انحصار زمین و روان آسیب‌دیده مردم

در حالی توسعه عمودی و متراکم‌سازی همچنان در دستور کار مدیران شهری قرار دارد که طبق نظر کارشناسان حوزه جمعیت این مدل از توسعه شهر بر فرزندآوری تاثیر منفی مستقیم دارد. تراکم جمعیتی شهرها، از آن دسته عوامل انسانی هستند که می‌شود ردپای تاثیر آن را در بیشتر معضلات شهری دید؛ معضلاتی از جنس اقتصادی، رفاهی، زیست‌محیطی و حتی امنیتی.

انحصار زمین و روان آسیب‌دیده مردم

در حالی توسعه عمودی و متراکم‌سازی همچنان در دستور کار مدیران شهری قرار دارد که طبق نظر کارشناسان حوزه جمعیت این مدل از توسعه شهر بر فرزندآوری تاثیر منفی مستقیم دارد. تراکم جمعیتی شهرها، از آن دسته عوامل انسانی هستند که می‌شود ردپای تاثیر آن را در بیشتر معضلات شهری دید؛ معضلاتی از جنس اقتصادی، رفاهی، زیست‌محیطی و حتی امنیتی. منظور از تراکم شهری، رابطه میان جمعیت و وسعت شهری است که از تقسیم جمعیت شهر به مساحت آن (برحسب هکتار) به دست می‌آید و افزایش تراکم شهر نیز به معنای افزایش تعداد ساکنان در سطح، باوجود ثابت ماندن مساحت زمین است. افزایش تراکم جمعیت که معلول انحصار زمین و ایجاد محدودیت در گسترش متوازن شهرهاست، خود علت اصلی سقوط کیفیت زیست‌شهری در کلانشهر تهران به شمار می‌آید.افزایش تراکم جمعیتی در شهرها و کلانشهرها علاوه ‌بر کاهش کیفیت زیست‌شهری هزینه‌های سنگین‌تری نیز به جامعه تحمیل می‌کند. هزینه‌های غیرقابل‌جبرانی نظیر کاهش امنیت پدافندی شهر، گرانی زمین و مسکن، تبعات اجتماعی و فرهنگی. یکی از مهم‌ترین هزینه‌های اجتماعی که لبه امنیتی نیز دارد، تأثیر معکوس افزایش تراکم بر کاهش نرخ رشد جمعیت است. کارشناسان این حوزه معتقدند سبک ساختمان‌سازی یکی از عواملی بوده که در دوره معاصر بر ساختار جمعیت تاثیر مستقیم گذاشته است و می‌تواند بر سیاست‌های جمعیتی که دال بر افزایش نرخ باروری است، تاثیر منفی بگذارد.

تراکم فعلی تهران، دو برابر آنچه باید باشد

در دسترس بودن انواع امکانات و فضاهای شهری به اندازه کافی، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری است. حصول این امر، با ایجاد تعادل منطقی بین جمعیت و امکانات صورت می‌گیرد. تعادلی که تراکم بیش از حد جمعیت آن را از بین می‌برد. در حالی استانداردهای جهانی، تراکم مطلوب شهری را ۶۰ نفر بر هکتار می‌داند که تراکم شهر تهران ۱۴۰ نفربر هکتار است. همچنین طبق آمار اعلام‌شده از سوی دبیر مرکز مطالعات جمعیت، بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در کمتر از ۴۰ درصد مساحت قابل سکونت کشور ساکن هستند و این به معنای تراکم بسیار بالای مناطق شهری کشور است.

پیش‌تر عبدالحمید نقره‌کار، رئیس مرکز تحقیقات و قطب علمی معماری اسلامی دانشگاه علم و صنعت، در همایشی با نام «توسعه افقی شهرها؛ چگونه گسترش محدوده شهرها به حل مسئله مسکن کمک می‌کند؟»، با اشاره به اینکه توسعه به طور کلی ضابطه علمی دارد، توضیح داد: این ضابطه از نظر کارشناسان نظام شهری، نسبت مساحت زمین به جمعیت است. هر چقدر زمین بزرگ‌تر شود، جمعیت نیز بیشتر می‌شود. در این صورت با ازدیاد جمعیت باید مساحت شهر افزایش یابد. این یک اصل علمی است. در صورت عدم رعایت این تناسب با بحران‌هایی در ابعاد متفاوت مواجه خواهیم شد. لذا تراکم جمعیت، بحران اجتماعی، محیط زیستی را به بار خواهد آورد. تراکم جمعیت، استقلال حریم و حرمت خانواده‌ها را نابود می‌کند. بنابراین وقتی جمعیت زیاد می‌شود باید مساحت نیز افزایش یابد. که همان بکارگیری الگوی توسعه افقی است. برخی شبهه‌ای ایجاد می‌کنند که توسعه افقی خلاف تکنولوژی و پیشرفت است. باید سوال کرد در کدام عملکرد؟ بله تجاری، اداری، صنایع سبک را می‌توان در بلند مرتبه‌سازی تعریف کرد، البته با ضوابطی که نظام شهرسازی به ما می‌دهد. اما در کاربری مسکونی یک اشتباه است. آیا این افراد (طرفداران توسعه عمودی و کوچک سازی) مفهوم خانه، حریم و سکونت را درک می‌کنند؟ قطعا نه خانه محله امن و امنیت و استقلال فرد و خانواده اوست. خانه باید مستقل و به دور از مزاحمت‌های همجواری باشد تا حرمت انسانی حفظ شود. با ازدیاد جمعیت هیچ راه علمی جز توسعه افقی شهر وجود ندارد. مخصوصا تراکم تهران که غیر انسانی، غیر علمی و ضد فرهنگ اسلامی است.

