارشناسان تا چند سال آینده اراضی بکر و کشاورزی یکدست در این استان، وجود نخواهد داشت، فقط کافی است که سری به ارتفاعات مازندران بزنید، قد کشیدن انواع و اقسام ویلاهای مجلل و گرانقیمت را خواهید دید که به ‌ گفته منابع محلی فقط برای چند روز در سال، افرادی در آن حضور می ‌ یابند، اما در این میان دستگاه ‌ های مسئول چگونه نظارتی بر این موضوعات دارند، کاملا مبهم است. در پی تغییر کاربری، رشد ساخت ‌ وساز و افزایش شمار مهاجرت به شمال، هواشناسی مازندران به خطر تغییر اقلیم و کم ‌ آبی بر اثر مهاجرت ‌ ها به مازندران اشاره ‌ کرده و اخطار داده که مهاجرت ‌ ها به مازندران همچنان در حال انجام است. ضمن آنکه کوچک ‌ ترین آماری از مهاجرت ‌ های داخلی وجود ندارد؛ روستای ۷۰ خانواری به ۴۷۰ خانوار رسیده، در حالی ‌ که ۴۰۰ خانوار آن غیربومی هستند! به ‌ اعتقاد کارشناسان، یکی از مهم ‌ ترین دلایل ساخت ‌ وساز غیرمجاز را می ‌ توان در آشفتگی و جزیره ‌ ای عمل کردن دستگاه ‌ های متولی و نبود دقت لازم در تدوین طرح هادی دانست. هر دستگاه اهمالکاری خود را دارد و در این میان، دلالان به بهترین شکل از این فرصت برای منافع خود و ویرانی خطه شمال کشور استفاده می ‌ کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*