اعتماد، از دسترفته اصلی بورس
وحید نکویی_کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه در طول هفتههای اخیر از شرایط مطلوب و مساعدی برخوردار نبوده است. عملکرد منفی بورس تهران از دلایل منفی متعددی نشأت میگیرد. از آنجاکه بورس ما کامودیتیمحور است، افت بهای کامودیتیها در بازارهای جهانی یکی از مهمترین عوامل منفی اثرگذار بر عملکرد بازار سرمایه کشور است. در همین حال، سیاستهای اتخاذشده از سوی دولتمردان و سیاستگذاران نیز آسیبهایی را به بازار سرمایه تحمیل کرده است. این در حالی است که انتظار میرود دولتمردان در اجرای وعدههای خود مبنی بر حمایت از بازار سرمایه جدیتر باشند.
در طول هفتههای اخیر شاهد افزایش نرخ بهره بینبانکی بودیم. همین موضوع نیز بهعنوان ریسکی منفی بر عملکرد بازار سرمایه عمل کرده است. افزایش نرخ بهره بانکی جذابیت و بازدهی اوراق بدهی را افزایش میدهد و بدینترتیب حکم جایگزین برای داراییهای ریسکپذیر از جمله بازار سرمایه را دارد. در چنین شرایطی، پول از بازار سرمایه خارج میشود و به سمت داراییهای بدون ریسک از جمله اوراق یا سایر بازارهای موازی میرود.
در ادامه باید تاکید کرد که سایر اقدامات دولت نیز به ضرر بورس تمام میشود. تداوم سیاستهای قیمتگذاری دستوری که در صنایع گوناگون جریان دارد، به ضرر صنایع است و همچون مانعی بر عملکرد بورس تهران عمل میکند. یا در ماههای گذشته، دولت اقدام به وضع عوارض صادراتی روی محصولات مختلف کرد. این اقدام ضربه قابلتوجهی را بهویژه بر صنایع صادراتمحور کشور تحمیل کرد. متاسفانه چنین سیاستهای گذرا و مخربی در اقتصاد ما بسیار هستند. این در حالی است که ثبات در شرایط سیاسی و اقتصادی یکی از اصول و الزامات اولیه برای تداوم فعالیت صنایع بهشمار میرود. صنایع برای حرکت درست به سمت توسعه و کسب سودآوری بیشتر نیازمند ثبات و برنامهریزی هستند. اما نبود چشماندازی روشن از روند سیاستگذاری مسئولان به ریسکی جدی در بازار سرمایه بدل شده و آسیبهای جدی را به سرمایهگذاران بورس تهران تحمیل میکند.
از مجموع موارد یادشده میتوان اینطور برداشت کرد که کاهش دخالت دولت در بازار سرمایه، به نفع فعالان این بازار تمام میشود. هرچند باید اقرار کرد که دولت با شعار حمایت از بورس فعالیت خود را آغاز کرده است. در نتیجه نباید نسبت به فعالان بازار بیتفاوت باشد. در چنین شرایطی، سیاستگذاران دولتی میتوانند با تعیین سقف برای سپردههای بانکی یا ثبات در برنامههای اجرایی کشور، از عملکرد بورسیها حمایت کنند.
در ادامه باید خاطرنشان کرد که دخالتهای دولت و استراتژیهای اشتباه اخذشده از سوی تیم اقتصادی دولت به ضرر بازار سرمایه بوده است. در چنین شرایطی و با وجود تداوم خروج سرمایه از بورس، اعتماد سرمایهگذاران حقیقی به بورس کاهش یافته و شاهد تداوم خروج پول از این بازار هستیم. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که بازار سرمایه بدون حضور حقیقیها، تحرک لازم را ندارد. از مجموع موارد یادشده میتوان اینطور جمعبندی کرد که روند ریزشی بهای کامودیتیها در بازار جهانی و همچنین سیاستگذاری دولت، از مهمترین دلایل ریزش بورس در هفتههای اخیر بوده است.
با این وجود، فعالان بازار انتظار داشتند از ریزش هرچه بیشتر شاخص جلوگیری شود. اما هیچ حمایتی انجام نشد و شاخص بورس سطح حمایت یک میلیون و ۴۴۰ هزار واحدی را هم از دست داد. سطح بعدی مهم حمایت یک میلیون و ۴۴۰ هزار واحدی است. امید میرود شاخص بورس این مرز را از دست ندهد.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که اغلب شرکتهای بورسی کشور در طول ۳ ماهه نخست امسال سودآوری مناسبی را ازآن خود کردهاند اما فعالان بازار سرمایه و سهامداران حقیقی توجه چندانی به این دادههای آماری ندارند. در واقع تداوم بیاعتمادی مانع توجه به این آمار میشود. امید میرود با بهبود شرایط شاهد اثرگذاری انتظارات تورمی بر عملکرد بازار سرمایه و صعود مجدد نماگر بورس تهران در آینده باشیم.