استفاده موثر از منابع و امکانات
عزیز قنواتی_ فعال صنعت فولاد
بهرهوری و بهینهسازی، از مفاهیم موردتوجه در علم اقتصاد و مدیریت هستند. با تکیه بر مفاهیم یادشده میتوان برای استفاده موثر از منابع و امکانات برنامهریزی کرد. با توجه به شاخصههای تولید و مصرف، بهرهوری در صنایع از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. تکیه بر شاخصههای ارتقای بهرهوری، زمینه افزایش رقابتپذیری را در میان صنایع فراهم میکند و در همین حال، سودآوری بنگاهها را افزایش میدهد. بدینترتیب میتوان زمینه حضور موفق یک محصول را در بازار رقابت جهانی فراهم کرد. این مهم از یکسو به رشد درآمدهای ارزی منتهی میشود و از سوی دیگر، محرک تولید هرچه بیشتر است.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که بهرهوری یا بهینهسازی مصرف در حوزههای گوناگونی همچون بهرهمندی از توان و مهارت نیروی انسانی، مصرف انرژی، استفاده از فناوریهای پیشرفته، بومیسازی و داخلیسازی قطعات و تجهیزات مدرن، مدیریت منابع مالی، منابع انسانی و... موضوعیت مییابد.
زنجیره فولاد اهمیت و اثرگذاری ویژهای در روند رشد اقتصادی کشور دارد و فعالان صنعت فولاد در طول سالهای گذشته تلاش کردهاند تا همپای توسعه به شاخصهایی همچون بهرهوری و بهینهسازی تولید نیز توجه ویژهای داشته باشند. بر همین اساس در حال حاضر میتوانیم ادعا کنیم بهرهوری در صنعت فولاد ایران در مقایسه با سایر صنایع بالاست. یکی از دلایل اصلی این موضوع را باید به حضور کارشناسان و مهندسان توانمند و باتجربه در صنعت فولاد نسبت داد؛ شاید این تعداد نیروی انسانی ماهر در سایر صنایع حضور ندارند.
البته همچنان از استانداردهای جهانی فاصله داریم. کما اینکه از مقایسه میزان بهرهوری در صنعت فولاد ایران با سایر کشورها در مییابیم که صنعت فولاد ایران در مقایسه با سایر کشورهایی که در این صنعت از جایگاه و رتبهای برخوردار هستند، بهرهوری چندان بالایی ندارد.
البته این موضوع به منزله رد یا زیر سوال بردن کیفیت محصولات فولادی کشور نیست، بلکه ضعف یادشده موجب میشود بهای تمامشده در صنعت فولاد ما بهمراتب بیشتر از صنایع فولاد کشورهای پیشرفته باشد. در چنین شرایطی، رقابت قیمتی فولاد دشوار میشود. چنانچه بهرهوری افزایش یابد، بهای تمامشده تولید کاهش خواهد یافت و سودآوری بیشتر میشود؛ بنابراین میتوان رقابت آسانتر در بازار بینالمللی داشت و زمینه را برای رشد فروش فراهم کرد.
ضعفهای فناورانه و نبود تکنولوژیهای نوین از دیگر دلایل کاهش بهرهوری در صنعت فولاد کشور است. مهمترین ضعف ما نبود ماشینآلات روز جهان است. تحریم و نبود تعاملات سازنده در سطح بینالمللی و همچنین سرمایه ناکافی، مانع ورود تکنولوژیها نوین به کشور شده و همین موضوع نیز بهرهوری تولید را تحتتاثیر منفی قرار داده است.
در ادامه وجود ظرفیتهای خالی در یک خط تولید به منزله افزایش هزینههای سازمانها و کاهش بهرهوری است. با این وجود همواره ظرفیت تولید در صنایع کشور از ظرفیت اسمی بهمراتب پایینتر است. بخش عمدهای از سرمایهگذاری در صنایع ثابت است؛ بنابراین افزایش تولید، سهم بسزایی در بهای تمامشده محصولات دارد که به کاهش هزینهها منجر میشود.
اما چنانچه یک واحد تولیدی با ظرفیت اسمی خود تولید کند، بهای تمامشده محصولات آن کاهش مییابد، زیرا هزینههای ثابت سرشکن میشود. در چنین شرایطی، امکان رقابت با کشورهای خارجی برای ما فراهم میشود.
در ادامه از جذب نیروی انسانی غیرمتخصص میتوان بهعنوان دیگر علت افت بهرهوری در صنایع نام برد.
بسیاری از این کارکنان غیرمتخصص از طریق مصاحبه و آزمون استخدام نمیشوند، بلکه عوامل سیاسی و اجتماعی در جذب آنها موثر بوده و ممکن است برخی از این افراد مشخصات یا ویژگیهای لازم برای کسب آن موقعیت شغلی را نداشته باشند؛ بنابراین اصلاح شرایط و سیاستگذاریهای حاکم بر این بخش اهمیت مییابد.