برندها از دل کارآفرینی بیرون می‌آیند و امروز شمار زیادی از محصولات نام‌آشنا در جهان در ابتدا ایده‌هایی بودند که کمتر کسی درصدی به تحقق آنها قائل می‌شد، اما آن فرآیندی که باعث تفاوت یک کارآفرین با دیگر آحاد جامعه می‌شود، اعتقاد به ارتباط با مردم و معرفی محصول است. گفتنی است، نقش ارتباط گرفتن با آحاد جامعه از سوی یک کارآفرین یا تیم وی، حیاتی است و این روند در شرکت‌های نوپا نسبت به شرکت‌های باسابقه تاحدی متفاوت است، در حقیقت، این نقش حیاتی‌تر است. اگر استارت‌آپ شبیه بدن انسان باشد، واحد تولید، قلب آن و واحد مدیریت و استراتژی، مغز آن به‌حساب می‌آید. حال هرچقدر این دو منظم فعالیت کنند، اما اگر ارتباطات عمومی وجود نداشته باشد یا خوب کار نکند، در نهایت به هدف خود که توسعه در بازار است، نمی‌رسد. به‌طورکلی، بدون معرفی و ترویج در جامعه استارت‌آپ‌ها و کارآفرینان نمی‌توانند از ظرفیت‌های خود بهره کافی بگیرند. بنابراین، شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ‌ها به بخش روابط در دل مجموعه خود احتیاج دارند. از آنجایی که همواره استارت‌آپ‌ها دارای یک حاشیه امن هستند، نخستین اشتباه، آخرین اشتباه است، بنابراین باید سنجش دقیقی در فعالیت‌های خود به‌خرج دهند.آمارها نشان داده که بیشترین آسیبی که استارت‌آپ‌ها متحمل شدند، فناوری و نیروی انسانی نبوده است، بلکه به‌دلیل نبود نقشه منسجم در ارتباطات عمومی با جامعه شکست خوردند. به‌همین‌دلیل، نقش تروج علم در توسعه و پیشرفت یک استارت‌آپ انکارنشدنی است. بیشتر رهبران استارت‌آپ‌ها در کشور ما این‌گونه تصور می‌کنند که ایده و نحوه معرفی آن اهمیت بیشتری دارد، در حالی که حاصل فعالیت ارتباط گرفتن با جامعه فعال را می‌توان در پیروزی در بازار دید. به‌طورمعمول این افراد در حوزه فناوری تبحر زیادی دارند و از نبود روابط عمومی در بدنه خود ضربه‌های بسیاری خورده‌اند.

به‌اعتقاد من، کارآفرینان باید هماهنگی و تعادل میان بازار، مردم و رسانه ایجاد کنند و در واقع موارد گفته‌شده، ۳ ضلع اصلی فعالیت یک کارآفرین است. مردم در این مثلث اهمیت زیادی دارد. عموم مردم باید درباره یک برند حتی اگر جامعه هدف آن محصول خاص هم نباشند، دید مثبتی داشته باشند و اگر این اتفاق نیفتد، بی‌شک آن کسب‌وکار در مسیر نزولی قرار می‌گیرد. از سوی دیگر، رسانه هم اهمیت دارد. برای مثال، مدیر روابط‌عمومی یک شرکت معتبر و کارآفرین، باید بداند چه رسانه‌هایی در چه حوزه‌هایی فعال هستند و چند درصد آنها توسط مخاطبان هدف آن استارت‌آپ، خوانده می‌شوند. نبود سرمایه یکی از ویژگی‌های اصلی کارآفرینان به‌ویژه در بدو فعالیت‌شان است، به‌همین‌دلیل صاحبان و رهبران آن باید در هزینه‌کرد تبلیغات خود، دقت بالایی داشته باشند. از آنجایی که شاید هزینه تبلیغات گران‌نرخ نظیر تبلیغات تلویزیونی را نداشته باشند، باید خودشان مخاطب هدف را پیدا و کانال رسانه‌ای بهینه را رصد کنند. بی‌شک اگر کارآفرین نام آشنایی برای مردم نباشد، راه طولانی در پیش دارد و شاید هم در نهایت محکوم به شکست باشد. به‌اعتقاد من، مولفه ارتباط با جامعه در شرکت‌های بزرگ‌تر به‌طورقطع پرکارتر و وسیع‌تر است، اما نقش آنها در استارت‌آپ‌ها و شناخت آنها در بازار حیاتی‌تر است.از سوی دیگر، روابط کارآفرینان تازه‌کار با بازار بسیار مهم است که این فرآیند هم از کانال روابط‌عمومی می‌گذرد؛ چراکه این شرکت‌ها به‌عنوان تازه‌کارهای بازار فعالیت می‌کنند و باید خود را نشان دهند تا روابط خود را با فعالان بازار شکل بدهند و تصویر استانداردی از خود به‌جای بگذارند. به‌عبارت‌دیگر، برای شکل‌گیری زنجیره تامین این ارتباط با جامعه است که می‌تواند اثر زیادی داشته باشد. بی‌شک وظیفه تولید محتواکنندگان در استارت‌آپ‌ها یا شرکت‌های دانش‌بنیان عبارت است از شناسایی رسانه‌های حوزه کسب‌وکار، تولید رپورتاژ آگهی در حوزه‌های تاثیرگذار و مرتبط، شناسایی کمپین‌ها، دوره‌ها، نمایشگاه‌ها و رویدادهای مختلف، تقویت ارتباط با خبرنگاران و کارشناسان حوزه، تامین محتوای ماهانه مناسب با نوع کسب‌وکار، آشنایی با قوانین و مدیریت شبکه اجتماعی استارت‌آپ‌ها. همچنین، تولید محتوای منظم در کانال‌های رسانه‌ای و آرشیو کردن ارتباطات و مرتبط با سازمان‌ها برای کسب حمایت هم، از دیگر وظایف تولیدکنندگان محتوا به‌شمار می‌رود.افزون بر اینکه یک کارآفرین باید دارای تولیدات خوب و درجه بالا باشد، نحوه معرفی آن به بازار هم اهمیت دارد. به‌نظرمن، اگر کسب‌وکارهای نو از نیروی روابط‌عمومی برخوردار نباشند، ممکن است که رقبای قوی‌تری بیابند و آنها را از میدان به‌در کنند. همچنین، اگر نتوانند در بازه مناسب خود را به هدف مدنظر قرار داده‌شده برسانند، ممکن است ورشکستگی و بحران مالی را تجربه کنند و رقبای جدید با ایجاد شبکه در بازار، گوی سبقت را از آنها بگیرند، به‌همین‌دلیل علاوه بر اینکه باید محصول خوب و باکیفیت داشته باشند، باید معرفی استانداردی هم در بازار به‌واسطه ارتباط با جامعه داشته باشند.