-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->پدرام جدی

سازگاری با الگوهای جدید بارش

پدرام جدی-کارشناس آب

سازگاری با الگوهای جدید بارش

شرایط بد منابع آبی در کشور برای کسی پوشیده نیست. امسال هم در بسیاری از استان ‌ ها با خشکسالی آسیب ‌ زننده مواجهیم. اما اینکه بخواهیم کمبود آب در کشور را ناشی از الگوهای بارشی بدانیم و به ‌ عبارتی، آن را به طبیعت ربط بدهیم، به ‌ نوعی طفره رفتن از موضوع بکارگیری روش ‌ های جدید مدیریت منابع آب است. اگر با دیدی بلندمدت به الگوی بارشی کشور نگاه کنیم، باوجود باران ‌ های اخیر کشور و زمستان پربارش شکل و خشکسالی امسال پاییز، در مجموع، میزان بارش به ‌ میزان معناداری تغییر نکرده است. در حقیقت، جنس بارش ‌ ها تغییر کرده، اما میزان ورودی آب به کشور کمابیش یکسان بوده است. در نتیجه، مدل و نوع بارش تغییر کرده و از سویی چون نظام مدیریت منابع آب کشور مبتنی بر الگوهای قبلی بارش است، هنوز نتوانسته با الگوهای جدید بارش خود را تغییر بدهد. گفتنی است، حدود ۷۱ درصد از کل بارش، نزدیک به ۴۱۲ میلیارد مترمکعب از آب کشور تبخیر می ‌ شود و به ‌ صورت کامل از دست می ‌ رود. البته ناگفته نماند که تبخیر جزئی از چرخه آب است، اما می ‌ توان با اصول و روش خاصی میزان آن را در کشور کاست. بخشی از تبخیر بالای کشور به وضعیت جغرافیایی کشور برمی ‌ گردد، به ‌ عبارت روشن ‌ تر، با تغییر پوشش گیاهی در اراضی سطحی کشور، شرایط تبخیر بیش از اندازه فراهم می ‌ شود، بنابراین باید توجه داشته باشیم که مهم ‌ ترین بخش ازدست ‌ رفته آب در بخش تبخیر است. حال اگر بتوان با روش و شیوه ‌ هایی سرعت آب را در بالادست کاهش داد تا فرصت جذب آب توسط زمین فراهم شود، می ‌ توان نسبت به نگهداشت آب در سال ‌ های آتی و مواجهه درست با بحران آبی کشور امیدوار بود. در واقع، با شیوه ‌ هایی می ‌ توان آب را به داخل زمین تزریق کرد.

متاسفانه تاکنون مولفه ‌ های اقلیمی حاکم در کشورمان در بحث مدیریت منابع آب در نظر گرفته نشده است و در این سال ‌ ها فقط تلاش به جمع ‌ آوری آب کرده ‌ ایم. باید بدانیم که اقلیم کشورمان اجازه ساخت سدهای عظیم را نداده است و نباید سدهای بزرگ ساخته می ‌ شدند. چراکه باتوجه به زاویه مستقیم خورشید در بیشتر روزهای سال به ‌ ویژه در نیمه جنوبی کشور که تعداد روزهای آفتابی بیشتر از روزهای ابری است، حجم زیادی از آب ‌ های ذخیره ‌ شده در سدها به ‌ دست تبخیر از دسترس خارج می ‌ شود. بنابراین حداقل در این بخش از کشور نباید سدهای بزرگی می ‌ ساختیم، همچنین بین ۷ تا ۱۱ درصد مصرف آب کشور در حوزه مصارف خانگی و آب شرب است و عمده هدررفت آب در در کلانشهرها اتفاق می ‌ افتد. بنابراین، تنها عامل هدررفت آب در این بخش، شبکه ‌ های آبی زیرزمین است که نیاز به نوسازی دارد. البته ناگفته نماند که نوع مصرف شهروندان هم در بحث هدررفت آب شرب هم اثرگذار است. معضلی که در این زمینه وجود دارد، این است که یارانه دولت با میزان مصرف آب تغییر نمی ‌ کند. این روند نه عادلانه است و نه منطقی. در واقع، به فردی که مصرف بیشتری دارد، باید یارانه کمتری تعلق گیرد، نسبت به فردی که مصرف کمتری دارد، بنابراین این نوع مدیریت اشتباه است و پیشنهاد می ‌ شود یارانه به شهروندانی که استفاده نامعقول دارند، پرداخت نشود. نظیر افرادی که در خانه ‌ های ‌ شان از استخر و مخازن بزرگ آبی برخوردار هستند. بنابراین با مدیریت پلکانی می ‌ توان این فرآیند را مدیریت کرد. مورد دیگر، جداسازی آب شرب با استحمام و متاسفانه هنوز اقدامات ملموسی در این زمینه انجام نشده است. باتوجه به اینکه فرآیند تامین آب شرب هزینه ‌ بر است، نباید در مصارف شست ‌ وشو یا استحمام مورداستفاده قرار گیرد.

به ‌ اعتقاد من، آبیاری زیرسطحی روش استاندارد و درستی است که می ‌ توان با کمک آن به بهره ‌ وری و صرفه ‌ جویی حداکثری در کشور رسید، چرا که این نوع از آبیاری کمترین میزان هدررفت را دارد. در این روش آب تبخیر نمی ‌ شود و به ‌ طورمستقیم وارد زیرسطح زمین می ‌ شود و ریشه گیاه را آبیاری می ‌ کند. دانش و فناوری که تا حدی دانش ‌ بنیان ‌ های فعال در کشور آن را به کار گرفته ‌ اند، استفاده از داده ‌ های ماهواره ‌ ای است و به ‌ واسطه این داده ‌ ها می ‌ فهمیم که کدام قسمت از زمین کشاورزی، آب بیشتری استفاده کرده یا آبیاری کمتری شده است یا اینکه چه زمانی برای آبیاری مناسب است. اگر بخواهیم چنین امکاناتی، در راستای اقتصادی شدن پیش بروند، باید در زمین ‌ های بزرگ پیاده ‌ سازی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین