آب نیست؛ سراب است
جنجالیترین پروژه انتقال آب در این سالها؛ طرح انتقال آب به خزر بود.
آبادی فلات مرکزی به بهای نابودی جنگلهای شمال
جنجالیترین پروژه انتقال آب در این سالها؛ طرح انتقال آب به خزر بود. چندی پیش، علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در پاسخ به این سوال که آیا پروژه انتقال آب خزر به سمنان بهطورکامل منتفی شده، گفته بود: این پروژه پیشتر مجوز محیطزیست را گرفته است. در این حالت پروژه به دولت رفته و در مصوبات دولت برای آن اعتبار تعیین میشود که این کار انجام شده است. اما تاکنون هیچ کاری برای اجرای پروژه انتقال آب صورت نگرفته و اقدامی هم انجام نمیشود. باوجود انتشار اظهارات رئیس سازمان حفاظت محیطزیست مبنی بر منتفی شدن پروژه انتقال آب دریای خزر، اما شواهد حاکی از آن است که انتقال آب از دریای خزر، یک پروژه ردیفدار در بودجه ۱۴۰۱ بوده و همه مجوزهای لازم بهویژه زیستمحیطی را هم گرفته است. چند روز پیش هم زمزمههای انتقال آب این دریا به روستاهای استان اردبیل از سوی فرماندار این شهرستان زده شد. اغلب کارشناسان محیطزیست بر این باورند که انتقال آب دریاچهای نظیر خزر یک اشتباه محض است و این فرآیند، زیستگاه نوار سبز شمالی کشور را با نابودی تدریجی روبهرو میکند و بیشک در صورت کلید خوردن آن براساس پیشبینیها تا ۳ دهه آینده، جنگلهای سبز شمال کشور نابود خواهند شد. صمت در این گزارش در گفتوگو با کارشناسان به تبعات زیستمحیطی انتقال آب دریای خزر پرداخته است.
آیا سرنوشت خزر مشابه دریاچه ارومیه است؟
بهگفته اقیانوسشناسان، سرنوشت همه اقیانوسها، دریاها و دریاچهها در کره زمین، خشک شدن و نابودی است. میلیونها سال قبل، دریای خزر بههمراه دریای سیاه و مدیترانه جزو اقیانوس تتیس بود که اکنون خشکیهای گسترده بین آنها ظاهر شده است. زمانی دریای مدیترانه بهکلی خشک شد (حدود ۵ میلیون سال پیش)؛ البته این رویدادها در زمان کوتاه بروز نمیکند.
اکنون دریای خزر باتوجه به میزان آبی که کشورهای ساحلی از رودخانههای آن برداشت میکنند، رو به نابودی نمیرود.
افیون بیشتر بر درد کمآبی
عقیل گنخکی، کارشناس حوزه توسعه پایدار در گفتوگو با صمت، انتقال آب دریای خزر را برابر با نابودی نوار ساحلی کشور دانست و گفت: انتقال آب را از چند بعد میتوان بررسی کرد که این تصمیم دارای تبعات اقتصادی زیستمحیطی و حتی اجتماعی است.
وی افزود: اینکه در نظر مسئولان و تصمیمگیران، انتقال آب اصلیترین گزینه برای رفع تنش آبی کشور بهشمار میآید، خود جای بحث دارد و بهاعتقادمن، راهکاری مخرب است که موجب شدیدتر شدن تنش آبی کشور در دهههای آینده میشود. برای مثال، تصور کنید به یک فرد معتاد برای ادامه حیاتش هر روز مواد مخدر بیشتری داده شود.بهطورقطع او بهجای اینکه درمان شود، روزبهروز بیشتر بهسمت اعتیاد کشیده میشود. راه افتادن بحث انتقال آب هم، ناشی از سیاستهای عرضهمحوری و آبمحورانه است. در واقع، بهجایاینکه مسئولان به مدیریت تقاضا بپردازند، بهطوردائم به فکر افزایش عرضه هستند.
درد روی درد نگذارید
بهگفته این کارشناس، تصمیماتی نظیر انتقال آب به مناطق کمآب کشور که همواره تنش آبی داشتهاند، خلاف شیب اکولوژیک محیططبیعی است؛ در واقع از آنجایی که فلات مرکزی ایران، اجازه اکولوژیکی برای برقراری صنایع مختلف آببر و کارخانجات صنعتی را نمیدهد و توانایی بارگذاری این میزان از صنعت و جمعیت را ندارد، در واقع انتقال آب درد روی درد گذاشتن است.
دور باطل برای یافتن آب
وی افزود: عمل کردن خلاف شیب اکولوژیک یک منطقه، باعث میشود انسان در حل معضلات اقتصادی وارد دور باطل شود. در این زمینه هم، روز به روز بر مصرف آب افزوده میشود و بههمانمیزان هم تنش آبی اضافه میشود. شیرینسازی آب دریا برای شهر ساحلی بهمعنای این است که کشور وارد یک دور باطل برای تامین آب شده است. حال باتوجه به موارد گفتهشده، یکی از اصلیترین آثار زیانبار انتقال آب از دریا، تخریب زیستگاههای ساحلی است که معیشت مردم محلی را با اخلال مواجه میکند. البته برخی دیگر از پیامدهای زیستمحیطی آن هنوز بهطورکامل و شفاف مشخص نیست و در گذر زمان خود را نشان میدهد.
گنخکی گفت: موضوع دیگری که باید در بحث انتقال آب خزر باید به آن توجه کرد، تعداد زیاد سدهایی است که در مسیر رودهای ریختهشده در خزر احداث شده است؛ براساس شواهد، روز به روز بر تعداد این سدها از سوی کشورهای حاشیه دریا افزوده میشود و از میزان آب ورودی میکاهد که خود اینها خطری برای خزر بهحساب میآید. تمام این موارد یک چیز را مشخص میکند و آن این است که آورده رودخانهها از آنچه امروز مشاهده میشود، در آینده کمتر خواهد بود؛ در نتیجه نباید وارد مسیری شویم که انتهایش بنبست است. بهگفته وی، انتقال آب از دریای خزر موجب تغییر شیمیایی و فیزیکی آب میشود که افزایش شوری و کاهش تراز آب را بهدنبال دارد.
وی ادامه داد: از طرفی هم، انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران موجب هدررفت آب در اثر تبخیر بالا میشود، چراکه نقاط مرکزی ایران جزو گرمترین مناطق جهان هستند و میزان تبخیر چندین برابر تبخیر جهانی است.
این کارشناس در زمینه توسعه پایدار بااشاره به رویکردهای مدیریت منابع آب گفت: مدیریت صحیح منابع آب، نیازمند در نظر گرفتن یک رویکرد یکپارچه است. بهعبارتدیگر، باید همه جنبههای آن را در نظر گرفت تا بتوانیم براساس عدالت زیستمحیطی راهکار مشخص را انتخاب کنیم. بیشک باید حق همه زیستمندانی که در اکوسیستم مبدأ و مقصد زندگی میکنند، در نظر گرفته شود. مدیریت یکپارچه منابع آب اجازه نمیدهد که بر سیاستهای عرضهمحور تاکید کنیم.
بهگفته وی، ۷استان ساحلی داریم که هیچکدام از این استانهای ساحلی بهویژه در مناطق جنوبی کشور، دارای سیستم استاندارد فاضلاب نیستند و معمولا فاضلاب آنها به دریا ریخته میشود و وارد اکوسیستم ساحلی میشود. تصور کنید آلایندههای حاصل از شیرینسازی آب هم اضافه شود که در این شرایط زیستگاه ساحلنشینان با اخلال جدی مواجه خواهد شد.
انتقال آب تاثیری در تراز و شوری خزر ندارد
از زمان مطرح شدن طرح مذکور تا هفته گذشته که سازمان حفاظت محیطزیست موافقت خود را با اجرای آن اعلام کرد، همواره وزنه مخالفان سنگینتر از موافقان بوده است؛ مخالفانی که گردوخاک اعتراض آنها با موافقت سازمان حفاظت محیطزیست با این طرح بهطورجدی بلند شد. برخی کارشناسان بر این باورند که اجرای چنین پروژهای باید با در نظر گرفتن تمام ابعاد محیطزیستی، اجتماعی و اقتصادی انجام گیرد که انجام چنین مطالعاتی نیز حداقل به ۶ سال زمان نیاز دارد. آنها میگویند با هر یک تن آب که انتقال مییابد، ۳ تن نمک از این طریق بازگردانده میشود. این در حالی است که کارشناسان دیگری معتقدند انتقال آب از دریای خزر تاثیر جدی در شوری آن هم در مقیاس کلی دریا ندارد.
حمید علیزادهلاهیجانی، استاد گروه علوم غیرزیستی دریا در پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی در گفتوگو با صمت گفت: از اساس انتقال آب موضوعی است که بهعنوان گزینه نخست حل چالشها و تنشهای آبی بهشمار میرود. برنامه سازگاری با تغییر اقلیم و تصفیه فاضلاب میتواند اولویت نخست باشد. گرچه دسترسی ایران به دریاچه بزرگ خزر آسان است، اما اکوسیستم سواحل شمالی و همچنین البرز شمالی منحصر بهفرد است و انتقال آب از این حوضه چالشهای زیادی را در بر خواهد داشت.
علیزاده بااشاره به تبعات زیستمحیطی انتقال آب دریای خزر گفت: انتقال آب از ساحل خزر به جنوب البرز، مستلزم عبور از پهنه جنگلی بههمراه ایجاد زیرساخت برای تاسیسات انتقال آب است. اکنون جنگلهای شمال تحت تنشهای فزاینده اقلیمی و انسانی است و با ایجاد تنش جدید بر آن میتوان بهراحتی پیشبینی کرد که چه بلایی بر سر این جنگلها میآید.
وی با نظر به عدمتغییر ساختار فیزیکی و شیمیایی آب دریای خزر گفت: انتقال آب خزر تاثیر جدی بر ترکیبات آب و میزان آب این دریاچه ندارد. در واقع، انتقال آب دریای خزر باوجود آبشیرینکنها منجر به شور شدن بیشتر آب این دریاچه نمیشود، زیرا مقادیری که اکنون در ترکمنستان و قزاقستان برداشت میشود و مقادیری که در طرحهای توسعه پیشبینی شده، دارای اهمیت کمی روی تراز آب خزر است.
وی اظهار کرد: برداشت آب از رودخانههای منتهی به خزر در کشورهای ساحلی تاثیر کمی بر کاهش تراز آب خزر دارد.
علیزادهلاهیجانی گفت: سالانه حدود ۴۳ کیلومترمکعب از آب رودخانهها در حوضه آبریز خزر مصرف میشود. مساحت دریای خزر اکنون حدود ۳۷۶هزار کیلومترمربع است. در صورتی که آب در رودخانههای حوضه آبریز خزر مصرف نشود، تراز آب خزر بنا به برخی تخمینها حدود یک متر بالاتر خواهد آمد، اما میزان بالا آمدن برحسب رژیم تبخیر در خزر در حد چند سانتیمتر در سال خواهد بود تا پس از مدتی (۲ دهه یا بیشتر) تثبیت خواهد شد. اما در عمل رساندن مصرف آب بهحالت ۷۰ سال پیش (پیش از ساخت سدهای بزرگ) غیرواقعبینانه است. اکنون مصرف آب در رودخانههای ورودی به خزر جنوبی کمابیش معادل مصرف آب در رودخانه ورودی به خزر میانی و شمالی (از جمله رودخانه ولگا) است. مصرف آب در مجموع حوضه آبریز خزر در ۴۰ سال گذشته تثبیت شده، در حالی که در بخش شمالی، مصرف آب کاهش داشته و در بخشهای جنوبی حوضه آبریز خزر افزایش یافته است.
بهگفته وی، در واقع مقداری که آب از خزر اکنون در ساحل شرقی برداشت میشود یا برنامه کشورها برای برداشت بیشتر، تغییر محسوسی در مقدار و شوری آب بهوجود نمیآورد و در واقع تاثیری روی تراز آب دریا نخواهد داشت.
این کارشناس بیان کرد: ترکیبات شیمی آب در محدودههای کوچکتر و نزدیک به ساحل اتفاق میافتد، اما در مقیاس کلی، دریا نه تراز آب را پایینتر میآورد و نه دریا را شورتر میکند، چراکه میزان آبی که از دریا برداشت میشود، بهنسبت کل آن بسیار ناچیز است، اما در همان محدوده اثرگذار است که بستگی به نحوه برداشت و شیرینسازی آب دارد و میتواند محیط پیرامونی برداشت آب و تخلیه پساب را تخریب کند.
سخن پایانی
بهگفته اغلب کارشناسان، تهیه آب از راه انتقال آب خزر به کویر، علاوه بر تخریبهای فراوان، بسیار گران نیز تمام میشود. اگر بخواهیم آب خزر را در ساحل شمال شیرین کنیم، شوری بهجامانده در خزر، موجب خسارتهای زیستمحیطی زیادی به آبزیان نزدیک سواحل میشود و اگر در مقصد شیرین کنیم، خاک مقصد شورتر و کویریتر خواهد شد. علاوه بر آن، این انتقال، جنگلهای هیرکانی را بهشدت در خطر تخریب و نابودی قرار میدهد؛ در حالی که دریاچه خزر میراث بینالمللی است که حیات آن برای اکوسیستم زمین اهمیت دارد و نابودی آن بر کشورهای زیادی از جمله ایران، آثار بسیار جدی و ناگواری خواهد گذاشت. بیشک وقت آن رسیده است که از راهکارهای دیگری برای حل تنش آبی بهره بگیریم؛ در ایران فقط در بخش کشاورزی حداقل ۱۵میلیارد مترمکعب آب طی یک سال قابلصرفهجویی است. از اینرو نباید به روشهای گرانقیمت تهیه آب شیرین روی آوریم و بهتر است بهجای آنکه سرمایهای را برای نمکزدایی کردن آب بهکار بگیریم، اقدامات بهینهسازی در بخش کشاورزی انجام دهیم.