-
در گزارش صمت درباره صادرات خاک معدنی مطرح شد

خاکی که به باد می‌رود

خاک یکی از عناصر اصلی حیات است و خاک کشاورزی، زراعی و مرتعی با عمر میلیون‌ها ساله خود، ضامن امنیت غذایی ساکنان یک کشور است، اما یکی از مواد اولیه‌ای که تحت‌نظر وزارت صنعت و معدن صادر یا جابه‌جا می‌شود، خاک است، البته این خاک با قید معدنی بودن از دیگر انواع جدا شده است.

خاک یکی از عناصر اصلی حیات است و خاک کشاورزی، زراعی و مرتعی با عمر میلیون ‌ ها ساله خود، ضامن امنیت غذایی ساکنان یک کشور است، اما یکی از مواد اولیه ‌ ای که تحت ‌ نظر وزارت صنعت و معدن صادر یا جابه ‌ جا می ‌ شود، خاک است، البته این خاک با قید معدنی بودن از دیگر انواع جدا شده است.

نکته مهم این است که خاک ‌ فروشی به محیط ‌ زیست و پوشش گیاهی یا حیات جانوری آسیب فراوانی وارد می ‌ آورد و دیگر اینکه خط ‌ کشی روشن و دقیقی برای تفکیک انواع خاک وجود ندارد.

در گزارش امروز صمت، از مهدی کلاهی، استاد دانشگاه و کارشناس حوزه اجتماعی ـ محیط ‌ زیستی و بهروز ستایش، کارشناس رسمی دادگستری در زمینه محیط ‌ زیست پرسیدیم چه نظری درباره فروش خاک معدنی دارند و راهکارهایی برای جبران این آسیب می ‌ شناسند یا خیر؟

پدرکشی ممنوع

مهدی کلاهی ـ استاد دانشگاه و کارشناس حوزه اجتماعی ـ محیط زیستی: قانون حفاظت از خاک در سال ۹۸ تصویب شده که اساس آن بر این است که چگونه باید منابع خاک را مدیریت کرد تا بتوان آن را موردبهره ‌ برداری پایدار قرار داد.

براساس این قانون، وزارتخانه موظف شده است تا روی حفظ و ارتقای کیفی خاک کار کند. از طرف دیگر، بر ممنوعیت فروش خاک هم تاکید شده است.

گفته می ‌ شود، تولید یک سانتیمتر خاک حاصلخیز که در آن گیاهان رشد کنند و باکتری ‌ ها و میکروارگانیسم ‌ ها وجود داشته باشند، به زمانی بین ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ سال نیاز دارد، اما این خاک که بستر حیات در کشور است، با قیمتی بسیار ناچیز به ‌ فروش می ‌ رسد.

چندی پیش، فیلم مستندی به ‌ نمایش درآمد به نام «مادرکشی». این فیلم که کارگردان و تهیه ‌ کننده آن به ‌ ترتیب کمیل سوهانی و محمد شکیبانیا هستند، درباره بحران آب در ایران است. در مادرکشی، بحران بی ‌ آبی از دیدگاه کشاورزان، صنعتگران و سایر مشاغل مرتبط به تصویر کشیده شده و نشان می ‌ دهد که ما چگونه منابع آب را نابود کرده ‌ ایم و جنایتی غیرقابل ‌ بخشش در حق آب انجام داده ‌ ایم.

به ‌ نظر من، خاک را هم می ‌ توان به ‌ طور استعاری «پدر» در نظر گرفت و از همین ‌ رو به تهیه ‌ کننده و کارگردان آن فیلم پیشنهاد کردم که موضوع نابودی منابع خاک را هم موردبررسی قرار دهند و مستند «پدرکشی» را تولید کنند.

هم ‌ اینک رفتار ما با خاک سرزمین ‌ مان، مصداق کامل پدرکشی است و به ‌ شکل بسیار دلخراشی کمر به قتل این منبع حیاتی بسته ‌ ایم. براساس آمارهای منتشرشده در منابع داخلی و خارجی، ما بالاترین میزان فرسایش خاک را در دنیا داریم. وقتی این حقیقت را در کنار مدت ‌ زمان لازم برای تولید یک سانتیمتر خاک قرار می ‌ دهیم، تازه به عمق فاجعه پی می ‌ بریم.

در کنار فرسایش، وقتی موضوع فروش خاک چه به ‌ صورت رسمی و چه غیررسمی مطرح شود، فاجعه بی ‌ توجهی به خاک، چندین و چند برابر بیشتر خود را نشان می ‌ دهد و این نوعی جنایت در حق سرزمین ‌ مان است.

قلب واقعیت

فروش خاک معدنی، باتوجه به اینکه حاوی عناصری است که به طبیعت آسیب می ‌ رساند، اقدامی در راستای کمک به زیست ‌ بوم کشور است.

اما در واقع این استدلال نوعی توجیه عملکرد مخرب خاک ‌ فروشی و تحریف واقعیت است. وقتی معدنی در نقطه ‌ ای از عرصه طبیعی وجود دارد، گونه ‌ های گیاهی و جانوری منطقه با عناصر معدنی موجود در خاک تطابق پیدا کرده ‌ اند. به ‌ عبارت ‌ دیگر، در هر منطقه و محدوده ‌ ای، گونه ‌ هایی که با محیط، همزیستی کامل یافته ‌ اند، قادر به ادامه حیات، تکثیر و تولیدمثل هستند و به ‌ همین دلیل است که در بسیاری از موارد نمی ‌ توان گیاهان و جانوران مناطق گوناگون را به ‌ جایی دیگر با شرایط اقلیمی متفاوت، منتقل کرد.

اگر انسان دستبرد به طبیعت می ‌ زند و منابع آن را استخراج می ‌ کند و موردبهره ‌ برداری قرار می ‌ دهد، به ‌ واسطه نگاه انسان ‌ محورانه ‌ ای است که به جهان دارد، در غیر این صورت، روشن است که برداشت خاک و تغییر اکوسیستم منطقه به صلاح موجودات زنده منطقه نیست و فروش خاک (چه نام آن را خاک معدنی بگذاریم یا غیرمعدنی) به ادامه حیات گیاهی و جانوری در منطقه آسیب می ‌ رساند.

پس چنین استدلالی که اگر ما خاک را برداریم و بفروشیم، لطفی به گیاهان و جانوران منطقه کرده ‌ ایم، چیزی جز قلب واقعیت نیست.

دستبرد به طبیعت

حال پرسش اینجا است که آیا باتوجه به اینکه معدنکاری نوعی دستبرد به طبیعت است، آیا راهی پیدا می ‌ شود که کمترین آسیب را به منابع آب ‌ وخاک وارد کند؟

پیش از پاسخ دادن به این پرسش، باید نگاهی بیندازیم به 2 استدلال رایجی که در این حوزه به ‌ شکل مکرر می ‌ شنویم. اول اهمیت معدنکاری برای توسعه اشتغال است. میزان اشتغالزایی عملیات معدنکاری، آن ‌ قدر ناچیز است که در عمل قابل ‌ چشم ‌ پوشی است و

اهمیت معدنکاری در توسعه اقتصادی کشور است، اما از منظر اقتصادی هم آنچه در این حوزه رخ می ‌ دهد، خام ‌ فروشی است. متاسفانه ما هم جزو کشورهایی هستیم که توانایی مدیریت سرزمین، خاک، آب، معدن و سایر منابع خود را نداریم و بنابراین اقدام به خام ‌ فروشی می ‌ کنیم.

به ‌ عبارت ‌ دیگر، عده قلیلی از ضعف و ناتوانی کشور در راستای منافع شخصی خود استفاده می ‌ کنند و ایجاد اشتغال یا کمک به اقتصاد کشور در مقایسه با آثار مخربی که به محیط ‌ زیست و منابع طبیعی وارد می ‌ آورند، بسیار ناچیز است.

ترمیم خرابی ها

در هر اقلیمی که معدنکاری اتفاق افتاده است، آثار تخریبی فراوانی به ‌ جا گذاشته، اقلیمی که پیش از معدنکاری زیستگاه گونه ‌ های مختلف گیاهی و جانوری بوده است، پس از معدنکاری گیاهانش را از دست می ‌ دهد و جانوران را از محدوده فراری می ‌ دهد و حاصل آن آلودگی هوا، آب ‌ وخاک است.

