حقوق بشر رسانه و کاربر زیر تیغ صیانت
اینترنت یک دستاورد شگفتانگیز دنیای امروز است که بر همه جوانب زندگی ما سایه افکنده؛ از همین رو کشورهای پیشرفته از سالها پیش برای بهرهبرداری درست از اینترنت برنامهریزی کردهاند.
هلند از سال ۱۹۹۲ وزارت اینترنت دارد. در سال ۲۰۲۵ حدود ۹۱ درصد کشورهای توسعهیافته و ۶۹ درصد اقتصادهای نوظهور از اینترنت استفاده میکنند. با این همه در ایران گروهی اینترنت را همچنان یک تهدید میپندارند.
آیا اینترنت در ایران وِل است؟
طراحان و هواداران طرح موسوم به «صیانت» یا «حمایت از کاربران» ادعا میکنند اینترنت در ایران «وِل» است و با این طرح بهدنبال مهار آن هستند. اما این ادعای آنها تا چه اندازه درست است؟ برپایه گزارش سالانه خانه آزادی freedomhouse جایگاه آزادی اینترنت در ایران تنها از یک کشور بهتر است: «چین». کشورهای دیگر حتی کوبا، میانمار، اتیوپی، سودان، زامبیا، عربستان، پاکستان، ونزوئلا، بحرین، لیبی، نیکاراگوئا، غنا و... همگی از آزادی اینترنت بیشتری نسبت به ایران بهرهمند هستند.
در این گزارش معیارهای یکسانی برای همه کشورها در نظر گرفته شده است. نکته مهم اینکه این گزارش پیش از اجرایی شدن طرح صیانت است و نشان میدهد اینترنت در ایران نهتنها رها شده یا وِل نیست بلکه بسیار هم محدود و کنترل شده است.
در طرح صیانت مسیری تعریف شده که دسترسی به اینترنت جهانی بهشدت محدود میشود. یک سری تعهد برای ارائهدهندگان خدمات خارجی تعیین شده؛ از ثبت مشخصات و گرفتن مجوز فعالیت در ایران تا معرفی نماینده قانونی، پذیرش تعهدات ابلاغی کمیسیون عالی تنظیم مقررات شورایعالی فضای مجازی و پذیرش موارد مصوب در این قانون که در ماده ۲۵ و ۲۶ آمده است.
از هماکنون روشن است که خارجیها نهتنها دلیلی برای انجام این تعهدات ندارند چون سودی از بازار ایران نمیبَرند، بلکه امکان قانونی برای انجام این تکالیف را هم ندارند؛ بدین ترتیب این تکالیف انجام نمیشود و کاهش پهنای باند و فیلترینگ گریبان خدمات اینترنتی را میگیرد.
هر یک از خدمات که به تشخیص کمیسیون اثرگذار نباشند، بهسرعت فیلتر میشوند اما اگر اثرگذار باشند ۴ ماه فرصت داده میشود تا جایگزین مناسب آنها تولید شود و سپس فیلتر میشوند. نکته مهم اینکه حتی هم اگر جایگزین مناسب تولید نشود طبق بند ث ماده ۲۸ پهنای باند و ترافیک آنها کاهش مییابد که از فیلترینگ هم بدتر است؛ چون تکلیف کاربر روشن نیست.
طرح صیانت، حقوق بشر و آزادی بیان
برپایه قطعنامه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل دسترسی به اینترنت جزئی از حقوق اولیه بشر است و هرگونه جلوگیری از دسترسی به اینترنت مصداق «نقض حقوق بشر» بهشمار میآید. بر این پایه دولتهایی که عمدا دسترسی شهروندان خود به اینترنت را قطع یا محدود کنند، بهعنوان دولت ناقض حقوق بشر محکوم خواهند شد. این قطعنامه برمبنای ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است که در ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ میلادی (۲۹ آذر ۱۳۴۵) در مجمع سازمان ملل متحد تصویب شد و ایران نیز از امضاکنندگان آن است.
احراز هویت کاربران
برپایه طرح صیانت باید مشخصات هویتی همه کاربران اینترنت دریافت شود تا در صورت درخواست مراجع قانونی، امنیتی و قضایی به آنها ارائه شود. احراز هویت برای کارهای رسمی مانند امور قضایی، مالی و... در همه جای دنیا از جمله در ایران متداول و منطقی است، اما چرا باید کاربر ایرانی در خدمات غیرضروری مانند حضور در پیامرسانها و شبکه اجتماعی احراز هویت بشود؟ بدین ترتیب مرزهای حریم خصوصی و حتی حریم شخصی کاربران تهدید میشود و در نتیجه، فعالیت کاربران چه بهعنوان مخاطب رسانهها و چه در مقام تولیدکننده محتوا محدود و ریزش مخاطبان رسانهها با کاهش تولید محتوا همزمان میشود.
از کارانداختن رسانهها
طراحان و هواداران طرح موسوم به صیانت این طرح را در راستای خودکفایی در تولید محصولات هدف معرفی میکنند؛ گرچه تجربه ناکام پیامرسانها، شبکههای اجتماعی، موتورهای جستوجو و سرویس ایمیل را داریم. به فرض که ما توانستیم جایگزین مناسب را هم تولید کنیم؛ نکته اینجاست که محصول ما یک ارزش بنیادین ارتباطی را ندارد و آن دسترسی به گستره بیکران کاربران، منابع اطلاعاتی و ذخایر محتوایی در سطح دنیا است.
امروزه بستر اصلی فعالیت رسانهها فضای مجازی است. این طرح بستر فعالیت رسانهها، سطح دسترسی به منابع و شمار مخاطبان آنها را محدود میکند و به همین ترتیب بازدهی، کارآیی و نفوذ آنها را هم کاهش میدهد؛ در نتیجه رسانهها از چهار کارکرد اصلی یعنی اطلاعرسانی، آگاهیبخشی و هدایتگری، آموزش و سرگرمی باز میمانند و از پس ایفای نقش خود در کاهش تنشهای اجتماعی و آسیبهای فرهنگی بهخوبی برنمیآیند و از سوی دیگر امنیت شغلی اصحاب رسانه در معرض خطر قرار میگیرد.
ارتباطات همواره یکی از ارکان شناختهشده توسعه و پیشرفت است. اکنون که اینترنت بر تمام ابعاد زندگی انسان امروزی سایه افکنده، اقتصاد کشورها در هم تنیده شده و اینترنت به منبع خلق ثروت تبدیل شده، چطور میتوانیم خود را از ارتباط و دسترسی به منابع دانش، خلق ثروت و امکان تبادل یافتهها محروم کنیم و انتظار پیشرفت داشته باشیم.
برپایه آخرین دادههای بانک جهانی درآمد امریکا از رسانههای دیجیتال ۲۱ برابر فروش نفت ایران است. چشمانداز بازار تجارت دیجیتال جهان آنچنان روشن و درخشان است که همه کشورها و ملتها را به تکاپو برای گرفتن سهم بیشتر از اینترنت جهانی واداشته است.
امروز از جامعه اطلاعاتی و دیدگاه دهکده جهانی مک لوهان گذر کردهایم و به تعبیر مانوئل کاستلز نه در دهکده جهانی، بلکه در کلبههای بیشمار جامعه شبکهای زندگی میکنیم؛ دورهای که مرزهای زمان و مکان از میان رفته و فشردگی زمان و درهمتنیدگی مکان را تجربه میکنیم. چرا باید از دنیا جدا بیفتیم و از پیشرفت باز بمانیم؟! از طرفی یکی از پیشزمینههای پیشرفت ریشهکن کردن فساد است که در سایه شفافیت حاصل از آزادی رسانهها بهدست میآید، درحالی که محدود کردن رسانهها بهمعنای وِلکردن فساد است.