دیدگاه اقتصادمحور سپر بلای کشور
سعید عسگرزاده دبیر انجمن سنگ آهن ایران
کشورهای خارجی وقتی می توانند در برابر ما سیاست های خلق الساعه ای اتخاذ کنند که تصمیمات و جهت گیری های آنها هزینه اقتصادی برای شان نداشته باشد؛ بنابراین مهم ترین رویکرد سیاست خارجی کشور باید اقتصادمحور باشد. البته باید گفت اگر این رویکرد علاوه بر سیاست خارجی، در سیاست کلان کشور هم حاکم شود، راهی مطمئن برای غلبه بر بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی کشور خواهد گشود.
به عنوان مثال اگر رویکرد اقتصادمحور را در برنامه ریزی های کلان خود مد نظر داشته باشیم، می توانیم به سادگی دستور ات سلیقه ای را از اقتصاد خذف کنیم یا تاثیر سیاست بر اقتصاد را به حداقل برسانیم و پیوند میان فعالان اقتصادی با همتایان شان در سایر کشورها را به گونه ای برقرار کنیم که هیچ کشور متخاصمی نتواند دوباره شرایط کشور ما را به سادگی تحت تاثیر قرار دهد؛ به عبارت دیگر اگر این تعامل شکل بگیرد و پیوندها محکم شود، دیگر آنها نخواهند توانست به راحتی با وضع قواعد و بخشنامه های سیاسی فعالیت اقتصادی ایران را تحت الشعاع قرار دهند.
این استراتژی سال ها است که جای خود را در سیاست گذاری بسیاری از کشورها باز کرده و آنها بدون نظرخواهی و جلب رضایت فعالان اقتصادی کشور خود نمی توانند هیچ تصمیمی در حوزه سیاست بگیرند.
اگر ما هم پیش از خروج ترامپ از برجام و وضع تحریم های جدید برای ایران همین روش را اتخاذ کرده بودیم، تحریم ها نمی توانست آسیبی جدی به اقتصاد کشور وارد کند.
اما در حال حاضر باید گسترش روابط اقتصادی با همسایگان را در اولویت قرار دهیم، چراکه یکپارچگی حاصل از درهم آمیختگی اقتصاد، مجال اتخاذ تصمیم های تند سیاسی را به دشمنان کشور نخواهد داد. به عبارت دیگر اگر فعالان اقتصادی ما بتوانند با همتایان خود در دیگر کشورها، مخصوصا کشورهای مهم همسایه، ارتباط مفید و موثری داشته باشند، شرایط برای اقدامات مخرب سخت تر و به این ترتیب رویکرد اقتصادمحور، سپر بلای کشور می شود و توانایی خود را آشکار می کند.
اگر بخواهیم با رویکرد اقتصادمحور در سیاست خارجی گام برداریم، باید در دو مسیر حرکت کنیم؛ از یک طرف به صورت کاملا جدی موضوع معدنکاری فراسرزمینی را پیگیری کنیم و از طرف دیگر با ایجاد فضایی امن برای کسب وکار به صورت کاملا جدی روی جذب سرمایه گذار خارجی متمرکز شویم.
جذب سرمایه که اتفاقا جزو سرفصل های برنامه هفتم توسعه هم به شمار می رود یکی از کلیدی ترین مواردی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد. خوشبختانه سرمایه گذاری در حوزه معدن در کشور ما جذابیت های زیادی دارد؛ بنابراین باید سیاست گذاران تلاش کنند تا راه جذب سرمایه ها هموار شود و مشوق آنها برای ورود به حوزه آمایش معدنی سرزمین و همین طور راه اندازی، توسعه و بهبود شرایط بهره وری معادن و صنایع معدنی باشد.
ما تجربه کم و محدودی در بحث آمایش معدنی سرزمین داریم؛ بنابراین اگر کشورهای مختلف در بخش آمایش معدنی سرزمین ورود کنند، مهم ترین اتفاقی که می افتد این است که به ما در کسب تجربه کمک می کنند. البته در حال حاضر سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور کارهای بسیار خوبی انجام می دهد، اما با آنچه که در کشورهای پیشرفته انجام می شود فاصله دارد.
در اکتشاف چندین لایه گوناگون زمین شناسی وجود دارد که هر یک از آنها می تواند اطلاعات مختلفی در اختیار ما قرار دهد و از انطباق آنها با یکدیگر آنچه که آنومالی یا نقاط امیدبخش نام دارد، استخراج و مشخص شود.
هر قدر این کار جدی تر و دقیق تر انجام شود، از منابع خدادادی سرزمین مان، اطلاعات بیشتری خواهیم داشت.
اگر در رویکرد اقتصادمحور، از یک سو معدنکاری فراسرزمینی را، به ویژه در کشورهای همسایه جدی بگیریم و از سوی دیگر با ترغیب سرمایه گذاران کشورهای دیگر آمایش سرزمین را به سرانجام مطلوب برسانیم، با داده های حاصل می توانیم شانس موفقیت تصمیم گیری و تصمیم سازی بعدی را بسیار بالا ببریم. آنچه باید در آمایش سرزمین اتفاق بیفتد در واقع جارو کردن سرزمین و یافتن اطلاعات دقیق و مزیت های نسبی موجود در همه نقاط کشور پهناورمان است که این کار تاکنون انجام نشده و به نظر می رسد اگر با روش های جدید و روزآمد شرکت های پیشرو این فرآیند را تکمیل کنیم، امنیت اقتصادی حاصل از آن، امنیت سیاسی کشورمان را هم تضمین می کند و به ایجاد ارتباطی عمیق و تنگاتنگ بین ایران و سایر کشورها می انجامد.