البته در بسیاری از نقاط دنیا جریان معدنکاری برقرار است، اما پیش از آغاز کار کاملا ارزیابی ‌ های جامعی انجام می ‌ دهند و پارامترهای زیست ‌ محیطی منطقه را می ‌ سنجند و با رعایت استانداردهای سختگیرانه ‌ ای اقدام به معدنکاری می ‌ کنند و وقتی کار در یک محدوده تمام شد و زمان بستن معدن فرارسید، باید نسبت به ترمیم و احیای منطقه معدنکاری ‌ شده اهتمام ورزند. به ‌ عنوان ‌ مثال، اگر بهره ‌ برداری از یک محدوده ۱۰ سال طول کشیده است، باید فرآیند رشد گیاهان در این مدت را هم محاسبه کنند و به آن پارامترهای احیا اضافه
شود.

چندی پیش، اتحادیه بین ‌ المللی حفاظت از طبیعت ( IUCN ) دستورالعمل احیای اکوسیستم ‌ ها در اراضی معدنکاری را منتشر کرد، باتوجه به این موضوع انجمن ‌ های منابع ‌ طبیعی، محیط ‌ زیست یا حتی وزارت صمت می ‌ توانند این دستورالعمل را به ‌ عنوان یک الزام در بهره ‌ برداری از معدن مدنظر قرار بدهند و در این صورت حامیان محیط ‌ زیست هم طرفدار معدنکاری می ‌ شوند.

نابودی خاک مرغوب

بهروز ستایش، کارشناس رسمی دادگستری در زمینه محیط زیست (استان اصفهان): براساس مصوبه مجلس صادرات خاک کشاورزی ممنوع است، اما صادرات یا جابه ‌ جایی خاک ‌ هایی که تحت ‌ عنوان معدنی دسته ‌ بندی می ‌ شوند (مثل خاک ‌ نسوز یا خاک سرب، طلا یا...)، مشمول این ممنوعیت قانونی مجلس نیست، اما نکته ‌ ای که لازم است، در نظر گرفته شود، این است که اگر هدف از قانون حفاظت خاک، حراست و نگهداری از خاک زراعی، کشاورزی و باغی است، در زمان بهره ‌ برداری از بعضی معادن (به ‌ عنوان ‌ مثال، معادن خاک ‌ نسوز یا خاک رس و...) خاک مرغوب و مناسب کشاورزی، مرتعی یا باغی از بین می ‌ رود، اما این شرایط در قانون دیده نشده و مشمول ممنوعیت قرار نمی ‌ گیرد. به ‌ عبارت ‌ دیگر، در فرآیند بهره ‌ برداری از برخی معادن، به منابع خاک آسیب زیادی می ‌ رسد و معمولا مرغوبیت حاصلخیزی خود را از دست می ‌ دهد.

برداشت خاک از نصف جهان

یکی از مهم ‌ ترین چالش ‌ هایی که در استان اصفهان دیده می ‌ شود، مربوط به برداشت خاک رس برای ساخت آجر است.

معمولا این برداشت ‌ ها از اراضی کشاورزی انجام می ‌ گیرند. بهره ‌ برداران می ‌ گویند برای دسترسی به خاک رس، خاک حاصلخیز را کنار می ‌ زنند و بعد که ماده معدنی موردنیاز برداشت شد، دوباره لایه رویی خاک را به ‌ جای خود برمی ‌ گردانند، اما این کار عمق خاک را از بین می ‌ برد و زمین در آن محدوده نشست می ‌ کند و معمولا پس از استخراج، خاک قدرت خود باروری را برای کشاورزی از دست می ‌ دهد. به ‌ این ‌ ترتیب است که در این زمین ‌ ها یا دیگر کشاورزی انجام نمی ‌ شود یا نتیجه کار، توجیه اقتصادی چندانی ندارد.

صادرات با نیت محیط زیستی!

وقتی عناصر معدنی مثل سرب، مس و... برداشت می ‌ شود، گودال یا ترانشه ‌ ای در طبیعت به ‌ جا می ‌ ماند. همان ‌ طور که گفته شد، معدنکاری در عرصه ‌ هایی اتفاق می ‌ افتد که کارآیی کشاورزی یا باغی و امثال آن را ندارد، اما زخمی را در طبیعت به ‌ جا می ‌ گذارد و عرصه را تبدیل به مخروبه ‌ ای می ‌ کند که به ‌ ندرت قابلیت احیا و بازسازی دارد، مگر اینکه با صرف هزینه ‌ هایی گزاف دوباره باطله ‌ ها را به ‌ جای خود برگردانند و سعی کنند محدوده را ترمیم و بازسازی کنند که نمونه ‌ های موفق آن در سطح کشور انگشت ‌ شمار است.

همان ‌ طور که ذکر شد، درباره موادی هم که لایه ‌ ای به عمق یک تا چند متر از آن در خاک وجود دارد (مثل معادن گچ ‌ خاکی، شن و ماسه یا خاک رس)، بهره ‌ بردار با این توجیه که بعد از استخراج عرصه برای کشاورزی بهتر می ‌ شود، خاک را جابه ‌ جا می ‌ کند، اما از نظر محیط ‌ زیست این کار تغییر کاربری اراضی کشاورزی محسوب می ‌ شود، زیرا توپوگرافی منطقه را به ‌ طور کامل تغییر می ‌ دهد و گاهی حتی در عرصه تا چند متر اختلاف سطح ایجاد می ‌ کند و به این ترتیب، هزینه ‌ هایی که برای آماده ‌ سازی زمین به کشاورز تحمیل می ‌ شود، توجیه اقتصادی کار را از بین می ‌ برد.

بنابراین کشاورزان استقبالی از این عرصه ‌ ها نمی ‌ کنند، البته مواردی بوده است که فرد بعد از بهره ‌ برداری ماده معدنی موجود در زمین خود، آن را زیرکشت برده است تا از تمام توان خام بهره ببرد. به ‌ عبارت ‌ دیگر، صاحب زمین نفع اصلی خود را برده و خاک ارزشمندی را که برای مثال حاوی شن و ماسه یا خاک رس و... است، به ‌ فروش رسانده و در نهایت با تتمه مواد مغذی موجود در خاک، کشاورزی می ‌ کند، اما هیچ کشاورزی آن زمین را نمی ‌ خرد، زیرا قابل ‌ بهره ‌ برداری نیست.

بنابراین درباره برخی معادن مثل گچ ‌ خاکی، شن و ماسه یا خاک رس فروش یا جابه ‌ جایی خاک کاری مخرب است که می ‌ توان آن را اقدامی برخلاف قانون حفاظت از خاک دانست، اما در مناطقی که خاک صنعتی و معدنی وجود دارد، مانند اراضی کوهستانی یا دورافتاده ‌ ای که کشاورزی در آن وجود ندارد، قانون زیر پا گذاشته ‌ شده است. درست است که زخمی به این عرصه وارد می ‌ شو د، اما مشمول ممنوعیت صادرات خاک نمی ‌ شود.

سخن پایانی

براساس قانون، صادرات خاک معدنی مجاز است و ممنوعیت فقط شامل حال خاک کشاورزی می ‌ شود، اما براساس نظر کارشناسان دسته ‌ بندی دقیقی برای انواع خاک وجود ندارد، بنابراین چه ‌ بسا خاکی که صادر یا جابه ‌ جا می ‌ شود، حاوی انواع مواد معدنی است که برای غنای خاک ضروری است. از سوی دیگر، اگر فرض بر این باشد که فروش خاک حاوی مواد معدنی از مناطقی صورت می ‌ گیرد که کاربری کشاورزی ندارند، باز پای خام ‌ فروشی را به ‌ میان می ‌ کشد، بنابراین به ‌ نظر می ‌ رسد موضوع فروش خاک معدنی هم باید موردبازنگری جدی قرار گیرد تا از آسیب ‌ هایی که به محیط ‌ زیست و اقلیم وارد می ‌ کند، کاسته شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*