کوچک‌شدن خانه‌ها، ساختار جمعیتی را برهم زده است

شورای عالی شهرسازی و معماری در سال ۷۸ مصوبه‌ای را با عنوان «ضابطه جلوگیری از افزایش محدوده شهرها» تصویب کرد که طبق آن هرگونه افزایش در محدوده مصوب طرح‌های هادی و جامع شهرها تا زمانی که تراکم ناخالصی جمعیتی شهر بر اساس طرح‌های مصوب تحقق پیدا نکرده باشد، ممنوع است. نتیجه این تصمیم مسئولان، کاهش متراژ خانه‌های مسکونی شد. چراکه محدوده شهرها بسته شد و مردم مجبور شدند برای تامین مسکن مورد نیاز خود در محدوده مشخص شده ساخت‌وساز انجام دهند تا تراکم جمعیت به آن عددی که در مصوبه مشخص شده برسد، بدین ترتیب برای آنکه تعداد بیشتری از افراد بر هکتار زمین جای گیرد، متراژ خانه‌ها کمتر و شهر متراکم‌تر شد.

کوچک شدن خانه‌های مردم یک پیامد منفی و در عین حال تعیین‌کننده‌ای برای آینده کشور داشت. دکتر برکاتی مدیر کل سابق دفتر سلامت جمعیت خانواده و مدارس وزارت بهداشت و کارشناس حوزه جمعیت با تاکید بر این نکته که افزایش تراکم جمعیتی در تهران به همراه دیگر مولفه‌ها ساختار جمعیتی کشور را در دهه‌های اخیر برهم زده است، گفت: وقتی تراکم جمعیتی در شهر بالا می‌رود، مسائلی چون فرهنگ، کنش اجتماعی، تعاملات بین فردی تغییر پیدا می‌کند.

این عوامل مجموعا به طور مستقیم روی ساختار جمعیتی تاثیرگذار است. وقتی تراکم خیلی بالا برود تاثیرات بسیار منفی بر نرخ رشد جمعیت می‌گذارد. در این چند دهه اخیر، با تغییر همزمان ساختار خانواده از حالت گسترده به خانواده هسته‌ای و سبک ساخت‌وساز که به متراکم‌شدن شهر انجامید، سبب شده روند رشد جمعیت کاهشی شود. در نتیجه غلبه فرهنگ وارداتی به علاوه تغییر مدل ساخت‌وساز (فراگیر شدن آپارتمان‌نشینی) به ساختار جمعیتی کشور ضربه زده است.

در خانه‌های ۵۰ متری فکر فرزندآوری هم به ذهن زوجین خطور نمی‌کند

در این خصوص حسین مروتی، کارشناس حوزه جمعیت این‌گونه توضیح داد: ما سه نوع تراکم داریم؛ نسبت تعداد افراد بر زمین مدلی از تراکم است، نوع دیگری از تراکم داریم که به آن تراکم زیستی، به معنای تعداد افراد بر هکتار زمینی که قابل کشت است، می‌گویند. یک نوع دیگر تراکم، تراکم اقتصادی بوده که مبتنی است بر ظرفیت اقتصادی آن منطقه. این گزاره که تهران جمعیت متراکمی دارد، قطعا درست است و باید برای آن چاره‌ای اندیشید. به زعم بنده راه‌کار اصلی انتقال پایتخت است که متاسفانه به دلیل تضاد منافع تصمیم‌گیرندگان اتفاق نمی‌افتد.

به گزارش مهر، وی ادامه داد: تبعات تراکم موجود در تهران طیف وسیعی را در برمی‌گیرد که شاید بتوان مهم‌ترین آسیب را صدمات روانی تراکم بالای پایتخت بر مردم دانست. مردمی که ساعات متمادی پشت ترافیک قرار می‌گیرند، با یک روان آسیب دیده وارد خانه می‌شوند. همین اعصاب خوردی‌ها یکی از عوامل اصلی در کاهش سلامت روان بوده و کیفیت کار و زندگی را کاهش می‌دهد. اینکه یک جمعیت انبوه و فوق العاده در یک جا جمع شود و کیفیت زندگی آن‌ها کاهش یابد، مشخصا ضربه زننده به سیاست‌های جمعیتی است. چراکه نمی‌شود از افرادی که در خانه‌های ۵۰-۶۰ متری زندگی می‌کنند، توقع داشت فرزندآوری بیش از دوتا داشته باشند. کار سخت می‌شود. در خانه ۵۰ متری کسی به ذهنش خطور هم نمی‌کند که بیش از دو بچه داشته باشد. همین امر باعث ایجاد یک رخوت در جامعه بوده و ضربه زننده به بحث جوانی جمعیت است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین